خشونت علیه زنان
موضوع : پژوهش | مقاله

خشونت علیه زنان

طرح ملی "خشونت خانگی علیه زنان" با حضور وزیر کشور و جمعی از محققان، 22 مهرماه در وزارت کشور ارائه شد.این طرح که با مشارکت وزارت کشور و مرکز امور مشارکت زنان ریاست‌جمهوری انجام شده است، یکی از جامع‌ترین طرح‌هایی است که تاکنون در ایران به اجرا درآمده است.وزیر کشور در این خصوص گفت: حال که دولت به موضوع خشونت علیه زنان و بررسی آن توجه نشان داده است، استمرار و تکمیل آن ضرورت پیدا می‌کند و باید مرجعی مشخص برای به سامان رساندن این مشکل تلاش کند. موسوی‌لاری با اشاره به نقش شورای اجتماعی کشور به عنوان مرجعی مهم تأکید کرد: این مرکز به‌دلیل حضور نمایندگان دستگاه‌های مختلف و بهره‌گیری از نظرات کارشناسان حاضر می‌تواند در کمک به حل مسائل اجتماعی و جلوگیری از تبدیل آن به مسائل امنیتی و اتخاذ صمیمات مقتضی تأثیرگذار باشد.
وی افزود: متأسفانه امروز همه خود را در مسائل اجتماعی صاحب‌نظر می‌دانند و بر این باورند که با یک تصمیم همه مشکلات قابل حل است. حجت‌الاسلام والمسلمین موسوی لاری تبدیل شدن مسائل اجتماعی به مسائل سیاسی یا امنیتی را یک تهدید جدی توصیف کرد و گفت: برای جلوگیری از این امر باید مسائل اجتماعی صرفاً در بستر اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و بررسی شوند.وی افزود: در صورتی که مشکلات اجتماعی به موقع مرتفع شوند و راه‌حل مناسبی برای این امر پیدا شود جامعه به مراتب مسیری سهل‌تر برای رسیدن به هدف خود طی می‌کند.وزیر کشور تصریح کرد: برای رسیدن به این هدف مدیران کشور و اندیشمندان و صاحب‌نظران مسائل اجتماعی باید همگی در زیر چتر دولت و کمک به حل مشکلات اجتماعی برخیزند.وی با اشاره به انجام تحقیق ملی خشونت خانگی علیه زنان این تحقیقات را نیازمند استمرار دانست و تأکید کرد: باید درخصوص مسأله فوق بررسی شود که ایران در مقایسه با کشورهای مشابه از چه جایگاهی برخوردار است.
وزیر کشور همچنین بررسی خشونت علیه زنان در برخی نقاط کشور و میزان فاصله‌گیری این نقاط از فرهنگ ملی و اسلامی را نیز نیازمند بررسی عنوان کرد و گفت: متأسفانه دریافت‌ها از فرهنگ دینی گاهی دچار مشکل و سوءبرداشت، است چرا که دین به مقابله با فرهنگی برخاسته است که روزی علیه 50 درصد جمعیت خود رفتارهای خشونت‌آمیزی داشته است.زهرا شجاعی مشاور رئیس‌جمهوری نیز طی سخنانی در این نشست تصریح کرد: دین مبین اسلام خشونت علیه زن را محکوم و عاملان خشونت از هر نوعی را انسان‌هایی پست و لعیم معرفی کرده است.وی افزود: خشونت علیه زنان به هیچ وجه نباید به امری عادی بدل شود، حتی وجود یک مورد خشونت نیز در کشور اسلامی‌ای که می‌خواهد الگوی سایر کشورها باشد، نیازمند توجه است.
رئیس مرکز امور مشارکت زنان با اشاره به تحقیق ملی بررسی خشونت علیه زنان، تأکید کرد: این تحقیق به هیچ‌عنوان تحت‌تأثیر جوسازی‌های غرب به اجرا در نیامده است و هدف اصلی آن فقط مقابله با خشونت است.شجاعی قانون اساسی را دارای شرایط مناسب برای رشد شخصیت زنان توصیف کرد و گفت: ما نه‌تنها خشونت در جامعه، بلکه خشونت در خانه را هم هرگز تحمل نمی‌کنیم.مشاور رئیس‌جمهوری با بیان این‌که خشونت بحثی خصوصی نیست و امروزه در ادبیات بین‌المللی به عنوان حقوق عمومی مطرح است، افزود: امروزه زنان تحت خشونت نه‌تنها در ایران، بلکه در همه‌جای دنیا به‌خاطر حفظ آبرو دلایل دیگری را برای خشونت همسران علیه خود مطرح کرده و اغلب علت اصلی را پنهان می‌کنند.وی وظیفه حاکمیت را در نظامی که الگوی کشورهای اسلامی است، توسعه عدالت در تمامی ابعاد آن دانست و ابراز امیدواری کرد که نتایج تحقیق ملی "بررسی خشونت خانگی علیه زنان" مقدمه تدوین برنامه عمل امحاء خشونت به عنوان آرمانی بسیار بلند باشد.شجاعی با اشاره به ضرورت همکاری دستگاه‌های تصمیم‌گیری و اجرایی گفت: بالا رفتن میزان خشونت موجب کاهش مشارکت زنان در امور اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... می‌شود.
بروجردی معاون امور اجتماعی و شوراهای وزارت کشور نیز با اشاره به نقش مطالعه و تحقیق در روند اجرایی سیاست‌گذاری‌های کشور گفت: قطعاً مطالعه و پشتوانه نظری یک تحقیق می‌تواند گام اول و مناسبی برای انجام تحقیق باشد، آنچه مهم است دستیابی به نتیجه‌ای مناسب برای رسیدن به راهکارهای صحیح است. این نتایج می‌تواند به برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران کمک قابل توجهی کند.وی افزود: امیدواریم اتحاد این راهکارها بتواند به عنوان یک فرهنگ در خانواده‌ها و جامعه تعمیم یابد. دیدگاه همه ما این است که زن و مرد در کنار هم رشد کنند.بروجردی نقش حاکمیت را در اینجا مؤثر دانست و لازمه این اعمال حکومت را همکاری و هماهنگی بین دستگاه‌های مختلف توصیف کرد.مقصود فراستخواه عضو گروه تحقیق "خشونت خانگی علیه زنان" ردپای زمینه‌های عینی مردسالاری خشن را در عوامل جغرافیایی، تاریخی و روند تکوین ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه توصیف کرد.
وی افزود: زمینه‌هایی که زن را به سمت نیروها و تجربه‌های خصوصی و عرصه‌های کار غیررسمی و خانگی سوق داده است، چرخه‌هایی ایجاد کرده که از پیامدهای آن، ابتکار عمل مرد و دسترسی او به منابع کم‌یاب ثروت و قدرت و عدم استقلال مالی و بی‌قدرتی زن و منزلت اجتماعی وی بوده است.عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی با اشاره به سهم زنان در ایران، افزود: سهم زنان از نیروی کار دستمزدی در بهترین وضعیت از 13 تا 14 درصد تجاوز نکرده است. در روستاها با این‌که تقریباً صددرصد زنان در کار کشاورزی مشارکت دارند، اما سهم آنان از نیروی کار دستمزدی کمتر از 15 درصد و پایین‌تر از سهم جمعی آنان بوده است.فراستخواه با بیان این‌که مهم‌ترین موضوعی که ساختار اجتماعی را به زیان زن تشکیل می‌دهد ناشی از الگویی از تقسیم اجتماعی است، افزود: بر اساس آن زن مفهومی خصوصی و مرد مفهومی عمومی پیدا کرده و بر همین مبنا نقش‌های اجتماعی همواره برعهده مرد بوده است و حرف‌ آخر را مردان زده‌اند و منابع کمیاب اجتماعی را نیز آنان در اختیار داشته‌اند.
وی تصریح کرد: خانواده نیز از همان آغاز با الگوی اجتماعی مرد عمومی و زن خصوصی شکل گرفته است. به‌عنوان مثال: مرد فاعل خواستگاری و زن موضوع خواستگاری بود. این مرد است که متأهل و عیالوار می‌شود و زن را تحت تکفل خود درمی‌آورد و متعهد به خرج و نفقه او می‌شود.
این محقق ادامه داد: بر مبنای این الگو، مرکز ثقل جایگاه زن، اندرون خانه و مرد بیرون از خانه بود، چرا که او موجودی اجتماعی، دارای تجربه‌های اجتماعی و حامل سرمایه‌های اجتماعی بوده است و زمانی که با تمام هیبت و اقتدار مردانه به خانه برمی‌گشت یعنی از عرصه عمومی به عرصه خصوصی می‌آمد، زن موظف بود همه شرایط مطلوب و مطبوع مردانه را برای اوقات استراحت او فراهم کند.
در ادامه دکتر قاضی طباطبایی مجری و دیگر همکاران طرح در ابعاد گسترده به ارائه یافته‌های طرح ملی خشونت خانگی علیه زنان پرداختند که مهم‌ترین یافته‌های آن در زیر ارائه شده است:
"در حاشیه"
در حاشیه این نشست نظر تنی چند از محققانی را که در بررسی این طرح حضور داشتند، جویا شدیم.
دکتر مهشید رسوخی بازنشسته مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی گفت: این تحقیق باید سال‌ها پیش انجام می‌شد، اما باز جای امیدواری است که طرحی با این وسعت انجام شده است. واقعیاتی که در این طرح مطرح شد، جای تأمل بسیاری دارد. به نظر من این طرح پایه‌ای است برای اینکه همه بفهمند واقعاً به زن ایرانی اجحاف می‌شود. زن ایرانی در بدترین شرایط خودش را نشان می‌دهد و این خیلی مهم است. توصیه من به مسؤولان این است که نمایندگان زنی که به مجلس راه می‌یابند نه به عنوان یک سمبل، بلکه برای پیشبرد کارهای زنان به مجلس بروند.
دکتر هادی بهشتی مدیر بازنشسته گروه مطالعه تطبیقی و نوآوری در مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی نیز اظهار داشت: طرحی در این سطح برای اولین‌بار انجام شده است. این طرح یکی از ضروری‌ترین طرح‌هایی است که باید سال‌ها پیش به اجرا درمی‌آمد.نکته مهم این است: این طرح مفید است به شرطی که مورد استفاده واقع شود.دکتر خدیجه صفیری استاد جامعه‌شناسی دانشگاه الزهرا نیز بررسی این موضوعات در سطح ملی را بسیار عالی توصیف کرد و افزود: همه می‌توانند از نتیجه این تحقیقات استفاده کنند. باید نتیجه این پژوهش مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. نحوه ارائه این طرح باید به گونه‌ای باشد که مدیران جامعه تمایل به استفاده از آن را پیدا کنند.

نتایج طرح ملی "بررسی خشونت خانگی علیه زنان در 28 استان"
نتایج طرح ملی "بررسی خشونت خانگی علیه زنان در 28 استان" اعلام شد. تحقیق ملی بررسی خشونت خانگی علیه زنان در مراکز 28 استان کشور، پروژه مشترک مرکز امور مشارکت زنان و معاونت اجتماعی وزارت کشور است که با همکاری وزارت علوم از سال 80 تا کنون، در 5 فاز عملیاتی و با بررسی نظرات 12 هزار و 596 پاسخگوی زن و 2 هزار و 66 پاسخگوی مرد منتخب، بر مبنای 100 هزار پرونده گزارش شده در خصوص اختلافات خانوادگی در دادگاه‌های خانواده، پزشکی قانونی، نیروی انتظامی و کلانتری‌ها مراکز بهزیستی، بنیاد شهید و بنیاد جانبازان طی محدوده زمانی سال 80-75 در 28 استان کشور و بر اساس 45 گویه مربوط به شاخص میزان خشونت خانگی علیه زنان به اجرا درآمده است.

نخستین سال اول ازدواج و میانسالی، پرخشونت‌ترین دوره زندگی زنان
بر اساس تحقیق ملی بررسی خشونت خانگی در مراکز 28 استان کشور، میانگین‌های مرتب شده دوره‌های زندگی زنان نشان می‌دهد یک سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، پس از تولد فرزندان، حداقل یک بار در ماه، میانسالی و دوران بارداری پرخشونت‌ترین دوره‌های زندگی زنان هستند و خشونت در دوره‌های هر روزه، برخورداری از درآمد بالا، بعد از معاشرت جنسی ، قبل از معاشرت جنسی، سالخوردگی و روزهای کاری هفته به حداقل می‌رسد.

بهانه‌گیری‌های پی در پی مردان رایج‌ترین خشونت علیه زنان
بر اساس این تحقیق، بهانه‌گیری‌های پی در پی، داد و فریاد و بداخلاقی با زن (4/38 درصد)، قهر و صحبت نکردن شوهر با همسر و خودداری از ارائه بحث در مورد مسائل فیمابین، (9/37 درصد)، به کاربردن کلمات رکیک و صحبت‌های بیرون از نزاکت و دشنام (8/30 درصد) محکم کوبیدن به در، به هم زدن سفره، انداختن میز ناهارخوری، (25 درصد)، سیلی زدن (6/22 درصد)، ایجاد فشارهای روحی روانی با رفتار آمرانه و تحکم‌آمیز (7/20 درصد) منت نهادن مداوم از بابت تامین معاش و عهده‌داری زندگی و سرکوفت‌های روانی پی در پی (9/17درصد)، تحقیر و خجالت زده کردن نظیر بی‌احترامی، بی‌ارزش تلقی کردن و بردن آبرو پیش دیگران (5/17 درصد)، کشیدن و هل دادن (8/16 درصد) ممانعت از کاریابی و اشتغال در بیرون خانه و یا ادامه اشتغال (8/16 درصد)، ایجاد محدودیت در ارتباطات فامیلی (6/16 درصد) ایجاد مداوم احساس درماندگی (6/15 درصد)، زدن با مشت و یا چیز دیگر (5/15 درصد) لگد زدن ( 3/16 درصد) از بین بردن کرامت انسانی و عزت نفس (5/12 درصد)، ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل، مهارت‌آموزی و مشارکت در انجمن‌های اجتماعی (3/11 درصد) 16 مورد از رایجترین انواع خشونت‌هایی است که پاسخگویان از اول زندگی مشترک تاکنون تجربه کرده‌اند.

عدم رعایت بهداشت زناشویی، شایع‌ترین خشونت کم رواج مردان علیه زنان
همچنین دوازده مورد از کمترین میزان گسترش خشونت از اول زندگی تاکنون در مورد زنان شامل مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (1/1 درصد)، کتک‌کاری منجر به سقط جنین (2/1 درصد) زدن تا حد نقص عضو (3/1 درصد)، زدن تا حدی که فک یا بینی شکسته است (5/1 درصد)، زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است (5/1 درصد)، از دست دادن دندان (6/1 درصد)، زدن تاحدی که دست و پا شکسته است (2 درصد) جلوگیری از نگهداری فرزندان در زمان متارکه (2 درصد) ازدواج مجدد شوهر بدون رضایت همسر (2 درصد) مجبور کردن به سقط جنین (5/2 درصد) زدن تا حدی که دندان‌ها لق شده است (5/2 درصد) و عدم مراعات بهداشت زناشویی (6/2 درصد) است.

تجربه خشونت خانگی در 66 درصد خانوارها
برآورد کلی انجام شده مربوط به گستره خشونت خانگی در 28 مرکز استان کشور نشان می‌دهد 66 درصد خانواده‌های مورد مطالعه از اول زندگی مشترک تا کنون حداقل یک بار تجربه خشونت خانگی با تعریف عام آن را داشته‌اند و حداقل یک بار در طول زندگی مشترک حدود 30 درصد خانوارها، خشونت‌های فیزیکی جدی و حاد و در 10 درصد خانوارها خشونت‌های منجر به صدمات موقت و یا دائم و جدی گزارش شده است.

تهدید به طلاق و ناگزیر بودن زن برای درخواست پول از شوهر از انواع خشونت‌های گزارش شده
همچنین تحت نظر قراردادن و ایجاد محدودیت در تماس‌های تلفنی و رفت و آمدهای روزانه، تهدید به ترک خانه، تهدید شوهر به آوردن بلا بر سر خویش و یا اقدام به خودکشی، تهدید به آزار و اذیت فرزندان، تهدید و شکایت به پلیس و دادگاه علیه زن و اقوام او، تهدید به طلاق و یا تهدید به ازدواج مجدد و آوردن هوو، بیگاری کشیدن در انجام امور، تهدید به کشتن فرزندان و اقوام و خویشان، ندادن خرجی و ایجاد مضیقه مالی و اجبار برای درخواست پول، جلوگیری از استقلال مالی، مجبور کردن به فروش اموال، عدم دسترسی به درآمد و پس انداز، دخل و تصرف در اموال، امتناع از طلاق، علی‌رغم اصرار زن به متارکه؛ مجبور کردن به دیدن عکس‌های مبتذل، اجبار در روابط زناشویی ناخواسته و غیرمتعارف ، عدم به‌کارگیری وسایل پیشگیری از بارداری درحالی که مرد دچار بیماری واگیردار است، حاملگی ناخواسته و جلوگیری از مصرف داروهای ضدبارداری، متهم کردن به بی‌مبالاتی در مسایل ناموسی، شک و بددلی، محروم کردن از غذا و دارو در زمان بیماری، زندانی کردن، اخراج از خانه، کشیدن، گرفتن و بستن، لگد زدن، گازگرفتن، کتک کاری مفصل، چنگ انداختن و کشیدن موها، زدن تا حد کبودی زیر چشم، زدن تا حد لق شدن دندان‌ها، زدن تا حد از دست دادن دندان‌ها، شکستن دست یا پا، پاره شدن پرده گوش، بستری شدن و رفتن نزد دکتر، شکستن فک و بینی و بیهوشی از جمله دیگر خشونت‌هایی است که از سوی زنان به عنوان خشونت‌های خانگی تجربه شده از آغاز زندگی مشترک تاکنون گزارش شده است.

"همسر" نخستین مقصر اختلافات زناشویی از دید زن و شوهر
بررسی نظرات پاسخگویان مرد درباره میزان تقصیر افراد در ایجاد اختلافات و خشونت‌های خانگی، همسر خود، دخالت خانواده همسر، دخالت فامیل و اقوام، دخالت خانواده خود و دخالت دوستان و از نظر پاسخگویان زن نیز همسر، خود، دخالت خانواده همسر، دخالت خانواده خود، دخالت فامیل و اقوام و دخالت دوستان را به عنوان بیشترین مقصران در اختلافات زناشویی و خشونت‌های خانگی معرفی کرده‌اند.

ازدواج غیرتحمیلی حدود 64 درصد تجربه‌کنندگان خشونت خانگی
بررسی توزیع فراوانی نظرات پاسخگویان در مورد نوع شکل‌گیری ازدواج آنها نشان می‌دهد که 8/63 درصد آنها ازدواج غیرتحمیلی و کاملاً غیرتحمیلی، صرفاً 8/8 درصد ازدواج کاملاً تحمیلی و تحمیلی و 4/27 درصد، ازدواج در حد متوسط داشته‌اند. همچنین 5/37 درصد پاسخ‌دهندگان تصمیمات شوهران خود را غیرمشارکتی، 67 درصد قدرت نمایی و زورگویی، 43 درصد عصبانیت شوهر، 1/55 احساس نابرابری و بی‌عدالتی در دسترسی به فرصت‌ها و منابع خانواده، 3/58 درصد تقدیرگرایی و 6/46 درصد تجارب منفی دوران کودکی خود را در حد زیاد می‌دانند. بر اساس این تحقیق 66 درصد پاسخ‌دهندگان خواهان زندگی ساده هستند، اما 66 درصد وابستگی اقتصادی در سطح زیادی به همسر دارند.

نحوه تربیت کودکان، عمده‌ترین عامل اختلاف زن و شوهر
نتایج یافته‌های طرح ملی بررسی خشونت خانگی علیه زنان، همچنین حاکی‌ است تربیت بچه‌ها، تصمیم‌گیری در مورد مسائل مهم زندگی، دخالت بی‌جای دیگران، طرفداری بی‌دلیل یکی از والدین از بچه‌ها، ولخرجی همسر، نبود امکانات اساسی در زندگی، تفاوت سلیقه در روش زندگی و معاشرت با نامحرمان، 8 مورد از موضوعات عمده موجب اختلاف در خانواده است.

گذشت و ایثار، نخستین شیوه حل اختلاف
همچنین گذشت و ایثار، گفت‌وگو و یافتن راه حل، کوتاه آمدن خود، کوتاه آمدن همسر، قهر کردن همسر، بکاربردن اقتدار مردانه، ناتوانی در حل اختلاف و بردن شکایت به خانواده همسر، دخالت فرزندان، بردن شکایت به خانواده، کتک‌کاری، تهدید و ترساندن، دخالت ریش سفیدان و بزرگترها، کمک همسایه‌ها و مراجعه به پلیس و دادگاه 15 شیوه حل اختلاف پاسخگویان بوده است.

زاهدان، در صدر شاخص‌های خشونت علیه زنان
بر اساس یافته‌های طرح ملی بررسی میزان خشونت خانگی از دیدگاه زنان در مقیاس شاخص کلی خشونت (45 مورد شامل خشونت‌های رایج و کم رواج) از اول زندگی مشترک تا کنون افراد درگیر با خشونت، شهرهای زاهدان و سمنان، در شدت صدمات ناشی از خشونت خانگی ( کبود کردن، لق کردن دندان‌ها، شکستن دست و پا، پاره‌کردن پرده گوشی و...) ، زاهدان و شهرکرد، در استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره (تهدید به ترک خانه، اقدام به خودکشی، تهدید به آزار، تهدید به شکایت و...) زاهدان و ساری، در خشونت فیزیکی نوع اول (گاز گرفتن، بستن ، زندانی کردن، چنگ انداختن ، کشیدن مو، اخراج از خانه و ...) زاهدان و یزد، در خشونت فیزیکی نوع دوم ( سیلی زدن، زدن با مشت، لگد زدن، کشیدن، هل دادن و....) خرم‌آباد و یاسوج، در خشونت روانی و کلامی ( به کار بردن کلمات رکیک، بهانه‌گیری، قهر، بداخلاقی، دشنام دادن و...)، زاهدان و ساری، در خشونت جنسی و ناموسی (مجبور کردن به دیدن عکس‌های مبتذل، اجبار به روابط زناشویی ناخواسته و غیرمتعارف و ....) اراک و یاسوج، در خشونت اقتصادی و مالی (ندادن خرجی، و پول کافی، ایجاد مضیقه مالی، اجبار برای درخواست پول و ...) زاهدان و بوشهر، در خشونت حقوقی و خشونت‌های مربوط به طلاق ( امتناع از طلاق علی‌رغم اصرار زن به متارکه، ازدواج مجدد بدون اجازه، آوردن هوو، جلوگیری از دیدن فرزندان در زمان متارکه و ...) خرم‌آباد و مشهد، در خشونت ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی (ایجاد محدودیت در ارتباطات فامیلی، دوستانه و اجتماعی، رفتن به خانه پدری ، خویشاوندان و...) زاهدان و سمنان، بالاترین و پایین‌ترین موارد وقوع خشونت را شاهد بوده‌اند.

زنان بی‌سواد، بیشترین قربانیان خشونت
بررسی سطح تحصیلات افراد درگیر با خشونت نیز بیانگر آن است که در شاخص کلی خشونت از اول زندگی مشترک تاکنون افراد بی‌سواد و فوق‌دیپلم و لیسانس، در خشونت فیزیکی نوع دوم، افراد بی‌سواد و فوق لیسانس و بالاتر، در خشونت روانی و کلامی، بی‌سواد و فوق دیپلم و لیسانس بیشترین و کمترین خشونت را شاهدند و در صدمات ناشی از خشونت، استفاده از تهدید و مخاطره، خشونت فیزیکی نوع اول، جنسی و ناموسی، اقتصادی و مالی، حقوقی و مرتبط با طلاق و خشونت از نوع ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی تفاوت معناداری به لحاظ سطح تحصیلات افراد درگیر با خشونت مشاهده نمی‌شود.

همسران مردان فوق لیسانس و بالاتر کم خشونت‌دیده‌ترین زنان
اما در تفکیک زنان درگیر با خشونت بر اساس سطح تحصیلات همسران آنها در شاخص‌های 45 گانه خشونت و استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره، فیزیکی نوع اول و دوم، دارندگان همسر بی‌سواد و فوق لیسانس و بالاتر ، بالاترین و پایین‌ترین موارد وقوع خشونت را شاهد بوده‌اند؛ در حالی که در خشونت جنسی و ناموسی، حقوقی و مرتبط با طلاق و ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزش، تفاوت معناداری بین زنان دارای همسران با تحصیلات مختلف مشاهده نمی‌شود. همچنین در مقیاس شدت صدمات ناشی از خشونت و خشونت روانی و کلامی، افراد دارای همسر بی‌سواد و فوق دیپلم و بالاتر و نیز در خشونت اقتصادی و مالی، زنان دارای همسر بی‌سواد و مقطع تحصیلی راهنمایی و دیپلم ناقص و بالاتر تا سطح لیسانس شاهد بیشترین و کمترین موارد وقوع خشونت بوده‌اند.

55- 59 سالگی پرخشونت‌ترین دوره زندگی زنان
بر اساس یافته‌های این تحقیق، زنان 55 - 59 و 20- 24 سال، در شاخص‌های 45 گانه خشونت، 50 -54 و 20 - 25 سال در خشونت فیزیکی نوع اول، 45-49 و 14 تا 19 سال، در خشونت فیزیکی نوع دوم، 60 -64 و 20 -24 سال در خشونت روانی و کلامی بیشترین و کمترین خشونت همسران را از اول زندگی مشترک تا کنون شاهد بوده‌اند؛ اما در شدت صدمات ناشی از خشونت، استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره، خشونت جنسی و ناموسی، خشونت مالی و اقتصادی، حقوقی و مرتبط با طلاق و ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی تفاوت معناداری بین زنان درگیر با خشونت دارای همسرانی با تحصیلات مختلف مشاهده نمی‌شود.

خشونت کمتر علیه زنان شاغل
نتایج تحقیق در بخش عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان بر حسب وضع فعالیت زنان خشونت دیده نشان می‌دهد غیرشاغلین و شاغلین در شاخص‌های 45 گانه خشونت، استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره، خشونت روانی و کلامی، خشونت جنسی و ناموسی و ممانعت از رشد اجتماعی، آموزشی و فکری، به ترتیب بیشترین و کمترین خشونت‌ها را متحمل شده‌اند؛ حال آن که در شدت صدمات ناشی از خشونت، خشونت فیزیکی نوع اول و دوم، اقتصادی و مالی و حقوقی و مرتبط با طلاق، تفاوت معنا‌داری در نوع فعالیت زنان درگیر با خشونت ملاحظه نشده است.

کارگران کشاورزی در صدر ارتکاب به خشونت علیه زنان
نتایج همین بخش حاکی‌ است کارگران کشاورزی و کارمندان عالی رتبه در شاخص‌های 45 گانه خشونت به طور کلی و در خشونت فیزیکی نوع دوم، مشاغل فروش بالا و کارمند عالی‌رتبه در استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره، کارگر کشاورزی و مشاغل کارمندی پایین در خشونت فیزیکی نوع اول، کارگر کشاورزی و متخصص عالی رتبه در خشونت روانی و کلامی، بیشترین و کمترین خشونت را علیه همسران اعمال داشته‌اند.
در عین حال در شدت صدمات ناشی از خشونت، جنسی و ناموسی، اقتصادی و مالی، حقوقی و مرتبط با طلاق، ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی، تفاوت معناداری میان همسران مشاغل مختلف مشاهده نشده است.

بیشترین خشونت در خانوارهای با درآمد 75 هزار تومان
بررسی سطح درآمد و تاثیر آن بر خشونت خانگی نیز بیانگر آن است که زنان در خانوارهایی با هزینه‌های75 هزار و 226 تا 300 هزار تومان شاهد بیشترین و کمترین میزان خشونت در شاخص‌های کلی و شدت صدمات ناشی از خشونت بوده‌اند.

زنان بلوچ، بیشترین قربانیان خشونت در تمام شاخص‌ها
بررسی زبان مادری پاسخگویان (افراد درگیر با خشونت) و همسران آنها حاکی از تاثیر و تفاوت قابل توجه آن بر خشونت خانگی علیه زنان است؛ به گونه‌ای که زنان درگیر با خشونت بلوچ و لر و خارجی زبان در شاخص‌های کلی خشونت، فارس زبان و لر در شدت صدمات ناشی از خشونت، بلوچ و لر در استفاده از تهدیدات متفاوت و ایجاد مخاطره، بلوچ و فارس در خشونت فیزیکی نوع اول، لر و خارجی زبان در خشونت فیزیکی نوع دوم، بلوچ و خارجی زبان در خشونت روانی و کلامی، لر و کرد زبان در خشونت‌های حقوقی و مرتبط با طلاق، بلوچ و لر در ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی بیشترین و کمترین خشونت را از اول زندگی مشترک تاکنون دیده‌اند و در خشونت جنسی و ناموسی و اقتصادی و مالی، زبان پاسخگویان تفاوت معناداری در میزان خشونت‌ها ایجاد نکرده است، اما بررسی زبان همسران زنان درگیر با خشونت، مردان بلوچ را در صدر تمامی خشونت‌های یاد شده قرار می‌دهد.
همچنین بر اساس این تحقیق زنان بزرگ شده روستا در اغلب شاخص‌ها، بیش از زنان بزرگ شده شهری شاهد خشونت بوده‌اند؛ اما در شدت صدمات ناشی از خشونت، تهدیدات و ایجاد مخاطره فیزیکی نوع اول، اقتصادی و مالی و ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی تفاوت معناداری بین زنان خشونت دیده بزرگ شده روستایی و شهری ملاحظه نشده است.

خشونت فیزیکی مردان روستایی و جنسی و ناموسی مردان شهری علیه زنان
در حالی‌که شدت صدمات مردان بزرگ شده روستا، خشونت فیزیکی نوع اول و دوم، روانی و کلامی، حقوقی و مرتبط با طلاق بیش از مردان شهری بوده، اما مردان بزرگ شده شهر در خشونت جنسی و ناموسی علیه زنان سهم بیشتری از مردان بزرگ شده روستا دارند و از لحاظ ممانعت از رشد اجتماعی، فکری و آموزشی، اقتصادی و مالی و استفاده از تهدید و مخاطره، تفاوت معناداری بین محل بزرگ شدن مردان وجود ندارد.

خشونت کمتر همشهری‌ها علیه زنان
بر اساس این تحقیق ملی، موارد وقوع خشونت در ازدواج‌های غیرفامیلی، بیش از ازدواج فامیلی نزدیک، ازدواج غیرهمشهری‌ها بیش از همشهری‌ها، دارای زندگی مشترک با فامیل زن بیش از زندگی مشترک با پدر و مادرشوهر بوده است. بررسی یافته‌های تحقیق در ارتباط با عوامل مختلف مؤثر بر خشونت خانگی علیه زنان، بر حسب موارد ابتلا زنان پاسخگو به انواع بیماری حاکی‌ است، مبتلایان به بیماری‌های روانی و افسردگی و یا دارای همسران مبتلا به چهار مورد بیماری، بیش از سایرین خشونت خانگی را شاهد بوده‌اند و در این میان شدت صدمات ناشی از خشونت علیه زنان در بین خشونت‌دیدگان مصرف‌کننده داروی زیاد، بیشتر بوده است. همچنین در شدت صدمات ناشی از خشونت، خشونت مردان همسرآزار مبتلا به دو مورد بیماری و مردانی که عادت به کشیدن سیگار دارند، بالاترین و پایین‌ترین موارد وقوع خشونت را دربرمی‌گیرد. از سوی دیگر، موارد وقوع خشونت در میان زنان دارای فرزند مبتلا به دو بیماری و زنانی که فرزندان آنها مبتلا به هیچ کدام از آنها نبوده‌اند، در بالاترین و پایین‌ترین سطح از این نظر قرار دارند.

مراجعه بیشتر به دادگاه و خشونت افزون‌تر علیه زنان
از دیگر نتایج بررسی خشونت خانگی علیه زنان در 28 استان کشور آن است که زنانی که مراجعه بالاتری به دادگاه یا نیروی انتظامی به دلیل شاکی بودن داشته‌اند، در تمامی موارد خشونت‌های پیش گفته، به جز خشونت‌های حقوقی و مرتبط با طلاق، نسبت به زنانی که به دلیل شکایت به دادگاه یا نیروی انتظامی مراجعه نکرده‌اند، موارد وقوع خشونت بالاتری را شاهد بوده‌اند و در استثنای یادشده نیز تفاوت معناداری بین این دو دسته از زنان مشاهده نشده است.

خشونت بیشتر علیه زنان مالک سند زمین و ساکن خانه‌های ویلایی
یافته‌های تحقیق مذکور حاکی است زنان دارای سند زمین و ساکن در منزل اقوام خود، در مقابل زنان دارای سند ماشین و ساکن در منزل همسر، بالاترین موارد وقوع خشونت را دیده‌اند. بررسی تملک واحد مسکونی پاسخگویان هم نشان می‌دهد زنان در خانواده فاقد ملک مسکونی در برابر زنان ساکن در خانه‌های سازمانی از نظر شاخص‌های کلی و 45 گانه خشونت از اول زندگی تا کنون و زنان در خانه‌های استیجاری در برابر زنان در خانه‌های ملکی در خشونت‌های اقتصادی و مالی شاهد بالاترین موارد وقوع خشونت بوده‌اند. همچنین خشونت علیه زنان در خانه‌های ویلایی بیش از آپارتمان‌هاست. بر اساس تحقیق فوق پاسخگویانی که هیچ رضایتی از زندگی خود نداشته‌اند، با موارد بیشتری از خشونت در مقابل کسانی که رضایت خیلی زیادی از زندگی داشته‌اند، مواجه بوده‌اند.


منبع: / هفته نامه / فرهنگ و پژوهش / 1383 / شماره 165 ۱۳۸۳/۰۷/۲۸

نظر شما