بله قربان, کاملا درست می فرمایید! امر, امر شماست
موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

بله قربان, کاملا درست می فرمایید! امر, امر شماست

روزنامه همشهری، پنجشنبه 25 مرداد ,1375 15 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1043

اشخاصی که عشق پیشرفت در سر دارند و نمی خواهند با زحمت به آن برسند, تنها راه رسیدن به این هدف را ایجاد ارتباط با قدرتمندان می دانند

جامعه ای که در آن بنای کاربر شایسته سالاری نباشد,رابطه سالاری و چاپلوسی در آن حرف اول را می زند 
مقدمه اگر بخواهیم پدیده ناخوشایندچاپلوسی را به مثابه یک ظاهر, در باطن امر نیز ریشه یابی کنیم, در ژرفترین زیرساختها شاید بتوان در عامل فقدان یک نظام روشن و شفاف در کلیه امور از یک سو و شکاف عمیق در ثروت, درامد و موقعیت اجتماعی از سوی دیگررا از ریشه ها به شمار آورد. واقعیت این است که وقتی افراد به جای نظام و سیستم و قانونمندی بتوانندپیرامون جاری ترین یا حیاتی ترین امور انسانهای دیگر به طرزی سرنوشت ساز تصمیم بگیرند و آن را بی هراس از پیامدهای آن به اجرا بگذارند, آنگاه کم نخواهند بود کسانی که با گفتن جمله ای چون امر, امر جنابعالی است, گریبان خود را از تیره بختی کوچک یا بزرگی در پیش رو خلاص می سازند, چه در برابر باجه یک بانک, چه هنگام استخدام و ترفیع و.. . و چه در خرید یک قرص نان. به این ترتیب, مهمترین علت وجودی تملق, اثربخشی و خاصیت آن در حل بیمارگونه و نابهنجار مشکلات است.

افراد بالادست در جامعه (آنها که اختیار امتیازدهی برعهده دارند) اغلب تمایل به تملق دارند, به همین دلیل بسیارند کسانی که برای بدست آوردن امتیاز و رشد در کار وزندگی به چاپلوسی روی می آورند.
حسین مختاری دانشجو درزمینه مفهوم بادنجان دورقاب چین معتقد است: افرادی که توانایی های لازم را برای پیشبرد کار ندارند, متوسل به راههای غیر اصولی واخلاقی می شوند, بنابر این بعضی اشخاص که عشق پیشرفت در سر دارند و نمی خواهند با زحمت به آن برسند, تنها راه رسیدن به این هدف را آشنایی و ایجاد رابطه با قدرتمندان می دانند. در موردبادنجان دور قاب چین ها اصطلاح معروفی هم هست که در قدیم به آنهاکیف کش می گفتند ظاهرا یکی از مشخصات اصلی کیف کش ها پرسه زدن در راهروها و پائیدن اتاق رئیس بود.
وی می افزاید: وجود این رویه و رفتار به پیشینه و بافت فرهنگی ما باز می گردد هنگامی که مبنای کار, بیشتر حول محور احساسات است و رابطه سالاری در آن به جای شایسته سالاری حرف اول را می زند, در این شرایط مبنا علم وعقل نیست. به تدریج افراد به سمت یک استحمار فرهنگی رانده می شوند. فقدان نظارت در کارها, آن هم ناشی از نبود یک نظام کارا, به فرصت طلبان این مجال را می دهد تا از طریق چاپلوسی کارها را پیش ببرند.
رشید احمدی فرهنگی بازنشسته, عقیده دیگری دارد,او که خود را قربانی اینگونه روابط تملق آمیز می داند,می گوید: ریشه یابی اصطلاح بادنجان دورقاب چینی شایدبرای مردم مهم نباشد. آنچه که آشکار است, این است که مردم معمولا از این گونه افراد متنفرند. وی می افزاید: در فرهنگ اجتماعی ما به نظر می رسد به لحاظ فقر فرهنگی اجتماعی این جریان توانسته شیوع پیداکند. دستیابی به موقعیت بهتر یا سفره رنگین تر, انگیزه چنین عملی بوده, البته به غیر از آن دسته اشخاص که واقعا بیماری خود کم بینی دارند. با اینحال بسیاری از چاپلوسی ها بد نیست, مثل چاپلوسی کودک دختر نسبت به پدرش.
اگر شما در دل محبتی نسبت به شخصی دارید باید آن را آشکار کنید. به هر حال این قضیه می تواند تحبیب قلوب را بیشتر کند. ولی متاسفانه از آنجا که مردم از این رفتار پرهیز می کنند, ناخواسته از عمل به رویه مناسب نیز سرباز می زنند.
در مفاهیم اسلامی اصطلاحی که شاید نزدیکی معنایی بیشتری با بادنجان دورقاب چینی دارد, مفهوم ریا است. ریا رفتار یا گفتاری است که هدفی به غیر از آنچه که وانمود می شود, دارد. تقبیح ریا چون از سوی مراجع و منابع اخلاق دینی صورت گرفته, به طور جدی منجر به تقبیح رویه دور قاب چینی در جامعه شده است.

شکاف ثروت و تملق البته باید مفاهیم اظهارمحبت را از چاپلوسی جدا کرد. به علاوه, تمام چاپلوسی ها نیزبد نیست. اما در نهایت اگر یک دستگاه اخلاقی و دینی درصدد برآید که جامعه را از وجودکیف کش ها تطهیر کند, باید در وهله اول فاصله طبقات اجتماعی واقشار کم درامد را کم کند. با اینحال نباید این مسئله را از نظر دور داشت که در برخی موارد افراد جامعه درشرایط خودشان زندگی نمی کنند. صحنه تئاتر را در نظر بگیرید که یک هنرمند با تمامی بدبختی ها و وضعیت زندگی , نقش یک انسان متمکن را بازی می کند, در حالی که وضعیت درامد او شباهت چندانی بااینگونه طبقات ندارد.

بنابراین بعضی افرادبرای درنغلتیدن به زیرخط فقر مجبورند
دائما نقش بازی کنند. چه فرقی می کند برای یک بار هم شده در اداره نقش یک آدم متملق را بازی کند! بعید نیست نگارنده هم که هم اینک اینگونه شمشیر را از روبسته, شاید نقش متفاوتی را بازی می کند. مگر نه این است که قدما گفته اند: خواهی نشوی رسوا, همرنگ جماعت شو! پدیده چاپلوسی, پدیده تازه ای نیست, یک خرده فرهنگ چند هزار ساله است: زمانی در قالب مدح و مدیحه سرایی سر از دربار پادشاهان ظلم و جور یا حتی دادگر درآورده بود, و حالا در دوایر دولتی و خصوصی خود را نشان می دهد. پیشینه فرهنگی نشان داده که ما برای نشان دادن شخصیت بهتر و والاتر چیزی غیر از آنچه را که هست, نمایان می کنیم. مولاعلی (ع) امیرالمومنین درستایش علم و دانش حدیثی قریب به این مضمون دارند: در ارزش علم و دانش همین بس که همه تظاهر به دانایی می کنند.
اگر قدری به این حدیث دقت کنیم, شاید بپذیریم که ریشه فرهنگی تظاهر و ریا و یاواژه های مشابه آن سابقه چندهزار ساله دارد, اما نبایداین نکته را از نظر دورداشت که پدیده دورقاب چینی بیشتر در فرهنگهایی که روحیه فردگرایی و استقلال در آن ضعیف است و افراد نمی توانند در سلسله مراتب اجتماعی با اتکاء به توانائیهای خودبه جایگاه مناسب خویش دست یابند,بیشتر رواج می یابد. همچنین در جایی که نظم و قاعده مدون و مشخصی برقرار نباشد,پدیده چاپلوسی زمینه بروز پیدامی کند.
. جمشید راستگو کاسب محله دامپزشکی می گوید: افرادی تملق را می ستایند که خوددوست دارند مردم با آنان اینگونه برخورد کنند. به هر حال این مسئله ریشه در تربیت خانوادگی و رفتارهای سالم فرد در جامعه دارد.
روزانه به لحاظ شرایط شغلی با دهها مشتری ریز و درشت سرو کار دارم. زن و مرد برای خرید بهتر با اینکه پول خوبی هم می پردازند, مجبورند برای تهیه میوه یا سبزی خوب تملق بگویند. خیلی مواقع از این گونه رفتارها آزرده خاطر می شوم. اما جالب اینجا است که خودم برای راه انداختن برخی امور در سازمانهای دولتی مجبورم دست به سینه بایستم و برای همان کارمند پایین دست واژه بله قربان, جنابعالی به کار ببرم.

به راستی چرا ما اینگونه رفتار می کنیم

مدیریت و چاپلوسی شاید یکی از دلایلی که به بروز پدیده چاپلوسی
در نظام اداری منجر می شود ناشی از وظایف مدیران باشد. از مهمترین فعالیت های مدیران بررسی روزمره عملکرد واحدهای تابعه و کارکنان آن است.برای انجام این امر لاجرم آنها با شیوه های خاص خود, عملکردافراد را مورد سنجش قرار می دهند, این نوع قضاوت ها گاهی می تواند سازنده و یا مخرب باشد. برخورد سازنده آنان در بیشتر اوقات موجب انگیزه, نفوذ, ایجاد جو همکاری و افزایش بهره وری خواهد شد, اما متاسفانه گاهی اوقات اینگونه نیست.
بنابراین کارکنان یا مدیران رده های پائین برای جلب رضایت مدیران به شیوه های تملق دست می یازند, تا با رفتار و کردار خود به نوعی در رفتار و نگره آنان تاثیرگذار باشند. به راستی چه عاملی در بروز این پدیده در نظام اداری موثر است اگر در جامعه ای شایسته سالاری معیار گزینش افراد برای اشتغال نباشد, لاجرم این نوع آفت ها سازمانهای اداری را از درون می پوساند. روایت است سلطان سنجر سلجوقی پس از خلع ید از حکومت مورد پرسش قرار گرفت, که چرا حکومت او دچار تزلزل شد. وی پاسخ داد: به این خاطر که کارهای کوچک را به آدم های بزرگ سپردم و کارهای بزرگ را به آدم های کوچک. ابن خلدون نیز در مقدمه خود به نوعی ظهور و سقوط نظام های حکومتی را مورد ارزیابی قرار داده است, از دید او جوامع دارای سه دوره ظهور, رشد و سقوط هستند, در مراحل آغازین, انقلابیون با استفاده از نارسایی های موجود علیه نظام ناکارا قیام می کنند و با زمینه هایی که در بین افراد و جامعه وجود دارد, به پیروزی می رسند. سپس با توجه به توانایی های بالقوه, جامعه انقلابی رشد و توسعه می یابد و بالاخره وقتی نظام به حالت ایستایی می رسد آفت ها به تدریج آن را از درون می پوساند.
حضرت علی (ع) به گونه ای رسا بروز این پدیده را در خطبه 108نهج البلاغه بیان می کند: مردم چنین زمانی گرگ شوند, پادشاهان و زمامدارانش درندگان, قشر متوسط شکم باره و بیچارگان مرده. صداقت رخت برمی بندد, دروغ شایع می شود, دوستی ها زبانی می شود و دلهای مردم در حال مشاجره است, فسق و فجور عامل همبستگی می شودو پاکدامنی مایه شگفتی گردد و بر اسلام پوستین وارونه پوشانیده شود. . . رضا حسینی کارشناس مدیریت با اشاره به فقدان انتقاد سازنده در سازمانهای اداری می گوید: هنوز در سازمانهای اداری, انتقاد همراه با موضع گیری شدید, تکیه بر ضعف مدیریت و ویرانگری, راه حل های موجود تلقی می شود. بنابراین نباید انتظار داشت مدیران نیز با سعه صدر برخورد کنند. همه به نوعی سعی دارند با بد جلوه دادن رفتار و تصمیم گیریها همدیگر را تحقیر کنند, تکرار می کنم تحقیر و نه توجه دادن آنها به نقص ها و نارسایی ها.

شاید بپرسید چرا اینگونه عمل می شود
در نظام اداری هنوز شایسته گرایی به طور کامل جانیفتاده است و افرادی براساس روابط و پارتی بازی برای خود پست و جایگاهی برمی گزینند. لذا نباید انتظار داشت کارشناسان اهل فن نیز بر این مسائل صحه بگذارند
وی می افزاید: آموزش مدیران پس از آزمون و خطا در سازمانهای اداری یک قاعده مدون است در حالی که در یک نظام اداری سالم, فرد بایستی پس از کوران تجربه و تخصص و تعهد لازم به پستها دست یابد. باید قبل از تصدی امور آموزشهای لازم را ببینند و مهارتهای لازم را کسب کنند. بی تردید مدیرناآشنا به امور و غیرمتخصص, افراد بی سواد و متملق را دوست دارد, کافی است, چند سازمان اداری کارا و غیر کارآمد را با هم قیاس کنید.
اگر همه بپذیرند که با تمامی قوت ها, نارسایی های شخصیتی دارند,شاید پدیده چاپلوسی دیگر کاربری لازم در روابط را نداشته باشد. در کنار آن نیز باید رویه مثبت انتقاد سازنده رارواج دهیم , انتقادی که همراه با شکوفایی استعدادها, اصلاح رفتارهای نابهنجار, بهبود کیفیت وبهره وری باشد, انتقادهای ویرانگر را همیشه می توان مطرح کرد.
شما چه عقیده ای دارید آیا با طرح این مسئله می توان به اصلاح رفتارهای غلط در جامعه پرداخت. ما امیدواریم که رفتارهای نابهنجارپس از درج این گزارش کمی تغییر خواهد کرد. باور نمی کنید, امتحان کنید!
 

نظر شما