موضوع : دانشنامه | ن

چراغعلی خان نوایی


چراغعلی‌خان‌ نوایی، از رجال‌ سیاسی‌ و شاعر اوایل‌ دوره قاجار. از تاریخ‌ تولد و آغاز زندگی‌ وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. نام‌ پدرش‌ صادق‌خان‌ نوایی‌ بود. خاندان‌ نوایی‌ ــ که‌ از بزرگان‌ قریه نوا در آمل‌ مازندران‌ بودند ــ در دوره قاجار مناصبی‌ داشتند.
نخستین‌ منصب‌ چراغعلی‌خان‌، قوریساول‌باشی‌ (رئیس‌ تفنگداران‌ خاصه‌) بود. وی‌ یکی‌ از زنان‌ مطلقه فتحعلی‌شاه‌ را به‌ عقد خود در آورد. در 1212، هنگامی‌ که‌ محمودمیرزا و فیروزمیرزا، شاهزادگان‌ افغان‌، به‌ ایران‌ پناه‌ آوردند، چراغعلی‌خان‌ به‌ امر شاه‌، مصاحب‌ و همنشین‌ آنان‌ گردید. در 1313، او از طرف‌ فتحعلی‌شاه‌ مأمور حمل‌ درِ مزین‌ آستان‌ حضرت‌ معصومه علیهاالسلام‌ به‌ قم‌ و نظارت‌ بر نصب‌ و تعمیر و تذهیب‌ آن‌ گردید.
در 1314، چراغعلی‌خان‌ به‌ وزارت‌ فارس‌ منصوب‌ شد و همراه‌ حسینعلی‌میرزا فرمانفرما، حاکم‌ یازده‌ ساله فارس‌، به‌ آنجا رفت‌. حکومت‌ فارس‌ عملاً در دست‌ چراغعلی‌خان‌ بود و وی‌ برای‌ ایجاد امنیت‌، هشتصد تفنگچی‌ از محال‌ نور مازندران‌ با خود به‌ شیراز برد و آنان‌ را در محله موردستان‌، که‌ بعد از دوره زندیه‌ ویران‌ شده‌ بود، اسکان‌ داد و سبب‌ رونق‌ دوباره این‌ بخش‌ از شهر شد. چراغعلی‌خان‌ از سرجان‌ملکم‌، در نخستین‌ سفرش‌ به‌ شیراز در سالهای‌ 1214 و 1215، استقبال‌ کرد و او را در باغ‌ جهان‌نمای‌ شیراز سکنا داد. چراغعلی‌خان‌ در اداره امور فارس‌ مدبر و صاحب‌ رأی‌ استوار بود و حتی‌ وقتی‌ فرمانفرما بزرگ‌تر شد، اجازه مداخله‌ در امور حکومتی‌ را به‌ وی‌ نمی‌داد. چراغعلی‌خان‌ در 1216 در شیراز به‌ بازسازی‌ اساسی‌ کاروانسرای‌ امامیه‌، که‌ در دوره صفوی‌ احداث‌ شده‌ بود، پرداخت‌ و از آن‌ پس‌ این‌ بنا به‌ کاروانسرای‌ چراغعلی‌خان‌ شهرت‌ یافت‌. او درآمد حاصل‌ از کاروانسرا را صرف‌ مخارج‌ مدرسه امامیه آن‌ شهر کرد. اکنون‌ کاروانسرا باقی‌ نمانده‌ است.
چراغعلی‌خان‌ در 1221 از وزارت‌ فرمانفرما عزل‌ شد و به‌ جای‌ وی‌، نصراللّه‌خان ‌قراگزلو بدین‌ منصب‌ رسید. علت‌ عزل‌ چراغعلی‌ خان‌ آن‌ بود که‌ وی‌ در 1215 بیشتر کارگزاران‌ و حاکمان‌ شهرها و بخشهای‌ فارس‌، از جمله‌ دو برادر به‌ نامهای‌ محمدتقی‌خان‌ و آقاسعید مشهور به‌ آقاجانی‌ قیری‌، را برکنار کرد. آقاجانی‌ قیری‌ به‌ تهران‌ آمد و بارها به‌ دربار فتحعلی‌شاه‌ شکایت‌ کرد، اما به‌ سبب‌ نفوذ رضاقلی‌خان‌ نوایی‌، صاحب‌ دیوان‌ رسائل‌ و پدرزن‌ و پسرعموی‌ چراغعلی‌خان‌، شکایتهای‌ او به‌ گوش‌ شاه‌ نمی‌رسید. سرانجام‌ در 1220، هنگامی‌ که‌ به‌ فرمان‌ شاه‌ لباس‌ هر طایفه‌ تعیین‌ شد، آقاجانی‌ و گروهی‌ از شیرازیان‌ مقیم‌ تهران‌ فقط‌ با کلاه‌ و کفش‌ و عبا به‌ دیوانخانه سلطنتی‌ رفتند. هنگامی‌ که‌ شاه‌ به‌ دیوانخانه‌ رفت‌، آنان‌ یکباره‌ عباها را به‌ زمین‌ انداختند و چنین‌ وانمود کردند که‌ این‌ لباس‌ را چراغعلی‌خان‌ تعیین‌ کرده‌ است‌. بدین‌ترتیب‌، چراغعلی‌خان‌ از وزارت‌ عزل‌ شد. اندکی‌ بعد، چراغعلی‌خان‌ به‌ تهران‌ آمد و در همانجا درگذشت‌. در منابع‌ به‌ تاریخ‌ فوت‌ او اشاره‌ای‌ نشده‌ است.
چراغعلی‌خان‌ از رجال‌ سخندان‌ و ادیب‌ دوره فتحعلی‌شاه‌ بود و شعر نیز می‌سرود و«فطرت» تخلص‌ می‌کرد. سجع‌ مُهر فتحعلی‌شاه‌ (گرفت‌ خاتم‌شاهی‌ زقدرت‌ ازلی‌/ قرار در کف‌ شاه‌ زمان‌ فتحعلی‌) سروده او بود.

منابع‌:
احمد میرزا قاجار، تاریخ‌ عضدی‌، چاپ‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌ 1376 ش‌؛ کرامت ‌اللّه‌ افسر، تاریخ‌ بافت‌ قدیمی‌ شیراز، تهران‌ 1374 ش‌؛ مهدی‌ بامداد، شرح‌ حال‌ رجال‌ ایران‌ در قرن‌ 12 و 13 و 14 هجری‌، تهران1357 ش‌؛ علی‌اکبربن‌ آقاعلی‌ بسمل‌ شیرازی‌، تذکره دلگشا ، چاپ‌ منصور رستگار فسائی‌، شیراز 1371 ش‌؛ فضل‌اللّه‌بن‌ عبدالنبی‌ خاوری‌ شیرازی‌، تاریخ ذوالقرنین‌، چاپ‌ ناصر افشارفر، تهران‌ 1380 ش‌؛ محمدجعفربن‌ محمدعلی‌ خورموجی‌، نزهت‌الاخبار: تاریخ‌ و جغرافیای‌ فارس، چاپ‌ علی‌ آل‌داود، تهران‌ 1380 ش‌؛ محمد فتح‌اللّه‌بن‌ محمدتقی‌ ساروی‌، تاریخ‌ محمدی‌ (احسن‌التواریخ‌)، چاپ‌ غلامرضا طباطبائی‌مجد، تهران‌ 1371 ش‌؛ محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌التواریخ‌: تاریخ‌ قاجاریه، چاپ‌ جمشید کیانفر، تهران 1377 ش‌؛ حسن‌بن‌ حسن‌ فسائی‌، فارسنامه ناصری‌، چاپ‌ منصور رستگار فسائی‌، تهران‌ 1367 ش‌؛ عبدالرزاق‌بن‌ نجفقلی‌ مفتون‌ دنبلی‌، مآثر سلطانیه‌: تاریخ‌ جنگهای‌ ایران‌ و روس‌، تبریز 1241، چاپ‌ غلامحسین‌ صدری‌ افشار، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1351 ش‌؛ رضاقلی‌بن‌ محمد هادی‌ هدایت‌، مجمع‌الفصحا، چاپ‌ مظاهر مصفا، تهران‌ 1336ـ1340 ش‌؛ همو، ملحقات‌ تاریخ‌ روضه الصفای‌ ناصری‌، در میرخواند، ج‌ 8 ـ10، 1339 ش‌؛
John Malcolm, The history of Persia: from the most early period to the present time , London 1829.

● برگرفته از دانشنامه جهان اسلام http://www.encyclopaediaislamica.com نوشته سپهرداد مجدزاده‌

نظر شما