زمینه های ناکارکرد شدن انتخابات در نظام سیاسی افغانستان
موضوع : پژوهش | پایان نامه

زمینه های ناکارکرد شدن انتخابات در نظام سیاسی افغانستان

پارسای داخل کشور کارشناسی ارشد 1397
پدیدآور: احمد سعید شریفی 
استاد راهنما: محسن خلیلی 
استاد مشاور: روح الله اسلامی
دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده

در قانون اساسی جدید افغانستان که در سال 1382 و پس از تهاجم آمریکا، تدوین و تصویب شد، مسأله‌ی انتخابات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شد. اما، فرآیندها و رویه‌های موجود در نظام انتخاباتی افغانستان (که شامل پنج نوع انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات ولسی‌جرگه، انتخابات شوراهای ولایتی، انتخابات شوراهای ولسوالی‌ها وانتخابات شاروالی‌ها است) نتوانسته است به‌درستی آنچه را در قانون اساسی افغانستان مدنظر آمده، در جامعه‌ی افغانستان پیاده نماید. بنابراین، انتخابات در نظام سیاسی افغانستان، کارکرد اصلی خود را ازدست داده و درواقع، ناکارکرد شده است. مسأله‌ی ناکارکردشدن انتخابات در نظام سیاسی افغانستان را می‌توان در پیوند با این پرسش که زمینه‌های نادرستی در فرآیند و رویه‌های انتخابات افغانستان چیست و چه موانعی در راه برگزاری انتخابات دموکراتیک در افغانستان وجود دارد، مورد پرسش و تحقیق قرار داد. در این پژوهش، با بهره‌گیری از مقوله‌ی انتخابات آزاد و منصفانه، چنین فرض گرفته شده است‌که عدم تعمیق اصول ارزشی و ماهوی مرتبط با انتخابات، فقدان زمینه‌های کاربست اصول کارآمدی و رویه‌ای انتخابات، و همچنین عدم تعمیق سازوکارها و نهادهای مربوط به اصول تشکیلاتی و سازمانی انتخابات، سبب‌ساز ناکارکردشدن نظام انتخابات در افغانستان شده است. به‌دیگرسخن، بسترهای داخلی سبب‌ساز تضعیف ساختار و کارویژه‌های دولت‌ملت (جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، قومی، فرهنگی)، پدیدارشدن پدیده‌ی دولت ورشکسته به‌همراه رقابت‌های قدرت‌های بزرگ (حوزه‌ی همسایگان، حوزه‌ی منطقه و کشورهای فرامنطقه) بر سر افزایش حوزه‌ی نفوذ در افغانستان، همگی باعث ناکارکردشدن انتخابات در افغانستان شده است. برای اثبات فرضیه‌ی پژوهش از روش مطالعه‌ی توصیفی و میدانی استفاده نموده و جامعه‌ی مورد مطالعه را از آمیزش متون قوانین و نخبگان جامعه برگزیدیم. در این پژوهش، با بهره‌گیری از روش گردآوریِ کتابخانه‌ای داده‌ها و همچنین دو ابزار گردآوریِ میدانیِ داده‌ها (مصاحبه با برخی از دست‌اندرکاران انتخابات، سیاسیون، نمایندگان مجلس، اساتید دانشگاه و آگاهان امور و همچنین پرسشنامه‌ی توزیع‌شده میان 511 دانشجو 5 دانشگاه مرکزی در مراکز 5 زون افغانستان «کابل، هرات، مزارشریف، قندهار و جلال‌آباد») فرضیه‌ی پژوهش را مورد سنجش قرار دادیم. شیوه‌ی تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، به‌صورت توأمان، تحلیل اسنادی و تحلیل آماری بوده است‌که در آن از نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. نگارنده ضمن اثبات فرضیه‌ی پژوهش، نشان داده است‌که یافته‌های تحقیق تایید می‌کند که نظام انتخابات افغانستان، غیرآزاد و غیرمنصفانه است و عوامل داخلی و خارجی بسیاری در ناکارکردشدن فرآیندهای انتخاباتی در افغانستان، مداخله دارند.

نظر شما