موضوع : پژوهش | مقاله

جامعه خویش را بشناسیم

فرموده‌اند که «درون انسان عالم اکبر است» یعنی جهان با همه عظمتش در برابر باطن انسان کوچک است، با این وصف تصور اجتماع این جهان‌های بزرگ تصوری به غایت عظیم و باورنکردنی است.
انسان‌ها با فکرها و ذهنیت‌ها و روح و روان‌‌های مختلف هر کدامشان دنیایی از مسایل را در خود انباشته دارند و چون به مرحله «عمل» و «اقدام» می‌رسند اقیانوسی از اصطکاک‌ها و تعامل‌ها و ارتباط‌ها و نزاع‌ها و اختلاف‌ها را بوجود می‌آورند و هنگامی که همه این کنش‌ها و واکنش‌ها در یک مرز جغرافیایی گرد هم می‌آیند، جامعه تشکیل می‌شود و دانش‌های اجتماعی تلاش می‌کنند تا قواعد حاکم براین جوامع را بشناسند و از سوابقش، لواحقش را قابل پیش‌بینی کنند.
بررسی و کنکاش پیرامون اجتماع آدمیان و هزاران مسایلی که از این اجتماع حاصل می‌شود کاری سترگ و پیچیده و البته شیرین و راهگشا است.
این یک نیاز مستمر است که عده‌ای از عقلاء و صاحب‌نظران و اجتماع‌شناسان همواره اخلاق اجتماعی، مشکلات اجتماعی، قوت‌ها، ضعف‌ها، چالش‌ها، جهش‌ها و پدیده‌ها و جدیده‌های جامعه را رصد کنند و برخودآگاهی یک ملت بیفزایند و افت و خیزش را در تصویری روشن و قابل تحلیل ارائه نمایند.
در این میان انعکاس صحیح و عالمانه خبرهای اجتماع و تحلیل واقع‌بینانه آنها و مهمتر از آن طرح صورت مسایل و کشف آخرین پدیده‌ها و استیضاح از صاحب‌نظران و متولیان «کاری» مهم و روشنگرانه و در ردیف اهمیت جامعه‌شناسی است. اگر از جامعه بهترین رصدها صورت گیرد و دقیق‌ترین تحلیل‌ها ارائه شود ولی در میان مردم انعکاس نداشته باشد و نخبگان و دلسوزان و خواص از آن بی‌اطلاع باشند درواقع آن «خودآگاهی» مورد نظر و مطلوب و چاره‌ساز متوجه جامعه نخواهد شد و مردم همچنان با چشمان بسته حرکت خواهند کرد.
هنگامی چشمان عموم مردم باز خواهد بود و به روشنی راه را از چاه خواهند شناخت که رسانه‌ها به وظایف خود عمل کنند و در ارائه واقعیت‌ها و چالش‌ها و معضلات قلمی آزاد و دلسوز داشته باشند. اجتماع ما با هزاران خوبی و بدی با صدها فرصت و تهدید با ده‌ها نقطه قوت و ضعف روبروست، راهی جز شناخت همه آنها وجود ندارد، باید بدانیم کجاها در خطریم؟، کی پایمان می‌لنگد؟ چگونه می‌توانیم از گردنه‌ها عبور کنیم و چه سان باید سوزن آگاهی را در رگ و پی خود تزریق کنیم؟
ظاهر و رفتار آن کودکی که در خیابان لابلای ماشین‌ها می‌چرخد و آدامس می‌فروشد برای یک جامعه آگاه یک علامت است، شهرمان که از آلودگی تیره و تار می‌شود یک مسئله است، آبی که به هدر می‌دهیم، جمعیتی که افزونش می‌کنیم، طلاقی که سرچشمه نامهربانی‌ها می‌شود، ازدواجی که بدون فکر و اندیشه به سوی فصل کردن پیش می‌رود، نخبه عزیزی که مهاجرت می‌کند، گرمایی که بر ضعف‌های ما هجوم آورده است همه و همه باید زیر ذره‌بین قرار گیرند، جوانانمان باید بیش از هر زمان دیگری محل بحث و توجه دقیق و همه جانبه قرار گیرند، ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند مطالعه و فکر و چاره‌جویی پیرامون مسایل اجتماعی هستیم، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه خوشمان بیاید و چه با پاک کردن صورت مسایل خیال خویش را راحت کنیم، کاروان بشری دارد به سرعت برق و باد حرکت می‌کند و تحول می‌پذیرد، یک «مکث» کافی است تا سال‌ها از قافله بشری عقب بیفتیم، یک غفلت، عدم شناخت، یک انحراف کارمان را مشکل می‌کند، آیا می‌توانیم قاطع و قانع و آگاه بگوییم که «مکث» و غفلتی در کارمان نبوده است؟
ضمیمه اجتماعی روزنامه اطلاعات تلاش دارد با استفاده از اساتید و صاحبان فکر و اندیشه آینه‌ای بر آینه‌های موجود بیفزاید و فصلی از کتاب قطور اجتماعمان را باز کند و کلمه به کلمه سطور جامعه را باز بخواند و زیر و زبرش را از هم تفکیک کند و در قرائتش صحیح و بی‌غلط اهتمام ورزد. در این راه دقت خوانندگان و ملاحظه و انتقادشان تقویتمان خواهد کرد.


منبع: روزنامه اطلاعات ۱۳۸۹/۵/۱۱
نویسنده : جعفر ‌گلابی
 

نظر شما