موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

اسپیدژ پس از جیرفت

روزنامه شرق، سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۲ - ۱۵ شوال ۱۴۲۴ - ۹ دسامبر ۲۰۰۳

 

پاکسیما مجوزی: صدای زوزه باد در کویر می پیچد، کویر پر از زمزمه مردگانی است که پنج هزار سال از همخانگی شان با خاک می گذرد. آنان زمزمه وار از تیشه های شبانه می گویند و از سکوت روزهای کویر. این اسکلت های درون گورهای بیضی شکل هنوز به یاد دارند روزی در این نزدیکی ها شهری نفس می کشید که حالا این شهر زیر شن های کویر خفته است. نام آنجا را کسی نمی داند و فقط این مردگان خاموش، نامی را زمزمه می کنند که گوش انسان امروزی از شنیدن آن عاجز است و زندگان تنها کویری را می بینند که در برابر مردگان خاموش ایستاده! صدای باد در آن می پیچد و هیچ زمزمه ای شنیده نمی شود!
در منطقه بلوچستان، پس از طی کردن مسیری ۷۰ کیلومتری از شهرستان ایرانشهر، در میان کویر و باد، بازمانده دژسنگی روی یکی از تپه های خشک بیابان خودنمایی می کند. این دژ که با سنگ های سفید در زمان هایی دور ساخته شده بود، به «اسپیدژ» معروف است. «اسپی» در گویش محلی، «سفید» معنا می دهد و به همین دلیل کشف گورستان قدیمی با قدمت پنج هزار ساله در زیر آن تپه باعث شد که آن گورستان «اسپیدژ» نامیده شود. منطقه باستانی اسپیدژ که در کنار منابع آب و نخلستانی بزرگ به همین نام قرار دارد، آثار سه دوره پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی را در خود جای داده است. علاوه بر قبرستان های باستانی این منطقه آثاری از یک قلعه و استحکامات وابسته به آن نیز که به دوران اسلامی مربوط می شود، هنوز برجا مانده است که به دلیل استفاده از سنگ های آهکی سفید رنگ در ساخت، به نام «قلعه سفید» یا «دژ سفید» شهرت دارد. در نزدیکی شهر سوخته زابل، زمانی که کاروان های این شهر به سوی دیگر مناطق حرکت می کردند تا مراودات تجاری و فرهنگی خود را به جای آورند، به سوی شهری در بخش «بزمان» شهرستان ایرانشهر کنونی نیز سفر می کردند. این شهر گمنام (در منطقه بلوچستان) را از آنجا هم دوره شهر سوخته تخمین زده اند که در گورستان به تاراج رفته اش آثاری مشابه شهر سوخته کشف شده است، آثاری چون سفال های قرمز و خاکستری منقوش که از نظر قدمت در یک زمان تاریخی (سه هزار سال قبل از میلاد مسیح) تخمین زده شده اند. بدی آب وهوا و ناشناخته بودن منطقه باعث شد که هیچ وقت این منطقه مورد کاوش و بهره برداری قرار نگیرد تا اینکه صدای کوبیدن کلنگ و تیشه در شب های کویر از حضور حفاران غیر مجاز در یک منطقه باستانی خبر داد. در سال ۱۳۸۱ این غارت به اوج خود رسید و تیتر نخست خبرگزاری ها شد! زمانی که «علی کوهکن» بخشدار بزمان ایرانشهر عنوان کرد: «متاسفانه افراد بومی منطقه به خاطر عدم آگاهی در جریان حفاری ها با قاچاقچیان کمک می کنند، خبر از فاجعه ای داد که باعث نگرانی کارشناسان باستان شناسی شد. درپی اظهار این ادعا بود که از سوی بخشدار منطقه مکاتباتی با اداره میراث فرهنگی انجام شد ولی هیچ اقدامی صورت نگرفت. این در حالی است که منطقه بزمان به عنوان یک منطقه باستانی جای توجه و دقت بسیاری دارد. زیرا در این منطقه، گورستان اسپیدژ؛ گورستان تشت و تپه کلاتوک میرزاخان به عنوان سه محوطه پیش از تاریخ در بخش بزمان قرار دارند و محافظت و توجه در این منطقه باید بیش از مناطق دیگر باشد ولی برخلاف انتظار چنین اتفاقی تا به حال جامه عمل نپوشیده است. کارشناسان صعب العبور و ناشناخته بودن منطقه را از مهم ترین عواملی می دانند که مانع ورود کارشناسان و محققان به آنجا می شود و همین امر سبب شده که حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان با خیال آسوده از نبود حضور متولیان امر، درا ین منطقه حضور پیدا کنند. این حفاری ها کم وبیش وجود داشت تا اینکه در بهمن و اسفند سال ۱۳۸۱ به اوج خود رسید. مدیر اداره میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان علت این تهاجم را فقدان حمایت های مالی و قانونی می داند و عنوان می کند که ما امکانات حداقلی برای حفظ این منطقه در اختیار داریم. حسن سرگزی در این خصوص چنین ادامه می دهد و می گوید: «استان ما بزرگ ترین استان ایران است و برای حفظ و نگهداری آن باید بسیار جدی عمل کرد. البته نباید کتمان کنیم که حفاری های غیر مجاز تنها مربوط به منطقه ما نمی شود بلکه این اتفاقی است که در تمام جهان رخ می دهد. ولی وجود ماموران نیروی انتظامی و محافظت از این مناطق حداقل کاری است که ما می توانیم انجام دهیم.»
سیستان و بلوچستان که از مناطق باستانی ایران محسوب می شود، در گذشته از سرسبزی و شکوه خاصی برخوردار بود که توانست اولین تمدن ها را در خود جای دهد. چهره امروزی این استان یادآور افسانه ها و اسطوره های گذشته است اما به دلیل دور بودن و نداشتن امکانات لازم گذشته های بشری را همچنان در خود حفظ کرده و تمام آن شهرها و تمدن های کهن را در خود پنهان کرده است. شاید بتوان گفت تنها فعالیت جدی حفاری و کاوش در منطقه سیستان و بلوچستان به فعالیتی که در شهر سوخته و دهانه غلامان انجام می شود برمی گردد.در استان سیستان و بلوچستان به علت گرمی آب و هوا و کویری بودنش تنها سه الی چهارماه از سال می توان کاوش کرد. بقیه سال نیز باستان شناسان روی اشیای کشف شده بررسی و تحقیق می کنند. ولی برخی از مناطق مانند گورستان اسپیدژ در جای صعب العبوری واقع شده اند. اسپیدژ، درست ۷۰ کیلومتر بعد از شهرستان ایرانشهر واقع است که همین موجب شده کمتر مورد توجه قرار گیرد و حقایق کهن آن منطقه همچنان خاموش بمانند. خورشید که روبه تیرگی می رود، قاچاقچیان به همراه برخی از افراد بومی وارد منطقه ای می شوند که گورهایی پنج هزار ساله در آن خفته است گورهایی بیضی شکل با اسکلت هایی جمع شده و ظروف سفالی پر از آب و غذایی که از گذشتگان دور باقی مانده اند. آنان قاچاقچیان آثار باستانی هستند که با کندوکاوهای شبانه آنجا را غارت کرده و آثار باستانی به دست آمده را توسط دلالان از طریق مرز پاکستان از کشور خارج می کنند. غیر از این، آثاری که به وسیله مردم به صورت غیر مجاز از حفاری ها به دست می آید، با قیمت های بسیار نازل ، به دلالان فروخته می شود. روستای «پکسان» که نزدیک ترین روستا به گورستان اسپیدژ است هر روزه شاهد افراد بومی و غیر بومی است که راهی گورستان اسپیدژ هستند تا در حفاری های غیر مجاز شرکت کنند. حسن سرگزی مدیر اداره میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان در خصوص چگونگی محافظت گورستان اسپیدژ می گوید: «پس از تاراج رفتن این گورستان در سال ۸۱ تمهیداتی انجام شد و با حفاظت کامل از این منطقه، حفاری های غیر مجاز کاهش یافت.»
این در حالی است که اعضای شوراهای اسلامی روستاهای اطراف اسپیدژ به عنوان اعتراض عنوان کردند که میراث فرهنگی با آنان در زمینه جلوگیری از حفاری های غیر مجاز هماهنگ نیست و همکاری لازم را انجام نمی دهد. سرگزی در این خصوص چنین می گوید: «شوراها به عنوان دوستداران و اعضای فعال انجمن های غیر دولتی میراث فرهنگی، می توانند نقش خوبی ایفا کنند و میراث فرهنگی نیز اعلام آمادگی کرده است تا در جلساتی که از سوی بخشداران و شوراها برای حفاظت از آثار تاریخی صورت می گیرد، شرکت کند. چه بسا بعد از این هماهنگی ها بتوان انتظار داشت که مردم منطقه هم در حفظ آثار تاریخی کوشاتر باشند،  هرچند بسیاری از حفاری های غیر مجاز توسط مردم منطقه صورت می گیرد و گماشتن افراد غیر بومی راه حلی مطمئن تر به نظر می رسد.»
شاید پس از به تاراج رفتن گورستان اسپیدژ بود که اداره میراث فرهنگی به فکر آغاز کاوش و حفاری در این منطقه افتاد و اینگونه مرحله دوم عملیات حفاری و گمانه زنی در این منطقه شروع شد و به مدت یکماه ادامه یافت. بنابر گزارش های حاصله، در مرحله اول کاوش این گورستان، اخبار کشف اشیا و اموال فرهنگی نفیس به خبرگزاری ها مخابره شد اشیای کشف شده ای که می توانستند یافته های جدیدی را دراختیار باستان شناسان و مورخان قرار دهند. ولی گویا مشکلات مالی هنوز مانع اصلی محسوب می شود زیرا اداره کل میراث فرهنگی هیچ بودجه ای برای این منطقه در نظر نگرفته است و مدیر میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان عنوان می کند که ما با حداقل بودجه ممکن حاضر هستیم کار کاوش را از سر بگیریم. سرگزی در خصوص چگونگی امنیت در این منطقه نیز می گوید: «استان به لحاظ مرزی بودن و شرایط خاصی که دارد از امنیت کامل برخوردار است ولی این بدان معنا نیست که از مناطق باستانی و آثار آنان محافظت به عمل نیاوریم. بلکه با محافظت و مراقبت است که می توان از به تاراج رفتن آنان خودداری کرد.»از دیگر مشکلاتی که این منطقه با خود به دنبال دارد نبود یک تشکیلات رسمی اداری است که سرگزی در توضیح آن می گوید: «به خاطر دوری راه این منطقه، تشکیلات به گونه ای است که ما در شهرستان ها اداره رسمی میراث فرهنگی نداریم و شاید بتوان به این امیدوار بود که ادغام اداره های ایرانگردی و جهانگردی با میراث فرهنگی تبدیل به یک مدیریت کل شود و از طریق این مدیریت کل مراقبت و محافظت بهتر انجام گیرد. زیرا استان ما بزرگ ترین استان ایران است و برای محافظت آن بیشتر باید سرمایه گذاری کرد. هرچند در حال حاضر امنیت و آرامش در گورستان اسپیدژ حاکم است!»
خفتگان پنج هزار ساله این شهر، باز هم خفته باقی می مانند. آنان انتظار هیچ کاوش و یا غارتی را نمی کشند؛ برای آنان که پنج هراز سال است رفته اند چه فرقی می کند در میان شیشه های موزه قرار بگیرند و یا دست به دست در دنیا بچرخند. بلکه برای ما مهم است بدانیم گذشتگان ایران؛ پیش از ظهور تاریخ در جهان چگونه زندگی می کردند!
 

نظر شما