موضوع : پژوهش | مقاله

عصر همانندسازی

اعلان موفقیت محققان در کره‌ی جنوبی در همانندسازی اولین رویان (تخم) انسانی، دوباره اخلاق زیستی (bioethics) را به مرکز توجه سیاست‌های ملی کشانده است. چند سال پیش دانشمندان آمریکایی مرکز تکنولوژی سلولی پیشرفته ادعا کرده بودند که این اعجاز را به انجام رسانده‌اند ـ اولین سلول‌های همانندسازی شده‌ی انسانی. اما تاکنون این ادعا مورد سؤال و تردید بوده است و رویانی که به اصطلاح به روش همانندسازی تولید کرده بودند، تنها به اندازه‌ی چند تقسیم سلولی زنده مانده بود. این داستان مطرح شد و گذشت و بحث همانندسازی که دوباره در مجمع کنگره مطرح شد، از سال 2001 تاکنون حتی به اندازه‌ی یک اینچ هم تغییر نکرده است: مجلس دوباره لایحه‌ی توقف تولید رویان‌های همانندسازی شده را تصویب کرده است، ریاست جمهوری از آن حمایت می‌کند و سنا رأی نداده است.
اکنون به نظر می‌رسد که عصر همانندسازی انسان ما را فراگرفته است. آنچه که دانشمندان دانشگاه ملی سئول به آن دست یافته‌اند، از نظر علمی، اخلاقی و انسانی موضوعی حساس و حیاتی است. آنها 30 رویان همانندسازی شده‌ی انسانی را کشت کردند و تا مرحله‌ی بلاستوسیت رساندند ـ این مرحله، مرحله‌ای است که می‌توان رویانی را داخل رحم زنی قرار داد تا به نوزاد تبدیل شود یا آن که برای به دست آوردن سلول‌های بنیادی، آن را در آزمایشگاه از هم گسست. از اینها مهم‌تر این که به نظر می‌رسد آنها به تکنیکی تسلط یافته‌اند که می‌تواند در سراسر جهان تکرار شود. همچنان که یکی از دانشمندان آمریکایی‌ با شور و احساس گفته است، این دانشمندان «کتاب آشپزی»‌ای را نوشته‌اند که دیگران هم می‌توانند از آن بهره بگیرند. اگر مقاله‌ی اصلی را که در مجله‌ی دانشمند چاپ شده بود بخوانید به گونه‌ای خاطره‌انگیز «اتاق تعویض ظرف» دنیای قشنگ نوی آلدوس هاکسلی برایتان تداعی می‌شود، روش‌مند، دقیق و بی‌پروا در استفاده‌اش از زن به عنوان کارخانه‌ی تولید تخمک رویان انسانی همچون مواد خام. در آزمایش‌های کره‌ی جنوبی، 242 تخمک از 16 زن برداشت شد، 14 «پروتکل» همانندسازی مورد بررسی قرار گرفت، 30 رویان کشف شد و تا مرحله‌ی صدسلولی رسیدند و همه‌ی آنها را خراب کردند تا یک خط سلول بنیادی به دست آورند.
سؤال این است که آیا هنوز کنگره و مردم از چنین پیشرفت‌هایی به خود می‌لرزند؟ یا حتی باور می‌کنند که ما می‌توانیم خرد و دانش پیشرفت را با چنین تحقیقاتی سبک سنگین کنیم، پیش از آن که این پیشرفت به عملی انجام شده بدل شود: آیا ما خواهیم توانست بر خود تسلط داشته باشیم؟ یا آن که به هر جایی که علم ما را می‌برد می‌رویم؟ آیا پروژه‌ی بزرگی را برای برداشت رویان و همانندسازی انسان پیش می‌بریم یا مرزهایی اخلاقی در این میان قرار خواهیم داد؟ آیا اضطراب و هراس‌های تکنولوژیک را به خاطر آنچه که هستند می‌بینیم یا آن که به همه چیز عادت خواهیم کرد؟
البته انگیزه‌ها و محرک‌هایی که باعث می‌شوند به چنین تحقیقاتی وارد شویم تحسین‌آمیز و یا ترحم‌آمیز هستند. هیچ کس نسبت به ترس از بیماری‌های بشر بی‌اطلاع نیست و مخالفان جدی پروژه‌های همانندسازی هرگز پتانسیل علمی و ارزش پزشکی این پروژه‌ها را کاملاً نفی نمی‌کنند (هر چند می‌دانیم که درباره‌ی مزیت‌های این طرح همواره غلو می‌شود). اما چنان که پل رمزی می‌گوید: «تاریخ اخلاقی بشر از تاریخ پزشکی‌اش بسیار مهم‌تر است». در جست‌وجوی سلامتی، گذشتن از هر ‌مرز و محدوده‌ای را توجیه نمی‌کند ـ مرزهایی چون به وجود آوردن انسانی نوپا صرفاً برای استفاده به عنوان منبعی از سلول ـ شاید آزمایش‌های انجام شده در کره‌ی جنوبی مقدمات تولید کودکان همانندسازی شده را فراهم آورده باشند ـ برای دنیایی که در آن رابطه‌ی میان والدین و فرزندان‌ شکل خود را از دست داده، در جایی که زنان می‌توانند کپی‌های ژنتیکی خود را به دنیا بیاورند، جایی که کودکان می‌توانند قدم به دنیا بگذارند بدون آن که روندهای طبیعی را پیموده باشند و رهسپار آینده‌ای آزاد شوند که حق طبیعی هر کودکی است.
اما در حالی که سرمایه‌گذاری بر روی پروژه‌های همانندسازی بسیار بالا است، سیاست‌ها همچنان خارج از کنترل و دستخوش حوادث هستند. همه چیز به آنچه که در سنا اتفاق می‌افتد بستگی دارد. بن‌بستی که سنا گرفتارش شده جدالی است میان دو لایحه‌ی رقیب: لایحه‌ی براون بک که در صورت تصویب همانندسازی انسان را که شامل به وجود آوردن رویان‌های انسانی همانندسازی است متوقف خواهد کرد. لایحه‌ی هچ فاینستاین که آشکارا تولید رویان‌های انسانی همانندسازی شده را تأیید و تبلیغ می‌کند اما کاگست این رویا‌ن‌ها را به منظور بارداری زنان نمی‌خواهد.
در واقعیت این انتخابی اشتباه است. لایحه‌ی هچ فاینستاین هیچ شانسی برای تصویب در مجلس ندارد. این لایحه از نظر سیاسی هرگز موفقیتی نخواهد داشت و در واقع از ابتدای مطرح شدن‌اش بسته شده است. به این ترتیب پرسشی که برای حامیان این لایحه یا تحقیقات بر روی رویان‌های همانندسازی شده ـ که اکثر دموکرات‌ها هستند ـ پیش می‌آید این است که: آیا آنها [مجلس] می‌خواهند تصویب طرح توقف‌ همانندسازی انسان را به تعویق بیاندازد تا اطمینان دهند محققان هنوز می‌توانند بر روی این پروژه‌ها کار کنند؟ آیا می‌خواهند منبع دیگری از خط تولید سلول‌های بنیادی را حفظ کنند؟
از دهه‌ی 1960 ناظران هوشیار در زمینه‌ی بیوتکنولوژی مدرن هشدار دادند که این روز خیلی زود فرا خواهد رسید ـ زمانی فرا خواهد رسید که ما مجبور می‌شویم تصمیم بگیریم تا چه حد می‌خواهیم قلمرو تسلط انسان را بر تولیدات انسانی و قلمرو منابع طبیعی گسترش دهیم تا زندگی بشر را از آغاز اولین مراحل رشدش هم دربربگیرد. اکنون، در این لحظه این روز بر ما مستولی شده است تا تصمیمی خطیر بگیریم. تصمیمی که اتخاذ می‌کنیم حرف‌های زیادی درباره‌ی ملت آمریکا و تمدن و پیشرفت آمریکایی خواهد گفت همان طور که از ظرفیت‌مان در لذت بردن از موهبت‌های پزشکی مدرن، بدون آن که به بربرهای با تکنولوژی برتر تبدیل شویم سخن خواهد گفت.


منبع:  سایت  باشگاه اندیشه
مترجم : مهدیار حمیدی
نویسنده : جاناتان پل

نظر شما