موضوع : دانشنامه | ط

سیدعبدالعزیز طباطبائی‏ یزدی


خاندان
خاندان طباطبایی یزدی از خانواده‏های ریشه دار و شریف ایران هستند و مردان بزرگی را در دامن خود پرورش داده‏اند. اصل این خاندان از «کسنویه» یزد است و اوّلین کسی که از آنها به عراق هجرت کرد، فقیه و عالم نامی، مرحوم آیةاللّه العظمی سید محمد کاظم یزدی (ره) ، است. ایشان از مراجع عالیقدر شیعه در قرن چهاردهم و از نظر جامعیت در فروع فقهی کم نظیر است. کتاب معروف او « عروةالوثقی»، تقریبا به وسیله همه مراجع بعد از خودش حاشیه خورده است. آن بزرگوار در عید مبعث 1328 ق در نجف اشرف به رحمت ایزدی پیوست. یکی از افراد بیت طباطبایی - که پسر عموی صاحب « عروة» می باشد. - آقا سید اسماعیل طباطبایی است. او که دروس عالی حوزه را در نجف اشرف فرا گرفته بود و از فضلای حوزه به شمار می‏رفت، به دامادی صاحب « عروة» درآمد. فرزند سید اسماعیل، مرحوم آقا سید جواد طباطبایی، پدر محقق طباطبایی است. مادر سید عبدالعزیز نیز فرزند سیداحمد طباطبایی، پسر صاحب عروة است. لذا محقق طباطبایی هم از سوی پدر و هم از سوی مادر، نواده صاحب عروه محسوب می‏شود.(1)
پدر محقق طباطبایی، یعنی آقا سید جواد، از چهره‏های معروف علمای نجف اشرف بود.
آقا سید عبدالعزیز درباره پدر گرامی اش می‏گوید:
«ایشان از اهل علم، مشهور به تقوی و زهد بود... قسمت زیادی از وقت خود را مشغول نماز و نوافل بود و نصف آخر قرآن را حفظ داشت و هر روز قرائت می‏کرد.»(2)
سید جواد طباطبایی در سال 1363 ق برای معالجه به ایران آمد و در تهران در گذشت و در جوار حرم مطهر حضرت عبد العظیم حسنی (ع) مدفون شد.

تولّد
در بیت طباطبایی یزدی در 23 جمادی الاول 1348 ق ( چهارم آبان 1308 ش) کودکی پا به عرصه وجود گذاشت. او را سید عبد العزیز نام نهادند. بعد از دوران طفولیت به مکتب رفت و خط و قرآن و حساب و دیگر مقدمات را فرا گرفت. پس از آن به سلک طلاب علوم دینی درآمد و تحت اِشراف پدر گرامی اش مراحل آغازین دانش را طی کرد. پانزده سال داشت که همراه پدر به ایران آمد و در همین سفر پدرش در گذشت. اگر چه از دست دادن سایه مهر پدری برای او سخت بود، ولی سید عبد العزیز خیلی زود به قم رفت و مدتی مشغول تحصیل بود و از درس مرحوم آیةاللّه حاج آقا رضا صدر استفاده کرد. سال بعد به نجف اشرف و جوار آستان مولای متقیان امیر مؤمنان (ع) برگشت و در پرتو آن قبه نورانی مشغول کسب علم گردید.

اساتید
محقق طباطبایی (ره) سالیان متمادی از محضر بزرگان حوزه سترگ نجف بهره‏ها برد. بعضی از شخصیت هایی که وی از خرمن دانش آنها استفاده کرده است، عبارتند از:
1 - آیة اللّه العظمی سید ابوالقاسم خویی (ره) (م 1413 ق )
2 - آیة اللّه العظمی سید عبد الهادی شیرازی (ره) (م 1382 ق )
3 - آیة اللّه العظمی سید عبد الا علی سبزواری (ره) (م 1414 ق )
4 - آیة اللّه سید علی علامه فانی (ره) (م 1409 ق)
5 - آیة اللّه سید هاشم حسینی طهرانی (ره) (م 1411 ق)
6 - آیة اللّه میرزا محمد علی اردوبادی (ره) (م 1380 ق )
7 - آیة اللّه شیخ مجتبی لنکرانی (ره) (م 1406 ق)
8 - آیة اللّه شیخ صدرا بادکوبه‏ای (ره) (م 1392 ق )
آقا عبدالعزیز طباطبایی مراتب عالی فقه، اصول، کلام و فلسفه را از این بزرگان فرا گرفت؛ ولی آنچه از دوران جوانی مورد علاقه فراوانش بود، علم کتابشناسی و بررسی و احیای میراث کهن شیعه بود.
در سالهای تحصیل او در نجف، دو شخصیت فرزانه و استوانه استوار این رشته حاضر بودند: علّامه حاج آقا بزرگ تهرانی، صاحب اثر عظیم «الذریعه» و علامه حاج شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب گرانسنگ «الغدیر». این دو بزرگوار که از چهره‏های تابناک حوزه‏های علمیه به شمار می‏رفتند و خود کتابخانه‏ای سیّار از میراث شیعه بودند، در رشد و پرورش آقا سید عبدالعزیز بسیار تأثیر گذار بودند.از همان اوان تأسیس کتابخانه عمومی حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف به وسیله مرزبان غیور حریم تشیع، علامه امینی (ره) ، محقق طباطبایی در آنجا مشغول تحقیق و تدوین فهرست کتابخانه شد. این امر باعث انس و ارتباط مداوم با علامه امینی گردید. در همین سالها محقق طباطبایی برای شناسایی نُسَخ خطی، کتابشناسی و سایر ظرایف و دقایق این رشته، با علامه عالیقدر حاج آقا بزرگ تهرانی (ره) مراوده مستمر داشت.
سید عبد العزیز از سه نفر از بزرگان اساتید خود نیز دارای اجازه نقل روایت بود که عبارتند از حضرات آیات: سید ابوالقاسم خویی ؛ سید عبدالهادی شیرازی و علامه آقا بزرگ تهرانی (ره) .

مهاجرت به ایران و ادامه فعالیت‏های علمی
محقق طباطبایی در سال 1396 ق (1356 ش) به علت فشارهای رژیم عراق به ایرانی‏ها، به میهن آباء و اجدادی خویش مهاجرت کرد و در جوار نگین شهر قم، حضرت فاطمه معصومه (س) ، اقامت گزید. حضور ایشان در حوزه مقدس قم برای فضلا و محققین بسیار مغتنم و نیک بود و خیلی زود شمع جمع اهل قلم گردید. اخلاق پاک و روحیه بی آلایش، سخاوت علمی، تواضع و محبت آن عزیز باعث ارادت و علاقه مضاعف شاگردانش به او می‏شد.حافظه بسیار خوب، اخلاص و عشق به نشر آثار اسلامی، تجربه عملی و معاشرت طولانی با اساتید و اهل فن، از محقق طباطبایی دانشمندی جامع پدید آورده بود، به طوری که هر کسی از محضرش بهره‏ای می‏برد. علاوه بر محققین و شاگردان، مؤسسات تحقیقاتی و علمی نیز از تجربه و تخصّص او بی نیاز نبودند. مراکزی همچون: مؤسسه آل البیت (ع) لاحیاء التراث، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی و... با ایشان ارتباط داشتند و آثار زیادی با نظارت و همکاری مستقیم وی تحقیق و چاپ شد. بر اساس فهرستی که فرزند گرامی شان، آقای سید محمد طباطبایی، تهیه کرده‏اند، تعداد 94 عنوان کتاب با استفاده از راهنمایی‏ها و یادداشت‏های محقق طباطبایی تحقیق شد که در مقدّمه این آثار بدین نکته اشاره شده است.(3)
علامه محقق طباطبایی همچنین در مجامع و همایش‏های علمی مختلفی شرکت می‏جست و در بسیاری از آنها مقالاتی نیز ارائه می‏نمود. از آن جمله به کنگره علاّمه شریف رضی در 1406 ق در تهران، کنگره هزاره شیخ مفید در 1413 ق، در قم، کنگره امام حسین (ع) در 1404 ق در لندن و کنگره امام علی (ع) در 1406 ق در لندن، می‏توان اشاره نمود.

محقق طباطبایی و فهرست نگاری
آقا عبدالعزیز طباطبایی را بدون شک باید از نامدارترین کتاب شناسان و نسخه شناسان عصر اخیر به شمار آورد. از اوان نوجوانی علاقه وافری به فهرست نگاری و کتاب‏شناسی نشان می‏داد و چنان که خود فرموده‏اند، در سن هشت یا نه سالگی کُتُب کتابخانه مدرسه سید (ره) را در نجف اشرف در دفتر کوچکی فهرست کردند. این دفتر اولین فهرستی است که ایشان تهیه نمود.(4)
در دوران جوانی درک محضر کتاب‏شناس شیعه، علامه آقا بزرگ تهرانی (ره) و 25 سال ارتباط با وی، تبحّر و تخصّص ویژه‏ای به آقای طباطبایی بخشیده بود و شاید بتوان او را یادگار و وارث علمی صاحب «ذریعه» در قم دانست.
ایشان فهرست‏های زیادی را از نُسَخ خطی داخل و خارج کشور تهیه کرد که در بخش آثار به آنها اشاره خواهیم کرد.
محقق طباطبایی در مورد فهرست نگاری در ایران فرموده‏اند:
«در ایران، در کل بسیار خوب است ؛ و من مکررا گفته‏ام که هیچ کشور دیگری به اندازه ایران، فهرست تهیه و چاپ نکرده است.»
ایشان در مورد زبان فهرست‏ها گفته‏اند:
«به نظر من بهتر است که فهرست به زبان کتاب‏ها باشد؛ مثلاً کتب عربی به زبان عربی و کتاب‏های فارسی به زبان فارسی فهرست شوند.»
مرحوم طباطبایی درباره فهرست نگاری کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نیز ضمن تجلیل، فرموده‏اند:
«کار اشتباهی که انجام شده فهرست موضوعی است؛ زیرا کتابخانه‏ای را که دائماً در حال رشد است نمی‏توان به صورت موضوعی فهرست کرد، بلکه باید کتاب‏ها را شماره‏ای فهرست کرد.»(5)

پدر پیر پژوهش در نگاه هنرشناسان
همه کسانی که با محقق طباطبایی (ره) آشنایی داشتند به صفای روح او و خلوص و ارادت ایشان به مقام شامخ اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و همچنین تبحّر و تخصّص او در کتاب‏شناسی شیعه، اذغان دارند.
استاد فرزانه حضرت آیة اللّه آقا موسی شبیری زنجانی - دامت برکاته - درباره آقا سید عبد العزیز می‏فرمودند:
«سه نکته در مورد ایشان قابل ذکر است: اوّل این که تسلط او بر کتاب‏شناسی اسلامی جای شک و شبهه نبود، به صورتی که اگر نگوییم بی نظیر، مسلّم کم نظیر بود؛ دوم این که اهل مسامحه و تعارف در تعبیر نبود و مطالبی که نوشته است با توجه به پشتوانه تحقیق ایشان قابل اعتماد و اعتنا است و سوم این که اگر می‏فهمید کسی اهل استفاده و تحقیق است، با عشق تمام و با سخاوت و سماحت به او کمک می‏کرد.»(6)
علامه محمد تقی جعفری (ره) در مورد تواضع و فروتنی او فرموده‏اند:
«از محاسن با اهمیت شخصیت آن مرحوم، که متاسفانه تا حدودی کمیاب است، این بود که معمولاً در صدد ابراز معلوماتِ وافری که اندوخته بود برنمی آمد. اگر کسی روزها با آن بزرگوار همنشینی می‏کرد نمی‏توانست از کمیت معارفی که در درون داشت، اطلاع پیدا کند.»(7)
استاد محمد تقی دانش پژوه (ره) نیز چنین فرموده‏اند:
«هیچ آخوندی مثل او چنان پراطلاع ندیده بودم.»(8)
و استاد عبدالحسین حائری نیز درباره میزان تسلط وی نوشته‏اند:
«در باب تسلط ایشان باید گفت که از مسلم‏ترین امور که جای شک در آن نیست، تسلط کامل ایشان بر میراث فرهنگی مخطوط اسلام و تشیع است.»(9)
از خصوصیات بارز آن بزرگوار سماحت و سخاوت وی در کمک به پژوهشگران و شاگردان بود که همه کسانی که از او استفاده کرده‏اند، به این خصیصه اشاره می‏کنند. آقای صحتی سردرودی در این باره نوشته‏اند:
«هرگز فراموش نمی‏کنم آن شبی را که استاد برای معالجه می‏خواست چند صباحی به تهران رود و من بی خبر از همه جا، سر در کتاب و دفتر فرو برده بودم و می‏نوشتم که دیدم استاد خم شد و کلیدهای خانه را پیشم نهاد و گفت: ما عازم تهرانیم و در خانه کسی نیست. کتابخانه در اختیار شماست، هر وقتی از شبانه روز که خواستی می‏توانی بیایی و مطالعه کنی؛ و اگر هم خواستی می‏توانی به خانه خود تلفن بزنی و همین جا بمانی و شبانه روز به تحقیق بپردازی.»(10)

وفات
با وجود آن که علامه طباطبایی در اواخر عمر از ناراحتی قلبی رنج می‏برد، ولی کار و تلاش را رها نکرد و همچنان به فعالیت‏های علمی خود ادامه می‏داد. تا این که روز دوشنبه 6 ماه رمضان 1416 ق به علت نارسایی شدید قلبی در بخش‏ccu بیمارستان آیة اللّه العظمی گلپایگانی (ره) بستری شد و ساعت 2 بامداد روز بعد، یعنی 7 رمضان المبارک 1416 (18 اسفند ماه 1374)، مرغ روح آن عزیز کالبد تن را رها نمود و به ملأ اعلی پر کشید.
عصر همین روز پیکر پاک او در میان موج تألّم، تأثّر و ناباوری هزاران نفر از دوست داران و ارادتمندان و شاگردانش از مسجد امام حسن عسگری (ع) به سوی حرم حضرت معصومه (س) تشییع شد. پس از اقامه نماز به وسیله حضرت آیة اللّه آقا موسی شبیری زنجانی - دامت برکاته - ، در جوار بارگاه ملکوتی کریمه اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه (س) ، در حجره 14 صحن بزرگ به خاک سپرده شد. در واقع با دفن این محقق فرزانه، کتابخانه‏ای وسیع در گوشه‏ای از حرم مدفون گشت.

آثار و تألیفات
اگر چه چندین سال است که از فیض حضور آن محقق سخت کوش محروم شده‏ایم، ولی آثار جاوید او هماره عطر وجودش را در دل و جان مؤمنان زنده خواهد ساخت. فهرست مختصر تألیفات و نوشته‏های ایشان بر اساس مقاله «خزان در گلشن تحقیق»(11)، اثر فاضل ارجمند جناب صدرایی خویی - که خود از ارادتمندان و شاگردان محقق طباطبایی است. - به شرح ذیل می‏باشد.
آثار ایشان را می‏توان به هفت بخش تقسیم کرد:

الف) آثاری که در تکمیل تألیفات استادشان علامه تهرانی تألیف نمودند
مثل «مستدرک الذریعه»، «اضواء علی الذریعه»، «مهذّب الذریعه»، «معجم اعلام الشیعه»، «تعلیقات علی طبقات اعلام الشیعه» و «تنظیم و تصحیح نقباء البشر».

ب) آثاری که در تکمیل تألیفات استادشان علامه امینی تألیف نمودند
مانند «علی ضفاف الغدیر» در تکمله الغدیر و «انباء السماء برزیة کربلا» در تکمیل سیرتنا و سنتنا.

ج) تحقیق و تصحیح آثار بزرگان‏
مانند «فهرست منتجب الدین»، «الاربعون المنتقی من مناقب المرتضی»، «عقدالدرر فی اخبار المهدی المنتظر»، «مقتل امیرالمؤمنین (ع) از ابن ابی دنیا»، «مناقب امیرالمؤمنین (ع) از احمدبن حنبل»، «ترجمه امیرالمؤمنین (ع) از تاریخ دمشق»، «ترجمه امام حسن و امام حسین (ع) از طبقات ابن سعد» و...

د) فهرست نُسَخ خطی‏
مانند «فهرست کتابخانه امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف»، «فهرست نسخ خطی آستان قدس رضوی»، «فهرست نسخ کتابخانه علامه طباطبایی در شیراز»، «فهرست نسخ کتابخانه سید محمد علی قاضی طباطبایی در تبریز»، «فهرست نسخ کتابخانه فراز عبدالقادر گیلانی در بغداد»، «فهرست نسخ کتابخانه ثقة الاسلام در تبریز» و...

ه ) کتابنامه‏ها
از جمله «اهل البیت فی مکتبة العربیة»، «الغدیر فی التراث الاسلامی»، «حیاة الشیخ المفید»، «مکتبة العلامة الحلّی»، «فی رحاب نهج البلاغه»، «مخطوطات اللغة العربیه»، «فهرست تصانیف کراجکی» و...

و) یادداشت‏ها و مطالب منتخب از کتابخانه‏ها که در سفرهای ایشان تنظیم شده است‏

مانند «نتایج الاسفار»، «قید الاوابد و جمع الشوارد»، «فهرست نسخه‏های منتخبه از کتابخانه‏های ترکیه»، «فهرست نسخ خطی منتخب از حجاز»، «فهرست نسخ منتخب از کتابخانه‏های تبریز» و...

ز) سایر آثار
مثل «الحسین (ع) والسنة»، «المهدی (ع) فی السنة النبویة»، «حیاة الشیخ یوسف بحرانی»، «شخصیت علمی و مشایخ شیخ طوسی» و....
علاوه بر آثار مذکور، مقالات متعددی نیز از آن فقید در مجله وزین «تراثنا» به چاپ رسیده است. برای شناخت دقیق و تفصیلی آثار ایشان می‏توان به جلد اول یادنامه مراجعه نمود.

پی‏نوشت‏ها:
1 - الغدیر فی النراث الاسلامی، ص 233.
2 - المحقق الطباطبائی فی ذکراه السنویة الاولی، ج 1، ص 350 - 348.
3 - همان، ج 3، ص 1135 - 1090.
4 - همان، ص 1223.
5 - همان، ص 1223 - 1219.
6 - مصاحبه نگارنده با معظم له.
7 - المحقق الطباطبائی فی ذکراه السنویة الاولی، ج 3، ص 1030.
8 - همان، ص 1036.
9 - همان، ص 1039.
10 - «پدر پیر پژوهش زنده است» محمد صحتی سردرودی، هفته نامه گلستان قرآن، ش 6، ص 35.
11 - «خزان در گلشن تحقیق» علی صدرائی خوئی، فصلنامه وقف میراث جاویدان، ش 12 - 11.

منبع: www.hawzah.net

نظر شما