موضوع : پژوهش | مقاله

شطرنج ایرانی و قهر انگلیسی


روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی همیشه در فراز و فرودهایی چالشی سپری شده است. البته سابقه این چالش ها فقط به مدت سی و چند ساله عمر جمهوری اسلامی بر نمی گردد. بلکه در زمان قاجاریه و پهلوی نیز بارها شاهد بحرانی شدن رابطه آنها با ایران بوده ایم با این تفاوت که در دوران قبل از انقلاب چالش های پیش آمده عموما به ضرر مردم ایران بوده است. چه در دوران دخالت انگلیسی ها در قتل امیر کبیر و جدایی افغانستان از ایران و چه شیطنت های آنها در به انحراف کشیده شدن نهضت مشروطه! و بعد ها سلطه کامل بر منابع نفتی ایران، چه در روی کار آوردن رضاخان و محمد رضا و چه در سرنگونی دولت مصدق .
روس ها رقیب انگلیسی ها در چپاول ایران، در دوران قاجار بیشترین فشار ها و سهم خواهی ها را از ایران داشتند و قسمت های بزرگی از ایران را جدا کردند و قرارداد های ترکمنچای و گلستان را در قسمت سیاه حافظه تاریخی ایرانی ها ثبت کردند. روس های قدرت طلب، گاه بر سر تقسیم ایران حاضر بودند با رقیب حیله گر خود یعنی انگلیس توافق کنند و این چنین در ماجرای جنگ جهانی دوم شمال ایران به دست روس و جنوب به دست انگلیسی ها افتاد .
اما در دوران انقلاب حمایت از شاه پهلوی توسط انگلیسی ها در مقابل اعتراضات مردم در دهه 50 و در دهه 60، حمایت از صدام و منافقین در حمله به جمهوری اسلامی نام انگلیس را در ناخودآگاه ذهن ایرانی سیاه و زشت کرده است. گرچه نقش انگلیسی ها بعد از کودتای 28 مرداد 1332 کمرنگ تر می شود و شریک استراتژیک آنها یعنی ایالات متحده در ایران صحنه گردان اصلی می شود. اما انقلاب 57 مجالی برای آمریکایی ها برای حضور در ایران را نمی دهد؛ چرا که انقلابیون سفارت آمریکا را به عنوان لانه جاسوسی و محل خیانت به ایرانیان فتح می کنند و عملا دستان آمریکایی در ایران بسته می شود. از آن به بعد است که سفارت انگلیس بار دیگر نقش اصلی را در مداخلات خارجی در امور داخلی کشور ایفا می کند .
ایران و انگلستان؟ چه کسی از رابطه سود برده است؟
نمی شود به این راحتی ذهن ایرانی را از چند دهه دروغ و حیله و چپاول انگلیسی ها در حق مردم ایران پاک کرد، همانطور که نمی شود امیرکبیر و شیخ فضل الله و مدرس را فراموش کرد، نمی شود هزاران هزار شهید انقلاب و دفاع مقدس را فراموش کرد! رابطه با انگلستان برای ایران تلخ بوده است و تاریک ! برای انگلستان هم چپاول منابع نفتی و معدنی در قبل از انقلاب و جاسوسی و فتنه گری در بعد از انقلاب !
حرکت انقلابی دانشجویان ایرانی در تسخیر موقت لانه روباه پیر، جوابی تحقیر آمیز بود به ده ها سال خیانت انگلیس به ایرانیان! آنچه انگلستان در واکنش به حرکت انقلابی دانشجویان نشان داد دست و پا زدن برای برگرداندن آبرو و عزت پوشالی اش بود! قطع کامل رابطه با انگلستان همان خواسته ای بود که دانشجویان تسخیر کننده سفارت می خواستند و عملا دولت انگلیس در بازی شطرنج ایرانی، که با مصوبه مجلس شورای اسلامی کیش شده بود و با تسخیر دانشجویی سفارت مات !
حال نوبت حرکت انگلیس ها فرا رسیده بود و تنها راه حل آبرومند برایشان قهر کردن و خارج کردن مهره ها از صفحه نبرد بوده یعنی دقیقا خواسته تاریخی ایرانیان را عملی بنمایند و این یعنی پیروزی برای ایران .
برای ایرانیان نبود سفارت استعمارگر پیر منفعتی بزرگ است ولی برای انگلیسی ها شکستی ذلت بار! چرا که شریک استراتژیک شان، ساکنان کاخ سفید واشنگتن، بعد از سی سال قطع رابطه و تحقیر شدن توسط ایرانیان با زبان های مختلف برای تهران پیام می فرستند و در خواست خط ارتباطی مستقیم می کنند با تهران! و زمانی که ناامید می شوند از داشتن سفارت در خاک ایران، توهم تاسیس یک سفارت مجازی تسکین شان می دهد. لندن نشینان هم هرگز نمی خواهند به سرنوشت آمریکایی ها دچار شوند و اظهارات گوشه و کناری که از انگلستان شنیده می شود تایید همین مدعاست که قطع رابطه کامل به سود انگلستان نخواهد بود .
قهرهای تبلیغاتی سفرای غربی !
ماجرای قهرهای سفرای کشورهای غربی در ایران در ماجرای حکم ارتداد سلمان رشدی برای ایرانیان تجربه مفیدی بود، مخصوصا آنکه در دادگاه میکونوس بار دیگر آن حادثه تکرار شد و نشان داد عزت ایران آنقدر رفیع است که قهرهای تبلیغاتی چند سفیر نتواند آن را بشکند. انتظار کشورهای غربی در دو بار فراخواندن سفرا به کشورهایشان، تسلیم شدن ایران و درخواست و خواهش ایرانیان از آنها برای ارتباط دیپلماتیک خواهد بود ولی نگاه عزت مدارانه رهبر انقلاب نشان داد آنکه بازنده میدان آن جنگ دیپلماتیک خواهد بود غربی ها هستند که با خفت و بدون هیچ دستاوردی دوباره سفرایشان را به ایران باز گرداندند .
برای همین است که نروژی ها که عجولانه تصمیم به تعطیلی سفارت خود در پی تسخیر سفارت انگلیس توسط دانشجویان گرفته بودند ساعتی بیشتر بر سر تصمیم خود استوار نباشند! لذا غربی ها که از شکست خورده بودن سناریوی خارج کردن سفرای خود از ایران مطمئن بودند دست به کارناوال تبلیغاتی سفرا در خیابان های تهران زدند .
کشورهای غربی اگر به دنبال حق بودند باید در ماجرای حمله به سفارت های مختلف ایران در کشورهای مختلف اروپایی هم کارناوالشان راه می افتاد و یا در همین ایران سری به آسایشگاه های جانبازان اعصاب و روان می زدند تا ببینند حمایت های آلمان ها و انگلیسی ها از صدام چه بر سر جوانان ایرانی آورده است در جنگ تحمیلی !
اما مطمئنا این سناریوی غربی هم به شکست خواهد کشید؛ چرا که امروز نقش توده های مردم در تعیین معادلات بین المللی پر رنگ شده و همان گونه در ایران حضور مردم در میدان های چالش زای انقلاب اسلامی باعث حل بسیاری از مشکلات شده است از جمله تسخیر سفارت آمریکا، دفع فتنه منافقین و حضور مردم در 9 دی دفع فتنه 88، تا تسخیر سفارت انگلیس در آذر 90 و مجاب کردن سیاست مداران نسبت به همراهی کردن مردم و هم جهت کردن اقداماتشان با خواست مردم، در دیگر کشورها هم با قوت و ضعف همین اتفاق می افتد .
امروز مردم مصر با تسخیر سفارت اسراییل و حضور خود در میدان التحریر مخالفت خود را با داشتن رابطه با اسرائیل اعلام داشته اند. به آتش کشیده شدن پرچم های آمریکا و انگلیس و اسرائیل در منطقه خاورمیانه از سوی مردم یک پیام مهم برای دولتمردان کشورهای اسلامی و غربی دارد و آن اینکه امت اسلامی در داشتن دشمن مشترک و مصداق آنها به وحدت رسیده است. فلذاست که اقدام دانشجویان ایرانی در تسخیر سفارت و یا آتش زده پرچم به سرعت قابلیت الگوگیری در کشورهای دیگر را دارد .
کشورهای غربی هم با تمام جنگ رسانه ای که بر علیه ایران برای انحراف افکار عمومی خود از مشکلات اقتصادی به سمت ایران راه انداخته اند ولی در عمل خود بر بی اثر بودن آن اطمینان داشتند؛ چرا که نتوانستند آن را در اتحادیه اروپا تصویب کنند. غرب عملا امروز در بحرانی اقتصادی گرفتار شده است که تبعات سیاسی و فرهنگی آن خود را به مرور نشان داده است. از سقوط سه دولت اروپایی تا کنون و الگوگیری مردم در جنبش وال استریت از جوانان مسلمان خاورمیانه در جنبش های بیداری اسلامی منطقه در نحوه اعتراضات و راه پیمایی ها .
آنچه در روابط ایران با کشورهای دیگر در روزهای اخیر اتفاق افتاده است کاملا تحت تاثیر واکنش ملت های آنهاست، ملت ایران با تاریخ سیاهی که از استعمارگر و روباه پیر دارد هرگز حاضر نیست به دوران سلطه انگلیسی ها برگردد و برای حفظ عزتش در میدان نبرد حاضر ایستاه است؛ اما حریفی که قرار است به میدان بیاید به همراه هم پیمانانش در جبهه خود متزلزل است؛ چرا که بنیان ساختار اقتصادی شان امروز مورد نقد جدی مردمشان، تحت عنوان جنبش وال استریت، قرار گرفته است .
فلذاست که حاضر با رودررویی مستقیم نیستند و حملات روانی و تبلیغاتی را در دستور کارشان قرار داده اند که آنهم دیگر کارایی خود را از دست داده است که اگر موفق بود اول مردم کشورهای خود را از خیابان ها جمع می کردند و به خانه هایشان می بردند تا مشکلاتشان کمتر شود .


منبع: / روزنامه / کیهان ۱۳۹۰/۹/۱۹

نظر شما