موضوع : پژوهش | مقاله

ضرورت فرهنگ سازی برای مقابله با تحریف و خرافه درباره مهدویت

برای فرهنگ‌سازی درباره حقیقت "مهدویت" و ایجاد پشتوانه‌های مستحکم فکری و اعتقادی در نسل جوان و مصونیت بخشی به آنان در برابر بدعت‌ها، تحریف‌ها و خرافاتی که باندها و گروه‌های مدعی ارتباط و ملاقات با امام زمان ترویج می‌کنند، نزدیک‌ترین راه و موثرترین روش مراجعه به معارف و رهنمودهای آگاهی بخش ائمه دین(ع) می‌باشد.
علاوه بر روایات فراوانی که پیامبراکرم(ص) و امامان معصوم(ع) درباره حقیقت انتظار و شرایط خاص دوره غیبت مطرح می‌کنند، رهنمودهای حضرت مهدی(عج) نیز در این باره بسیار حائز اهمیت است، از همین‌رو با بهره‌وری از کلام گهربار آن پیشوای معصوم(ع) آگاهی‌یابی می‌کنیم و به این طریق درمی‌یابیم که آنچه مدعیان ملاقات با امام عصر(عج) ترویج می‌کنند پوچ و دروغ است و آنان با ارتباط با کشورهای بیگانه - به ویژه آمریکا و انگلیس و اسرائیل - و جلب حمایت‌های سیاسی و تبلیغی و اقتصادی آنها، درصدد زمینه‌سازی برای تکرار سلطه همه جانبه بر کشور ایران و سایر ممالک مسلمان‌نشین می‌باشند.
حضرت قائم(عج) در کلامی می‌فرماید:
"اذا اذن الله لنا فی القول ظهر الحق و اضمحل الباطل"
"آنگاه که خداوند به ما اذن و اجازه سخن دهد، ‌حق آشکار و پیروز می‌شود و باطل نابود می‌گردد. "(1)
این کلام گهربار، آشکار شدن و پیروز گشتن "حق" و اضمحلال و شکست "باطل" را در پرتو فعالیت فکری و گفتاری و در پی آن مجاهدت عینی و عملی امام عص(عج) امکان پذیر می‌داند.
آن حضرت در کلام دیگری - که نزدیک به همین محتوا و پیام عمیق می‌باشد - اعلام می‌نماید:
"قلوبنا اوعیه لمشیه الله فاذا شاء شئنا"
"دل‌های ما ظرف مشیت خداوند است، پس هر گاه او بخواهد، ما خواهیم خواست. "(2)
این دو کلام شریف از حضرت قائم(عج) با صراحت، همه چیز را به "اذن خدا" متصل می‌نماید و عزم و اراده ولی عصرـ و تمام امامان معصوم ـ را پیوند خورده با خواست و مشیت الهی می‌داند. این دو روایت و روایات مشابه ثابت می‌کند که هیچ کس در هیچ عصری نمی‌تواند با ادعای ارتباط و ملاقات با امام زمان(عج) مدعی اطلاع از زمان وقوع ظهور حضرت شود. همان‌گونه که امروز افراد و گروه‌های مرموز و نشر دهنده خرافات، برای مهدی موعود، وقت و زمان ظهور مشخص می‌کنند!(3)
تعیین وقت ظهور به اذن الهی صورت می‌گیرد و برای روشن شدن موضوع به حقیقتی قرآنی استناد می جوئیم و آن عبارت است از این که آنچه توسط پیامبران و امامان صورت می گیرد و از جمله "شفاعت گناهکاران"، با عزم و خواست الهی می‌باشد و نباید با مطالب غیرواقعی درهم آمیزد و این خرافه و موهوم تثبیت شود که ما هر گناه و فسادی که مرتکب شویم، از مجازات دور هستیم، چرا که پیامبر(ص) و ائمه(ع) ما را شفاعت خواهند کرد، حال آنکه "اصل اول" در موضوع "شفاعت" این است که خداوند باید اذن دهد و اگر خدا نخواهد هیچ شفاعتی توسط معصومین(ع) تحقق نخواهد یافت.
خداوند متعال در قرآن کریم آشکارا اعلام می‌فرماید:
"من ذاالذی یشفع عنده الا باذنه"
"هیچ کس را توان این نیست که در پیشگاه خدا به شفاعت برخیزد، مگر به اذن و فرمان او. "(4)
همچنین خداوند متعال شفاعت را چنانچه غیر از مجرای رحمت و فیض و موهبت الهی و بدون اذن و فرمان خدا باشد، هرگز نافع و سودمند نمی‌داند:
"ولاتنفع الشفاعه عنده الا لمن اذن له"
"و شفاعت کسی جز آن که خدا به او اذن شفاعت داده، سودمند نمی‌باشد. "(5)
بنابراین، نه تنها "شفاعت"، که هر اصل و موضوع و حرکتی که در طول رسالت بزرگ اسلام برای هدایت و رستگاری انسان و نجات او از مهالک کفر و الحاد، شرک و دوگانه‌پرستی، نفاق و فتنه، ‌ظلم و جور و هر نوع فساد و تباهی قرار دارد و پیامبران و امامان مسئولیت تحقق این مهم را به دوش می‌کشند، با اذن و عزم و فرمان و خواست الهی پیوند و ارتباط دارد و "ظهور قائم آل محمد(ص) " نیز یکی از مهم‌ترین آنهاست.
باید به این واقعیت توجه و نظر کافی مبذول داریم که موضوع ملاقات با امام زمان(ع) و وقت ظهور برای آن حضرت تعیین کردن، خرافه‌ای است که توسط افراد و گروه‌های شیاد نشر می‌یابد و ضرباتی بر پیکر دین وارد می‌کند که همانند ضربات وارد شده بر دین با خرافه‌های نشر یافته توسط عزاداران جاهل و سطح اندیش خطرناک است و نباید چنین تصور شود که این دو "خرافه‌گرایی" درباره امام زمان(عج) و امام حسین(ع)، از هم جدا و منفک و دارای آفات و خطراتی متفاوت و با درجات و مراتب شدید و ضعیف می‌باشند. اصولا خرافه، موهوم، و بدعت و تحریف در دین، آسیب‌زا و مهلک است، از هرکس و هر گروه و در هر موضوع و مرتبط با هر کدام از تعالیم و ارزش‌های اسلامی که باشد.
چنان که اشاره شد در این عصر و زمان، ‌متاسفانه دو موضوع در مقایسه با موضوعات دیگر، بیشتر و وحشتناک‌تر در محاصره خرافات و موهومات قرار گرفته‌اند. موضوع اول "عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) و مسئله شفاعت" و موضوع دوم "انتظار مهدی موعود و عدالت گستر جهان".
در موضوع اول مسائل مختلفی مطرح است که فحص و تحقیق‌های مستقلی را می‌‌طلبد، لکن یکی از زیانبارترین آنها این است که افراد و گروه هایی از عزاداران حسینی این تفکر مغشوش و ناصحیح را نشر می‌دهند که اگر پلیدترین فرد باشی و در طول سال فاسدترین اعمال را مرتکب گردی و معاصی و گناهان تو از ریگ‌های بیابان‌‌ها فزون‌تر باشند، لکن در ماه محرم قطره اشکی برای امام حسین(ع) بریزی همه خلافکاری‌ها و معاصی و مفاسدی که انجام داده‌ای یکجا بخشیده می‌شود و بهشت بر تو واجب می‌گردد. اینجاست که عزاداری و گریستن برای امام حسین(ع) - که در جای خود و به نحو اصیل و روش صحیح مستحب است و بسیار ارزشمند و مبنا و توصیه‌‌هایی مستند از ائمه‌اطهار(ع) را به همراه دارد - تبدیل به "دکان معامله خرید و فروش بهشت" و "شرکت بیمه برای مصونیت در برابر آسیب‌ها و زیان‌ها" می شود، و به راستی و‌ای بر افرادی که به نام "مسلمان" و "شیعه"، این گونه باتعالیم دین مبین و آبروی ائمه معصومین(ع) ‌بازی کنند!
در موضوع دوم یعنی انتظار ظهور حضرت قائم(عج)، همین آفات و آسیب‌ها با همین ضربات مهلک بر پیکره دین، نقش آفرینی مخرب دارند، به این صورت که افراد و گروه‌هایی هم در لباس دوستان جاهل و نادان و هم در کسوت دشمنان زیرک و دانا، "خواب و خیال"‌هایی درباره امام زمان(عج) را زبان به زبان نشر می‌دهند و خرافاتی چون "دیدار و ملاقات با ولی‌عصر" را که توسط افراد و گروه‌های شیاد ساخته و پرداخته می‌شود، تبلیغ می‌‌کنند، به گونه‌ای که جمعیت‌های کثیری از مردم را فریفته و شاگرد و مرید مرشدهای قلابی و نایب‌های خیالی نموده و در سرتاسر کشور به تحرک و اشتیاق درآورده است.
در فرهنگ و معارف اسلامی در هر دو موضوع یاد شده، هم در طرد و نفی موهومات و خرافات و هم در ارائه راه و روش‌های صحیح، رهنمود و دستورالعمل وارد شده و به این ترتیب راه هرگونه توجیه و مسامحه کاری و گریز از حقیقت مسدود شده است.
در موضوع اول یعنی عزاداری و مرثیه‌سرایی برای حضرت امام حسین(ع)، آنچه به عنوان خرافه و تحریف مطرح است، هیچ نشانه‌ای در متون دینی ندارد، و در نقطه مقابل، راه و روش‌های صحیح عزاداری و مرثیه‌سرایی وگریستن برای حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) معرفی شده است و ائمه اطهار (ع) همچون حضرت امام جعفر صادق(ع) ‌با بزرگداشت مراثی جهت‌دار که به صورت منظوم و توسط شعرای متعهد شیعی سروده می شد بر ضرورت عزاداری‌های هدفمند و به دور از تحریف و خرافه اصرار می‌ورزیدند و خود نیز با برگزاری مجالس عزاداری، روش‌های گرایش فکری و عملی به این موضوع مهم را معرفی می‌کردند.
در موضوع دوم یعنی انتظار فرج نیز به زیبایی هر چه تمامتر فلسفه انتظار توسط امامان معصوم(ع) تبیین گردیده و آثار ارزشمند آن در تمام ابعاد اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نمایانده شده و وظایف و مسئولیت‌های منتظران در عصر غیبت مشخص گردیده است.
همچنین توسط ائمه اطهار(ع) ‌هرگونه خرافه‌گرایی - همچون نفی تکلیف‌‌های دینی در عصر غیبت، نفی تشکیل حکومت و استقرار احکام قضایی و قوانین سیاسی و اقتصادی و نظامی اسلام، نفی جهاد در عصر ظهور، ادعای ملاقات با امام عصر و تعیین وقت و زمان برای ظهور آن حضرت - به شدت طرد و محکوم شده است. (6)
یکی از راه و روش‌‌های مقابله با تحریف و خرافه‌های نشر یافته درباره مهدویت این است که علمای دلسوخته و جامع اندیش و نویسندگان متعهد و فرهیخته و مطبوعات ارزش‌گرا و مسئول، با شرح و تبیین‌های روایات ائمه اطهار(ع) درباره ا نتظار، شرایط عصر غیبت، وظایف منتظران، خرافات و تحریفات نشر یافته در این موضوع را از حقایق و واقعیت‌‌ها جدا و مشخص سازند و در مردم به ویژه نسل جوان پشتوانه‌های فکری و اعتقادی و شناخت و آگاهی‌های اجتماعی و سیاسی لازم را ایجاد کنند. اگر این وظیفه‌مندی و تعهد و دلسوختگی، در همه جوانب به حیطه عمل درآید، راه برای کسب معرفت‌های دینی اصیل و ریشه‌دار درباره اصل انتظار صاف و هموار می‌شود و منافذ ورود تحریف و خرافه و موهوم در دین و دین‌باوری مسدود میگردد.
این احساس مسئولیت و وظیفه‌مندی باید نهادینه شود و از حالت پراکنده کاری خارج گردد و نظم و سامان یابد و اهداف مشخصی را پی گیری نماید تا فرآیند آن به صورت حرکتی مستمر و فعالیتی سامان یافته و برنامه‌ریزی شده در بستر زمان و در همه مقاطع تاریخی تداوم یابد.

پاورقی:
1 - بحارالانوار، ج 53، ص 188
2- همان مدرک، ج 52، ص 51
3 - یکی از مدعیان ملاقات و گفتگو با امام زمان(عج) ‌اعلام کرده بود که در پایان دوره ریاست جمهوری یکی از روسای جمهور ایران، امام زمان(عج) ‌ظهور خواهد کرد، و البته این مدعا نیز همچون سایر ادعاها کذب و دروغ از آب درآمد (قبیله حیله، ‌بخش دوم، بازخوانی چند پرونده)
4 - قرآن کریم، سوره بقره (2)، آیه 255
5 - سوره سبا (34)، آیه 23
6- مراجعه شود به وسائل الشیعه، ج 18، باب 3، بحارالانوار، ج 52، ص 266، ج 53، ص 181، کمال‌الدین، ‌ص 320، عیون اخبارالرضا، ج 2، باب 31، مجالس صدوق، ص 152.

 

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۸۹/۵/۴
 

نظر شما