تازه های اندیشه ابعاد عرفانی اسلام
موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

تازه های اندیشه ابعاد عرفانی اسلام

روزنامه همشهری، پنجشنبه 1 شهریور ,1375 22 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1049

 

نویسنده: آن ماری شیمل, ترجمه و توضیحات: دکتر عبدالرحیم گواهی , ناشر: دفتر نشر فرهنگی اسلامی , چاپ اول: 1374 , 703 صفحه , بها: 20,000 ریال
علاقه و گرایش آن ماری شیمل به عرفان اسلامی, با نگاهی به زندگی علمی او کاملا آشکار می گردد. زمانی که در سن بیست وسه سالگی استادیار دانشگاه ماربورگ شد, دروسی چون هنر اسلامی, تاریخ ادبیات و شعر را تدریس کرد و تاکنون نیز در همین چارچوب فعالیت نموده است. پیوند شیمل با دنیای عرفان اسلامی به گونه ای نیست که او خود را سیراب این چشمه معرفی کند: نوشتن در باره تصوف با عرفان اسلامی, کاری تقریبا غیرممکن است. در قدم اول, قلل مرتفعی در پیش چشم انسان ظاهر می شوند که هرچه طالب بیشتر در جستجوی راه باشد, وصول به هرگونه هدفی مشکلتر می نماید.. . به هرتقدیر, تنها معدودی از افراد می توانند به دوردست ترین کوهسارها, جایی که مرغ افسانه ای سیمرغ زندگی می کند, پرواز نمایند و به جایی برسند که بفهمند آنچه را به دنبالش بوده اند در واقع در درون خود ایشان بوده است.
با عنایت به چنین موضوعی است که نویسنده برای شناخت عرفان اسلامی شیوه های گوناگونی راپیشنهاد می کند. او همیشه به دانشجویان رشته اسلام شناسی توصیه می کند که در دوران تحصیلی, بیشتر به کار عملی بپردازند و صرفا دروس نظری و تئوری نخوانند. او می خواهد که در درس فرهنگ بر مطالب هنری و دینی تاکید بیشتری شود. دانشجویان به نحوی بیشتر و بهتر با ممالک اسلامی انس بگیرند. مثلا می گویدمبالغه صورتی از زبان است که باید آن را آموخت. اگر انسان با مردم بحث و گفتگو کند, چه بسیار مطالب که از ایماء و اشاره ها و حرکات و سکنات صورت آنها می تواند بیاموزد. تصویر شرق فقط آن صورتی نیست که در کتابها طراحی شده و یا وسایل ارتباطی القا می کنند.
شیوه هایی اینگونه همیشه مدنظرشیمل بوده و از آنها برای شناخت
عرفان اسلامی بهره گرفته است. حاصل همه آنها کتابهای ارزشمندی است
که ابعاد عرفانی اسلام یکی از آنهاست. در فصل اول این کتاب نویسنده
پرسشی اساسی را مطرح می کند: تصوف چیست برای یافتن پاسخ شیمل
می نویسد: پدیده ای که معمولا به نام تصوف خوانده می شود آنچنان وسیع
و گسترده, و ظهور و نمود آن به حدی متنوع و رنگارنگ است که هیچکس
جرئت توصیف کامل آن را ندارد و سپس اضافه می کندعرفان و تصوف را
می توان به عنوان عشق به مطلق تعریف نمود. نویسنده باارائه این تعریف
که در واقع بیان یک احساس است, فصول دیگر کتاب را بنا می نهد. فصل
دوم به تاریخچه مختصر تصوف کلاسیک اختصاص دارد. اما مبانی اساسی
تصوف در بخش سوم به نام طریقت مطالعه می شود که طی آن به محورهایی
چون مراحل و مقامات, محبت و فنا, اشکال پرستش, نماز, ذکر و سماع
اشاره می شود. بدون تردیدانسان هسته مرکزی عرفان است و لذا مطالعه
عرفان اسلامی می باید ارتباطی تنگاتنگ با انسان داشته باشد که این مهم
در فصل چهارم انسان و کمال وی آمده است. در فصل پنجم ,سلسله ها و
انجمنهای اخوت صوفیه معرفی می شوند و در فصل ششم با دقت در اصول
عرفانی عرفایی چون سهروردی, شیخ اشراق, ابن عربی, شیخ کبیر و. . . دو
گرایش عمده در تصوف مورد مطالعه قرار می گیرد: تصوف مبتنی بر عرفان
یا حکمت الهی. فصل هفتم گل و بلبل: اشعار عرفانی فارسی و ترکی نام
دارد که طی آن به جایگاه دو عنصر گل و بلبل در شعر شاعرانی چون
سنایی, عطار و مولانا اشاره می گردد. هند و پاکستان دو کشوری هستند که
تصوف و عرفان در آنها حضوری دیرینه دارد, براین اساس فصل هشتم کتاب
به تصوف در هند و پاکستان اختصاص دارد که در آن شعر و کلام عرفانی
در این دو کشور بررسی می شود. در فصل آخر که موخره نام گرفته ,
دیدگاه نویسنده نسبت به تصوف و عرفان ابراز می شود, دیدگاهی که
اینگونه پایان می گیرد: آنان که شب تاریک روح را تجربه کرده اند
می دانند که بالاخره روزی آفتاب نیمه شب عرفان پیدا شده و دنیا بار
دیگر زیبایی جدیدی کسب خواهد نمود.
 

نظر شما