موضوع : دانشنامه | م

مگارایی


اقلیدس مگارایی Euclid of Megara (450-380) یکی از شاگردان سقراط می باشد که هنگام مرگ سقراط حاضر بود و پس از آن واقعه، افلاطون و دیگر سقراطیان با او به مگارا گریختند. از نظر فلسفی اقلیدس طرفدار مکتب الئایی بود که مجذوب حلقه ی سقراط شد. او واحد را با خیر و عقل و خدا یکی می دانست و مثل همه ی الئائیان با کثرت مخالف بود.
" اقلیدس و مگاریها...... گفتند یک چیز چون کاملا همان است که هست، دیگر ممکن نیست موضوع یا محمول حکمی بشود، مثلا اسب اسب است، اما سفید، یا فعل دویدن، اموری است غیر از اسب، پس چگونه می توان گفت اسب سفید است یا اسب می دود. " [1]
آنان برای دفاع از وحدت و مقابله با کثرت به جدل متوسل شدند.
" اقلیدس و پیروانش به جای اینکه مدعای خود را در باره ی اوصاف وجود ثابت کنند، چون دشوار بود، به رد نظر مخالفان که آسانتر بود، می پرداختند. یعنی نشان می دادند که اعتقاد آنها در باره ی معتبر بودن ظواهر محسوس مشتمل بر تناقض است. " [2]
آنها از طریق" احاله ی به محال" یک نظریه را رد می کردند. مغالطاتی که ذکر شده دقیقا معلوم نیست که کدام یک از مگارائیها بکار برده است. مغالطاتی مثل نقابدار، دروغگو، توده، کل، شاخدار و واقعی همان ممکن است.....

1- شما برادر خود را می شناسید، شما برادر خود را نمی شناسید (وقتی نقاب به چهره دارد ) پس هم برادر خود را می شناسید و هم نمی شناسید.
2- شبهه ی دروغگو. اپی مندس شاعر کرتی گفت همه ی کرتی ها دروغگو هستند. حال خود این سخن صادق است یا کاذب.
3- توده؛ به یک دانه ی گندم یک دانه ی دیگر می افزائیم می شود دو دانه و یک دانه دیگر و یکی دیگر........ کی می شود توده ی گندم یعنی با کدام دانه ی گندم است که ما می گوئیم توده ی گندم شده است.
4- کل؛ وقتی یک مو از سر یک انسان پر مو کنده شود او کچل نمی شود اگر دو تا کنده شود همینطور اگر یکی دیگر...... با کدام مو است که وقتی کنده می شود می گوئیم کچل شده است. و اگر آن مو را مشخص هم نکنیم در نهایت کچل می شود.
5- شاخدار؛ شما چیزی را که از دست نداده اید دارید، شما شاخ را از دست نداده اید پس شما شاخ را دارید.
6- واقعی همان ممکن است. ممکن نمی تواند غیر ممکن شود، حال، اگر از دو متناقض یکی بالفعل وقوع دارد، دیگری غیر ممکن است بنا بر این، اگر آن قبلا ممکن بوده، غیر ممکن از ممکن بیرون آمده است. پس قبلا ممکن نبوده و تنها واقعی ممکن است.

هدف از این مغالطات این بود که نشان دهد اصل امتناع تناقض درست نیست یا منطق مبتنی بر اصل امتناع تناقض به نتیجه محال منجر می شود.
مهمترین طرفداران مکتب اقلیدس مگاری عبارتند از:
- ابولیدس میلتوسی که معاصر و معارض سر سخت ارسطو بوده است.
- دیودوروس کرونوس ( متوفی 307 ق. م. )
- استیلفن مگارائی است که در حدود سال 320 در آتن تدریس می کرد ولی بعد ها تبعید شد.
استیلفن مگارائی از چند جهت مورد توجه بوده است: "یکی اینکه بین آراء حوزه مگارا و کلبیون جمع کرده بود و قائل به عدم امکان جمع بین دو لفظ «اسب» و «می دود» در یک قضیه بود....... دیگر اینکه تمام این مغالطات را جمع و تنظیم کرده بود. سوم اینکه پورن شکاک.... همان اوائل با آراء و جدلهای این فیلسوف مگارائی آشنایی پیدا کرده بوده است. چهارم اینکه تیمون شاگرد پورن، شاگرد استیلفن هم بوده است. " [3]

پی نوشت:
[1] بحث در ما بعد الطبیعه، ژان وال، یحیی مهدوی، 117
[2] شکاکان یونان، یحیی مهدوی، 44
[3] همان 48

منابع:
http://tdi.blogfa.com : عبدالعلی عنایتی

نظر شما