مشکل از برف نیست
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

مشکل از برف نیست

روزنامه شرق، دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۲ - ۱۲ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۵ ژانویه ۲۰۰۴

فرورتیش رضوانیه:

خورشید به دریاها و اقیانوس ها می تابد. آب بخار می شود و به هوا می رود. از تراکم بخار آب در آسمان، ابر به وجود می آید. اگر هوا گرم و آفتابی باشد، ابر کار خاصی نمی کند. اما اگر هوا سرد باشد ابر تبدیل به قطرات باران یا در مواقعی برف می شود. برف و باران جنگل ها، چمنزارها، علفزارها و باغ ها را سیراب می کند تا ما بتوانیم میوه، سبزیجات و گیاهان را به دست بیاوریم. همین رحمت الهی به محض آغاز بارش در تهران، آن را تبدیل به پارکینگ متحرک می کند. چرا؟ با ذکر مثال توضیح دهید. (۲ نمره)

- گواهینامه Driver License

دفترچه آیین نامه راهنمایی و رانندگی را مطالعه می کنید. در امتحان از شما می پرسند که یک سه چرخه و یک گاری می خواهند از یک تقاطع عبور کنند، حق تقدم با کدام است؟! پاسخ می دهید حق با عابر پیاده است. جواب غلط است. ولی از آنجایی که انسانیت را مدنظر قرار داده اید و حق به عابر پیاده رسیده، در امتحان قبول می شوید. چند روز بعد پستچی گواهینامه را می آورد. آن را در کیف تان می گذارید. آینه را تنظیم می کنید و استارت می زنید. از عقب می گویند: «ضبط را روشن کن...!»

در کشورهای دیگر شما باید ثابت کنید که لیاقت داشتن گواهینامه را دارید. اخذ گواهینامه رانندگی در ژاپن بسیار بسیار مشکل است. در شهرک آزمایش توکیو آنقدر سئوال های وحشتناک می پرسند و امتحانات سخت می گیرند که ژاپنی ها ترجیح می دهند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.

- مهارت رانندگی Driving Skill

شما پس از اخذ گواهینامه یاد گرفته اید که در هوایی آفتابی، جاده ای صاف مثل آینه، آسفالتی نرم مثل مخمل و با خودرویی سالم و کیفیت بالا مثل رولزرویس در یکی از شهرهای خلوت اسکاندیناوی، با خیالی آسوده و راحت رانندگی کنید. پس با رانندگی در شهری مثل تهران مشکل اساسی دارید.

- راننده جدید، خودرو جدید New driver New cow

علم و تکنولوژی پیشرفت کرده است. ما هم همگام با بنز و ب.ام.و خودرو تولید کرده ایم ولی چند تا صفر اضافه شده و زیادی تولید کرده ایم. چون حیف است که حاصل تلاش طراحان، صنعتگران و مقامات مربوطه در پارکینگ روباز کارخانه خاک بخورند و خارجی ها از آنجا رد بشوند و چشم مان بزنند، بهتر است آنها را به فروش برسانیم. شیرینی گواهینامه و اتومبیل را با هم باید خورد.

- بارش رحمت الهیBless Raining

قطرات رحمت الهی شیشه را می پوشاند و دید شما را کاهش می دهد. برف پا ک کن را روشن می کنید. شیشه اتومبیل، ژنتیکی موج دارد و درست تمیز نمی شود. عقب را نگاه می کنید. باز هم دید ندارید. اتومبیل تان هاچ بک نیست که شیشه عقب برف پا ک کن داشته باشد. شیشه های بغل هم گل آلود است. شما اکنون به گواهینامه تانک نیاز دارید. رانندگان خودروهای دیگر هم مشکلات شما را دارند. پس کند حرکت می کنند.مسافر می گوید: «مستقیم»! تاکسی توقف می کند. شما هم توقف می کنید.مسافر چترش را می بندد ولی چون از چترهای سه تا ۱۰۰ تومانی است، بسته نمی شود. مسافر با چتر بازی می کند تا آن را ببندد. بالاخره چتر بسته می شود. مسافر کفش های برفی اش را به زمین می کوبد و آنها را می تکاند. می خواهید با یک فرمان تاکسی را رد کنید.تقاطع مسدود می شود. اتومبیل ها از عقب بوق می زنند. از بغل دید کافی ندارید. صبر می کنید. مسافر این بار سوار می شود و در را می بندد. نفس راحتی می کشید و دنده را چاق می کنید ولی در دوباره باز و مسافر پیاده می شود.

دکمه های بارانی اش را باز می کند و دوباره سوار می شود. در را می بندد. آماده حرکت می شوید. مسافر دوباره در را باز می کند و بارانی اش که از در بیرون زده بود را به داخل می کشد و دوباره در را می بندد. در بسته نمی شود. چند بار تلاش می کند.چتر لای در گیر کرده. آن را می کشد و در را می بندد. آخرالزمان شده! یک مسافر و چترش می توانند چنان ترافیکی ایجاد کنند که نصف شهر فلج بشود.

- وسایل نقلیه عمومیPublic Trans Portation

برف می بارد. تاکسی خالی پیدا نمی شود. اتوبوس ها از مسافر می ترکند. واگن  های مترو در حال انفجار هستند. عده ای از رانندگان با وجود عدم نیاز مالی، تنها برای کمک به مسافران آنها را سوار می کنند. شما می دانید که در شهر چه خبر است. پس با اتومبیل شخصی تان به خیابان می آیید.

- علائم راهنمایی و رانندگی Driving Signs and Signals

دنبال یک نشانی می گردید. سرعتتان را کم می کنید تا تابلوی سر خیابان را بخوانید. خودروهای پشت  سری  بوق می زنند. شیشه را پایین می کشید. انگار آن خیابان غیب شده.

از یک عابر آدرس را می پرسید. درمی یابیدکه چهار بار از مقابل خیابان مورد نظر عبور کرده اید ولی متوجه آن نشده اید، دور می     زنید و می خواهید وارد آن خیابان بشوید. ولی متوجه می شوید که ورود ممنوع است. قضیه را برای صاحبخانه تعریف می کنید. او عصبانی می شود و می گوید: «والله ... من تقصیری ندارم! ما همیشه اینورکی  می رفتیم. اخیراً تابلو زدند که اونورکی بروید! نمی دانستم که دوباره می شود اینورکی رفت!» در پایان از او آدرس می گیرید که چطور به نزدیک ترین داروخانه بروید. در بین راه باز هم گم می شوید. از یک عابر سئوال می کنید. متوجه می شوید که هشت بار از جلو آن خیابان رد شده اید ولی نمی دانستید که نام آن تغییر کرده است.

- طرح ترافیکTraffic limitation

مدارک غیر مستند و شواهد غیرمعتبر! می  گوید که نظارت نیروی انتظامی از ماه رمضان به بعد کمتر شده است. با وجود اینکه تعداد مشخص و محدودی خودرو مجوز ورود به محدوده طرح ترافیک را دارند، راهنمایی و رانندگی از نیروی لیسانس وظیفه استفاده می کند، او هم انگیزه  کافی ندارد. از طرفی تعداد آنها هم کم است و نمی توانند تمام شهر را پوشش دهند.افزایش نرخ جرایم از بازدارندگی کافی برخوردار نیست. وگرنه این همه خودرو در محدوده طرح باعث ایجاد ترافیک نمی شدند. در روزهای بارانی و برفی عدم تبحر رانندگان، پایین بودن کیفیت خودروها، کافی نبودن علایم راهنمایی و رانندگی، عدم آموزش رانندگان و کاهش نظارت پلیس، ترافیک شهر را کور می کند و مسیر ۱۵ دقیقه ای را در ۲ ساعت طی می کنیم. خودروهای امداد رسانی در ترافیک گیر می افتند.

نتیجه: برف و باران بی گناه هستند و تبرئه می شوند. متهم اصلی«ابر»(cloud) است.
 

نظر شما