موضوع : پژوهش | مقاله

رهاورد ثقلین

آیت الله العظمی سیدعبدالاعلی موسوی سبزواری (‌1328ـ 1414/ 1372ش) فقیه، مفسر و قرآن‌پژوه‌ بزرگی‌ بود‌ که‌ عمر شریفش‌ را در نشر و گسترش‌ معارف‌ اسلام‌ مصروف‌ داشت. از آثار ارزشمند ایشان‌ می‌توان‌ به‌ کتابهای‌ زیر اشاره‌ کرد: مواهب‌ الرحمن‌ فی‌ تفسیرالقرآن(در 30 جلد که تاکنون‌ قریب‌ به‌ 12 جلدش‌ چاپ‌ شده) ، ‌مهذب‌الاحکام‌ فی‌ بیان‌ الحلال‌والحرام(شامل‌ یک‌ دورة‌ کامل‌ فقه‌ استدلالی‌ در 30 جلد) ، تهذیب‌ الاصول(یک‌ دوره‌ اصول‌ فقه، به‌ صورت‌ فشرده و‌ روان‌ در 2 جلد) ، لباب‌ المعارف(در علم‌ کلام‌ و دفاع‌ از عقاید شیعی‌ در 2 جلد) ، افاضه الباری‌ فی‌ نقد ما ا‌لّفه‌ الحکیم‌ السبزواری(نقد و بررسی‌ آثار فلسفی‌ ملّاهادی‌ سبزواری) ، رفض‌ الفضول‌ عن‌ علم‌ الاصول(در علم‌ اصول) ، منهاج‌ الصالحین(در فقه) ، مناسک‌ الحج، رساله توضیح‌المسائل، مجموعه‌ای‌ در رسائل‌ فقهی، حاشیه‌ بر بسیاری‌ از کتاب‌ها(‌چون: عروه‌الوثقی، وسیله‌النجاه، حدائق‌الناظره، جواهرالکلام، مستندالشیعه، اسفار، تفسیر صافی، شرح‌ منظومه سبزواری، و...). آنچه در پی می‌آید، بخشی از پیام آیت‌الله‌جوادی‌آملی به کنگره بزرگداشت ایشان است.
یکم: هر چند آیه «إذا قریء القرآن فاستمعوا له وأنصتوا»1 استماع باورانه را در ساحت قرآن دستور می‌دهد، لیکن جدایی ‌ناپذیری قرآن و عترت، دلمایه سرایت لزوم سکوت مؤمنانه در عرصه گفتار اهل بیت را به همراه دارد؛ بنابراین تنظیم برنامه یک فقیه معتقد به رهاورد ثقلین، هماهنگ با رهنمود این دو جبل متین خواهد بود. عصاره مطالب قرآن کریم همان است که حضرت رسول اکرم(ص) اعلام فرمود: «إنما العلم ثلاثه: آیه محکمه أو فریضه عادله أو سنه قائمه». 2 اسلام همان‌‌ طوری که طلب علم را فریضه دانست، رشته‌های علوم لازم را با تثلیث مبارک و مرقوم، بیان داشت و فقیه نام‌آور این کنگره، مساعی جمیل خود را در تألیف فن وزین آیه محکمه و تدوین شعبه فریضه عادله و کتابت رشته سنت قائمه، مصروف داشت. ممکن است برخی از اصحاب قلم چنین قدمی برداشته باشند، لیکن بین جمع سالم بین فنون یادشده و جمع مکسر بین آنها، همان میز بین ناقص و کامل است؛ ارزیابی صحیفه‌های پربرکت این بزرگوار، داور سلامت جمع اوست.
دوم: عالمان ربانی وارثان پیامبران‌اند: «ان العلماء ورثه الأنبیاء». 3 قانون ارث، تبدیل مالک به مالک است نه تبدیل ملک به ملک؛ مال همچنان در جای خود محفوظ است، مالک قبلی از تخت بخت رخت برمی‌بندد و مالک فعلی به تخت متروک وی تکیه می‌زند و تا مورث نمیرد، وارث به مال او نمی‌رسد؛ لیکن در میراث علم تا وارث نمیرد، به بارگاه علم مورث راه نمی‌یابد. مال چون مرده است، مرگ طبیعی باعث جابه‌جایی است و علم چون زنده است، عالم دینی تا زنده نشود وارث آن نخواهد شد و حیات او در موت ارادی وی نهفته است: «موتوا قبل أن تموتوا». 4 مرگ ارادی در پرتو تعدیل بدون تعطیل مجاری ادراکی و تحریکی است. آن که کژ راهه می‌رود یا راه رهروی را می‌بندد، هرچند حیات حیوانی دارد، ولی چون با موت ارادی هجرت نکرده است، پیوندی با مورثان اصیل علم یعنی اولیای الهی پیدا نمی‌کند و بدون پیوند، هیچ سهمی از میراث انبیا مطرح نمی‌شود و این متضلع نامور که از هوا رها و از هوس رسته است، پیوند ناگسستنی با عیبه علم پروردگار پیدا نمود و آنچه از بنان و بیان وی به دیگران رسیده است، شاهد صدق این مدعاست.
سوم: گرچه تمام فنون دینی از عظمت و جلال برخوردارند، لیکن در سنجش برخی از آنها با بعض دیگر، تمایزی یافت می‌شود. آنچه از بیان نورانی حضرت محمدبن‌ علی‌‌الباقر(ع) در دعای مبارک «سحر» برمی‌آید، نیز همین است؛ زیرا هر کدام از اسمای حسنای پروردگار، کبیر است؛ ولی در نسبت با یکدیگر، برخی اکبرند: «اللهم إنی أسئلک من أسمائک بأکبرها وکل أسمائک کبیره». فقه اسلامی که از بهترین فنون الهی است، رشته‌های متنوعی دارد که همه آنها بزرگ و درخور تکریم‌اند، لیکن بعضی از آنها نسبت به بعض دیگر بزرگترند؛ یعنی بعضی کبیر و برخی اکبرند. نام‌گذاری بعضی از معارف وحیانی به فقه اکبر، از حدیث نورانی حضرت رسول‌اکرم صلی‌الله ‌علیه ‌و آله‌ وسلم استخراج شده است، در وقتی که مراجعان از جبهه جهاد با دشمن بیرون را به حضور در میدان جهاد اکبر فراخواند. معلوم است که جهاد اکبر را فقه کبیر به عهده ندارد، بلکه عهده‌دار آن فقه اکبر است که مطالب آن در اصول اعتقادی و معالی اخلاق حسنه است. معرفت نفس، آگاهی از تجرد آن، اطلاع از حیات و ممات، سلامت و مرض، و درد و درمان روح مجرد، سهم تعیین‌کننده‌ای در تدوین مطالب فقه اکبر داشته و سلوک از عقبه‌های کئود آن، تأثیر بسزایی در پیروزی صحنه جهاد اکبر خواهد داشت. فقیه نامبردار این کنگره وزین، با اشراف کامل نسبت به مسائل فقه اکبر، پیروزی در میدان جهاد اکبر را رقم زد؛ زیرا از خواسته‌های برخاسته از وهم و خیال در قلمرو اندیشه و از شهوت و غضب در حوزه انگیزه رهید و به میراث جاودان عقل که «به یعبد الرحمن و یکتسب الجنان» است، رسید. ظهور کبریایی علم دینی که نور مقذوف در برخی دلهای مشتاق است، بهترین زمینه برای دستیابی به فقه اکبر و نیل به پیروزی در صحنه جهاد اکبر خواهد بود.
چهارم: هر علمی مجموع مسائلی است که در آن محمول‌ها برای موضوعات خود ثابت می‌شوند و با هم گره می‌خورند که از این پیوستگی، به «عقد» تعبیر می‌کنند و قضیه را به مناسبت قضا و حکمی که در آن است، «قضیه» می‌گویند و به لحاظ گره مخصوص آن، «عقد» می‌نامند و این خصیصه در هر علمی و نسبت به هر عالمی یافت می‌شود. تفاوت عالمان در ویژگی‌های دیگر است:
1ـ برخی از دانش‌ آموختگان، عصاره عقود علمی را به جان خود گره می‌زنند و به آن ایمان می‌آورند که این عقد دوم را «عقیده» می‌گویند و بعضی از آنها چنین نیستند؛ یعنی به ثبوت محمول برای موضوع آگاه‌اند، ولیکن عنصر محوری این گونه قضایا را به روح خود نمی‌بندند و جان خویش را به آن معتقد نمی‌کنند و هیچ محذوری در این انفکاک وجود ندارد؛ زیرا یکی کار عقل نظری است که عهد‌ه‌دار جزم علمی است و دیگری وظیفه عقل عملی است که مسئول عزم عملی است. اراده و ایمان در حوزه این نیروست، تصدیق به ثبوت محمول برای موضوع در قلمرو آن قوه است، لذا جریان «وجحدوا بها واستیقنتها أنفسهم»5 کاملاً ممکن خواهد بود.
2 ـ بعضی از نخبگان علمی، گذشته از رؤیت جمال علم و باور آن، از شهود معلم و ائتسای به آن غفلت ندارند، بلکه هماره آموزگان بلا واسطه و باواسطه خود را ملحوظ داشته و به سیره و سریره آنان حرمت نهاده و برنامه‌های اخلاقی خویش را با رهنمود آنها تنظیم می‌کنند. این گروه از برکت جزم علمی و از نعمت عزم عملی متنعم‌اند و در سلک عالمان متدین و متعبدند که توفیق تعلیم کتاب و حکمت از یک سو و تزکیه نفوس به مقدار میسور از سوی دیگر بهره آنها شد و فقیه نامور این کنگره یعنی سید سند، عبدالأعلی موسوی سبزواری از این صنف بود.
3ـ اوحدی از فرهیختگان علوم وحیانی، گذشته از جمع فضایل یادشده، از دیدن کسانی برخوردارند که از دید دیگران پنهان‌اند و از آن معلمان ملکوتی چیزی فرامی‌گیرند که در کتاب و کتیبه و جزوه و رساله نمی‌گنجد و با آنان چیزی را تمرین می‌کنند که در جامعه اندیشوران رواج ندارد، هر چند به ندرت یافت می‌شود و آن این است که کلینی در حدیث معتبر از حضرت امام صادق(‌ع) نقل کرد که آن حضرت از ذات مقدس حضرت ختمی نبوت(ص) چنین آورده است: «... إن الملائکه لتضع أجنحتها لطالب العلم رضا به... »6هر چند جمله یاد شده توان تحمل وجوه فراوان را دارد و حمل آن بر تواضع ملائکه و خفض جناح آنها برای پژوهندگان معارف بعید نیست، لیکن حظ وافر صحابه معرفت این است که ملائکه که «أولی أجنحه مثنی وثلاث ورباع»‌اند7 و اقتدار ویژه‌ای در طیران ملکوتی دارند، با حضور نورانی خود مطالبی را القا می‌نمایند: 1ـ تکریم حوزه علوم وحیانی 2ـ پر در آوردن متعلمان دینی 3ـ فراگیری آیین پرواز 4ـ که مقصد سامی آنهاست، پرواز از جهت است، نه در جهت یعنی مرغان خاکی و گروهی که انسانی سخن می‌گویند و حیوانی به سر می‌برند: «ذرهم یأکلوا ویتمتعوا ویله‌هم الأمل»، 8 به طمع طعمه، تالاب‌یابی دارند و از شرق به غرب یا شمال به جنوب، در درون جهات حرکت می‌کنند؛ ولی فرشتگان و نیز اوحدی از عالمان وارسته، بعد از مراحل سه‌گانه یاد شده، از جهت خارج می‌شوند و مرغ باغ ملکوت خواهند شد و با اولیای الهی محشور می‌شوند و فراز و فرود جاه و شکوه دنیا را چون مولای خود عفطه عنز می‌دانند و صدر مشروح آنان، آشیانه طائران قدسی خواهد بود و آن پرندگان هوشمند، بین دام و لانه فرق می‌نهند و هماره از دام، مصون و به آشیانه مأنوس‌اند:
گوید سلیمان مر تو را: بشنو لسان الطیر را
دامی و مرغ از تو رمد، رو لانه شو رو لانه شو9
گرچه فقیه این همایش وزین نه شاهدم بود و نه مشهود، لیکن مسموع طمأنینه ‌آور این است که وی معنای وضع اجنحه ملائکه را در حد خود مشاهده کرد؛ طوبی له و حسن مآب! در پایان این پیام مجدداً از محققان کوشا که در طبع صحیفه‌های علمی آن مرجع بزرگوار سعی بلیغ فرموده‌اند، سپاسگزاری می‌شود و از برگزارکنندگان این محفل وزین که صدر و ساقه آن مدارسه علم می‌باشد و در احیای برخی از معارف مهجور مؤثر است، تقدیر و اعتلای روح فقیه اهل بیت وحی حضرت سید عبدالأعلی سبزواری از معبود راستین وی مسئلت می‌شود! امید آنکه با نشر مآثر و ارائه آثار سودمند این گونه از جامعان بین علم و عقل از یک سو و بین تعلیم و تدوین از سوی دیگر و بین فقاهت و سیاست معقول و هماهنگی با امام راحل(ره) از سوی سوم، حوزه‌های علمی به جایگاه اصیل خود نزدیک‌تر شوند!

پی‌نوشتها
1. اعراف، 204/ 2. کافی، کتاب فضل العلم، باب صفه العلم و فضله. / 3. همان/ 4. بحارالأنوار، ج69، ص59. / 5. نمل، 14. / 6. کافی، ج1، کتاب فضل العلم باب ثواب العالم و المتعلم. / 7. فاطر، 1. / 8. حجر، 3. / 9. دیوان شمس تبریزی، غزل 1922.


منبع: روزنامه اطلاعات ۱۳۸۹/۳/۱
ویسنده : عبدالله جوادى آملى

نظر شما