استرس، القای درونی یا فشار بیرونی؟
موضوع : سلامت | بهداشت روانی

استرس، القای درونی یا فشار بیرونی؟

آخرین تحقیقات انجام شده در آلمان بر روی استرس و راهکارهای کاهش آن در مقابله با مشکلات.

به گفته سازمان جهانی بهداشت، استرس به عنوان تهدیدی جدی علیه سلامتی بشر در قرن ۲۱ توصیف شده است.
درطی تحقیقی توسط یکی از بیمه های درمانی (TK) در آلمان، ۶۱ درصد مردم اذعان داشته اند که در سه سال اخیر استرس بیشتری را متحمل شده اند. لذا این تحقیق در این میان به سه عامل اصلی آن اشاره میکند:
اولین عامل در بین مردم، شغل و یا رشته ای است که در آن مشغول میباشند که حدود نیمی از جمعیت آلمان را دربرمی‌گیرد. عامل بعدی انتظارات بالا و نامناسب از خود در انجام وظایف و سومین عامل ملاقات‌ها و وظایف زیادی است که بعد از ساعات کاری ملزم به انجام آن هستند. ناگفته نیست که بیشتر این استرس‌ها دست ساخته خود افراد می‌باشد.

به گفته پروفسور اولریکه اهلرت * روان شناس سوییسی، استرس عامل انگیزه دادن و حرکت دادن ما رو به جلو است. لذا او از دو نوع استرس مثبت و منفی نام می‌برد . استرس مثبت موجب می‌شود تا ما بیاموزیم، رشد کنیم و قوی تر شویم. این نوع استرس ما را به اقدام کردن ترغیب می‌کند. در حالیکه استرس منفی انگیزه را از بین میبرد، ما را تحت فشار قرار داده وانسان را به شخص ضعیف تری تبدیل می‌کند.

یکی از نکات جالب در این زمینه، نگاه جامعه به استرس به عنوان یک ارزش می‌باشد. به گفته دکتر مزدا عدلی روان پزشک، روان شناس و سوپروایزر یک کلینیک در برلین، به ندرت کسی پیدا میشود که در مورد شغلش به خوبی یاد کرده و ان را سبک و آسان بشمرد. اکثر مردم کار خود را پراسترس و پر دغدغه معرفی می‌کنند، زیرا برای آنها نوعی منزلت و مقام اجتماعی را به همراه آورده و این پیام را به مخاطب میدهد که کار آنها بسیار بااهمیت و گرانبها است.
به گفته عدلی استرس معمولا به طور ناگهانی وارد زندگی نشده و ما را از پای نمی اندازد بلکه آرام ، بی صدا و آهسته به درون خزیده و انسانها را مغلوب خود میکند. طبق توصیه این روانپزشک طریقه کنار آمدن با استرس میبایست از زمان کودکی ، همانند مسواک کردن به فرزندان آموزش داده شود.
خانم اهلرت ۲۵ سال است که عواقب منفی استرس را بر روی انسانها مطالعه و تحقیق می‌کند. او در جواب این سوال که چقدر استرس میتواند مفید باشد؟ پاسخ می‌دهد که اینکه چه چیزی استرس زا باشد یا نه، بیشتر به نحوه نگرش و تعبیر انسانها برمی‌گردد.
انسان یا می‌تواند استرس وارد شده در لحظه را آزاردهنده تلقی کرده ویا آن را به عنوان یک چالش ، مبارزه و تلاش برای رسیدن به راه حل مناسب بنگرد. در واقع این دو برداشت و شیوه برخورد کردن انسانها با استرس است که می‌تواند آنها را در مقابل ان محفاظت و یا از پای درآورد. و این همان اعتماد به خود و خود باوری است. یعنی باور به این که مشکلات زندگی قابل حل بوده و می‌شود بر آنها غالب و پیروز شد تا اینکه فرد خودش را باخته و دچار ناامیدی شود.
بیشتر مطاالعات ثابت کرده اند که طرز نگرش ما به استرس ، بر روی کارکرد بدن ما نیز تاثیر گذار خواهد بود. به همین خاطر در دانشگاه کلمبیا و استنفورد امریکا تحقیقی را بر روی دو گروه افراد انجام دادند. به این ترتیب که برای این دو گروه فیلم کوتاهی را به نمایش گذاشتند.
گروه اول فیلمی را با مضمون استرس بیماری زا است و گروه دیگر همان فیلم را با مضمون استرس مقاوم می‌سازد را مشاهده کردند. بعد از فیلم، می‌بایست دو گروه تحت آزمایش ، در یک مصاحبه شغلی از قبل طراحی شده شرکت کرده که به مراتب تحت استرس قرار می‌گرفتند.
بعد از مصاحبه ، محققین با اندازه گیری بزاغ دهان گروهی که فیلم را با مضمون مثبت دیده بودند ، علاوه بر بالا رفتن هورمون کورتیزول ، متوجه بالا رفتن هورمون دیگری شدند با نام DHEA. کارکرد این هورمون در شرایط بحرانی ، مانند سدی است که فرد را در مقابل بیماری‌های قلبی و افسردگی محافظت می‌کند. در واقع این افراد عکس العمل مثبتی نسبت به استرس که نشات گرفته از پیام فیلم بود، از خود نشان داده و از استرس به عنوان یک چالش در زندگی که نیازمند مبارزه است یاد کردند.
از دیگر راههای مفید در درمان و معالجه استرس راه اندازی کلینیکی در شرق برلین میباشد. در این کلینیک به افراد آموزش داده میشود که چگونه می‌توان با استرس خود کنار آمد و آن را مهار کرد. مراجعین به این کلینیک افرادی از اقشار مختلف جامعه مانند معلمان، پلیس، وکلا و آتشنشانان هستند که سال‌هاست با دردهای روان تنی یا دردهای روانی مثل سردرد،معده درد، کمر درد، بی خوابی و .. درگیر می‌باشند. آقای اشتفس هلندر Steffes Holländer رییس کلینیک در این رابطه توضیح می‌دهد که انسانها معمولا عادت دارند استرس خود را به عوامل بیرونی مثل شغل خود، همسر و فرزندان، افراد جامعه و … ارتباط دهند. کما اینکه بیشتر مشکلات از درون خود ما و با شیوه نگرش ما به آنها شکل می‌گیرد. اینگونه افراد همیشه سعی دارند بهترین باشند و در این راه هر چه بهتر می‌شوند باز در خود کمبودها و نقایصی را می‌بینند. آنها به اینکه همیشه توسط جامعه مورد تقدیر و قدردانی قرار بگیرند گرایش زیادی دارند و این متاسفانه دردی است که اجازه نمی‌دهد خودت باشی و ازخود بودن لذت ببری.
به گفته دکتر عدلی انسان می‌تواند بیاموزد که در همه موقعیت‌ها مورد تشویق و تقدیر قرار نخواهد گرفت و می‌بایست شرایط را همان طور که هستند قبول کرده و با واقعیت روبرو شوند.
و اما سوال مهمی که انسان در زندگی از خود می‌تواند بپرسد این است که این همه استرس و نگرانی برای چه؟ آیا زندگی ارزش آن را دارد؟ چه چیزی برای من در این زندگی در الویت قرار دارد؟ اگرکسی در این مسیر به پاسخ درستی برسد نیمی از راه را طی کرده و حتما به آرامش خواهد رسید . لذا برای دستیابی به آن، نیازی به دگرگون کردن زندگی و یا تغییر مکان نیست بلکه تغییر در نگرش و باورهای انسان مطالبه می‌شود. اینگونه هست که مشکلات کوچک و کوچک تر شده و فرد به آرامش می‌رسد.
اشتفس هلندر

منبع : Spiegel ۲۰۱۸ شماره ۳۰ .
ترجمه و تلخیص: مرضیه زارع

*Ulrike Ehlert

نظر شما