او زنی است که به دلیل ادعای نیابت امام زمان(عج) و نیل به مطامع اقتصادی با فریبکاری و گمراه سازی سطح اندیشان، با حکم قضایی بازداشت و بازجویی می‌شود و به خرافاتی که به هم بافته و دام‌های فریبی که گسترده، اعتراف و ابراز ندامت می‌کند.
از ادعاهای او ارتباط با ائمه(ع) و نیابت خاصه امام عصر(عج) است! مدعی است که مورد عنایت امام زمان(ع) واقع شده و با فرمان و خواست آن پیشوای معصوم، نیابت خاصه به او واگذار گردیده و تاکنون 9 نایب برای امام(ع) انجام وظیفه کرده‌اند و او دهمین آنها می‌باشد! (1)
- او مردی است که در اثر بافته‌های استعماری عرفان‌های وارداتی در جلسات خویش، عبادت مرشد را ضروری می‌داند و احکامی را به عنوان دین جدیدی که من آورده‌ام تبلیغ می‌کند و به صراحت اعلام می‌نماید کتاب‌هایی که من نوشته‌ام، معجزه من و نبوت من و دین جدیدی است که ارائه می‌دهم!(2)
- خودش را نماینده امام زمان (عج) می‌داند و مدعی ارتباط مستقیم با حضرت قائم (ع) است. زنی است که سر کرده یک باند و گروهی می‌باشد که مجموعه‌ای بیست و پنج نفره را برای برنامه‌ریزی و سازمان دهی افکار منحرف خود تشکیل داده‌اند.
کارهای تاثیر گذار این باند عبارتند از: برپایی اردو‌های مختلف و توزیع جزوات حاوی مطالب انحرافی و خرافی در بین هواداران و تکلیف مطالعه و پاسخ به پرسش‌های مطرح شده، ترویج بدعت‌های خطرناک به نام دین، وعده دیدار با امام زمان دادن و طرح مباحث دروغین درباره ارتباط با حضرت قائم(عج)...
برخی از زنان توسط این گروه اغفال شده و از شوهران خود جدا شده‌اند! تصرف املاک فراوان و به جای پرداخت پول، وعده دادن معوض در بهشت برین به صاحبان زمین، از جمله دام‌هایی است که گسترده شده و افراد سطح اندیش فریب خورده‌اند. (3)
- زنی دیگر، مدعی می‌شود که "خواب نما" شده وامام زمان از او خواسته که برایش تبلیغ کند! همچنین مدعی است که امام زمان به او فرموده: اگر من سه نفر مثل تو داشتم تا حالا ظهور کرده بودم!
چندین ملاقات با امام زمان، ماموریت ساخت محل امن برای امام عصر، استقبال حضرت(ع) از کتابهای نگاشته شده او، از نمونه‌های دیگر ادعاهای پوچ این زن می‌باشد. (4)
آنچه از نظر گذشت، چهار نمونه از پرونده‌های مدعیان ارتباط و ملاقات با امام زمان(عج) و نیابت خاصه داشتن از جانب او و سایر خرافات و موهومات می‌باشد.
1 - این نمونه‌ها و صدها نمونه دیگر - که متاسفانه در سرتاسر ایران و در استان‌ها و شهرها در حال وقوع است- نشان می‌دهد که دشمنان بیدار هستندو ماخواب، و آنان در همه صحنه‌ها و عرصه‌های فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، "حاضر" می‌باشند و ما "غایب". بنابراین باید این پرسش به سرعت پاسخ داده شود که با بیداری و فعالیت مرموز و خزنده دشمنان و عوامل پیدا و پنهان آنان، چرا باید ما دلخوش و خرسند باشیم که همه چیز بر وقف مراد است و مردم به ویژه جوانان در سلامت کامل اعتقادی و اخلاقی و سیاسی به سر می‌برند و هیچ آفت و آسیبی آنان را تهدید نمی‌کند!
چرا باید احساس تعهد نکنیم و خود را در برابر مشکل ترویج روبه سرعت و شدت خرافات و موهومات مسئول ندانیم؟
راستی اگر این حالت را "خوش باوری" و "ساده انگاری" و "سطحی نگری" ننامیم، چه بنامیم؟!
2- فعالیت‌های سیاسی مخرب و ناسالم، آفات و آسیب‌های فراوان می‌آفرینند و دین و جامعه و کشور را در معرض خطر قرار می‌دهند. این آفات و خطرات در همه ابعاد و موضوعات زیان تولید می‌کنند که از آن جمله است: حل و رفع نشدن فقر و تنگناهای اقتصادی و معیشتی مردم، ایجاد وقفه در رشد و توسعه همه جانبه، ضعف و نقصان در مقابله با تهاجم مرموز اذناب و عوامل داخلی استعمار خارجی، و غفلت از آنچه در گوشه و کنار مملکت علیه دین و باورهای اصیل و ارزش‌های والایی همچون "انتظار" می‌گذرد.
فعالیت‌های سیاسی ناسالم به صورت جناح زدگی، باندبازی، تلاش برای تحقق مطامع حزبی، تنش و درگیری‌های مستمر برای به دست آوردن مناصب سیاسی، نفی جریان‌های فکری و سیاسی مقابل و همواره به حزب و جناح خود اندیشیدن و ظهور مستمر نفسانیت‌های گروهی، به سهولت "فرصت‌های مناسب" برای دشمنان پنهان و مرموز برای نشر خرافات و موهومات درباره رؤیت و ارتباط و ملاقات با امام زمان(عج) و دستور و ماموریت گرفتن از او ایجاد می‌نماید و همان‌طور که مشاهده می‌کنیم روز به روز تعداد افراد و باندهای مدعی ملاقات و نیابت امام عصر(عج) می‌افزاید. اگر این غفلت‌ها و به خود مشغولی‌های سیاسی تداوم یابد، تعجب نکنیم اگر دیدم عوامل و باندهای مخوف ترویج کننده خرافات درباره ملاقات و ارتباط با امام زمان (عج) گوی سبقت را بربایند و به پیشرفت‌ها و تخریب‌هایی برسند که راه جبران آن بسیار سخت باشد.
3 - غفلت‌هایی که مکرر می‌شوند و هیچ وقفه‌ای را نمی‌پذیرند، به موضوع مورد بحث محدود نمی‌شود و شامل برخی دیگر از موضوعات نیز می‌شود و این نشان می‌دهد که دشمنان و عوامل مرموز آنان که از جنبه‌های مختلف فکری و سیاسی و اقتصادی حمایت می‌شوند، از درگیری‌ها و اختلاف‌های سیاسی و منازعات جناحی حداکثر بهره برداری را برای مقابله با اسلام به عمل می‌آورند.
خبر تاسف برانگیز مراسم غسل تعمید در کنار دریای انزلی که در اثر آن عده‌ای زن توسط یک مرد غسل تعمید داده شدند و به دین مسیحیت گرویدند، نمونه‌ای از وقایع مورد اشاره است. همین خبرها نشان می‌دهد که سیصد نفر از اهالی گیلان به مسیحیت گرایش پیدا کرده‌اند و این تبلیغات و عملکردها توسط کلیسایی صورت می‌گیرد که منابع مالی آن از خارج از کشور تامین می‌شود و مورد حمایت سازمان ملل نیز می‌باشد!. (5)
همچنین در اخبار آمده است که گروه‌های "شیطان پرست" در برخی از دانشگاه‌ها به فعالیت مخرب اشتغال دارند و به طرق گوناگون بر سر راه جوانان و دانشجویان - در محیط‌های دانشجویی و غیر دانشجویی - دام می‌گسترند. (6)

این فعالیت‌ها به گونه‌ای وحشتناک روبه فزونی می‌باشد، به گونه‌ای که تاکنون فعالیت هفتاد فرقه شیطان پرست در ایران گزارش شده است. (7)
همین گونه است فعالیت‌های مخرب "وهابیت" در ایران که به موجب آن در مسیر ترویج اسلام اصیل و جامع مانع ایجاد می‌کنند. (8)
4 - حقیقت این است که نمی‌توان همه مشکلات و موانع را به قصورها و تقصیرها در مسائل سیاسی و جناح زدگی‌ها و سیاست بازی‌ها محدود نمود و ضعف و کاستی‌های "فرهنگی" و مسامحه و کم کاری‌های متولیان فرهنگ و هنر و مراکز و سازمان‌های تبلیغی و رسانه‌ای را به دیده اغماض نگریست و از کنار آنها به سادگی گذشت.
ما در "توسعه فرهنگی کشور" بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم و نه تنها بودجه لازم در هیچ دولتی برای این امر مهم و حیاتی تخصیص داده نشده است، که با همین مقدار امکانات نیز وظایف و مسئولیت‌ها به نحو مطلوب انجام نگردیده است و این در حالی است که اولا این یک اصل تثبیت شده و انکار ناپذیر است که "فرهنگ"، زیربنا می‌باشد و سیاست و اقتصاد برمدار آن می‌چرخند و به همین دلیل باید برای آن اهمیت خاص قائل شد. ثانیا همیشه چنین بوده که "استعمار فرهنگی" خطرناکتر و زیانبارتر از "استعمار سیاسی" و "استعمار اقتصادی" عمل کرده و از همین رو قدرت‌های استعماری از راه استحاله فرهنگی وارد می‌شوند تا بتوانند با تغییر هویت فرهنگی ملت ها، راه را برای بسط سیطره سیاسی و اقتصادی هموار نمایند.
وقتی ائمه دین(ع) اعلام می‌کنند که دل و جان نوجوانان همانند زمین بکر و حاصلخیزی است که هر بذری در آن افشانده شود رشد می‌کند(9)، به اهمیت فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی در اصلاح جوانان و ایجاد مصونیت در آنان در برابر تحرکات مخرب دشمنان برای نشر خرافات و موهومات تصریح می‌کنند. همچنین وقتی ائمه اطهار(ع) جوانان را در دو حالت می‌پذیرند و آن این که یا "دانش اندوز و عالم" باشند و یا "علم آموز و دانشجو"(10)، جز این نیست که به رشد و توسعه فرهنگی و نقش مبنایی آن در نیل به معرفت‌های اصیل و شناخت‌های جامع دینی و نجات از دام‌های خرافه و موهوم که به نام "دین" ! ترویج می‌شود، اصرار می‌ورزند.
و نیز وقتی پیشوایان معصوم (ع) به طور مکرر به شرح و تبیین‌های اصیل مبانی و تعالیم دینی در جامعه توسط عالمان و اندیشمندان اسلامی فرمان می‌دهند. (11) نشان از این واقعیت دارد که اگر مردم و به ویژه نشل جوان از دانش و آگاهی‌های ژرف اسلامی برخوردار باشند، به طور قطع به تمیز و تفکیک حقایق دینی از خرافات و موهومات توفیق حاصل می‌کنند و در دام‌هایی که بر سر راه آنان گسترده شده است گرفتار نمی‌آیند.

پاورقی:
1 - قبیله حیله، کارنامه مدعیان معنویت و مهدویت، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ص 133 و 134
2 - همان مدرک، ص 135 و 136
3 - همان مدرک، ص 129 و 130
4 - همان مدرک، ص 142 و 143
5 - روزنامه جمهوری اسلامی، 8/4/89
6 - مراجعه شود به روزنامه جمهوری اسلامی، تاریخ‌های 27/10/88، 28/1/89
7 - همان منبع، 6/9/88
8 - همان منبع، 8/4/89
9 - نهج‌البلاغه، نامه 31
10- بحارالانوار، ج 1، ص 55
11 - در اصول کافی از حضرت امام جواد (ع) نقل است که: "عالمان و اندیشمندان اسلامی با تعالیم کتاب خدا مردگان فکری را زنده می‌کنند و با روشنی و بصیرت الهی، کوران عقلی را بینا می‌سازند، چه بسیار کشته‌های ابلیس که به دست این عالمان زنده شده، و چه بسیار گمراهان و سرگردانان که به وسیله اینان راه یافته‌اند. آنان خون خود را برای جلوگیری از هلاکت بندگان خدا می‌دهند. "

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۵/۳