موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

گزارش صحنه نیویورک

روزنامه شرق، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۲ - ۱۴ شوال ۱۴۲۴ - ۸ دسامبر ۲۰۰۳

ترجمه مجتبی پورمحسن: آرکادی: نمایشنامه فوق العاده تام استاپارد، درباره شعر، نیروی جاذبه، تاریخ، نظریه بی نظمی، جبر و خیانت به همسر سرانجام به اجرایی عجیب در ساکرامانتو منجر شده است. داستان پینگ پنگ وار روزهای اوایل قرن نوزدهم و روزهای اخیر. آتش بازی زبانی استاپارد، هیجان فوق العاده ای را برای آنها که با دقت به نمایش توجه می کنند، به ارمغان می آورد. نمایش بسیار اندیشمندانه و خیلی اوقات سرگرم کننده است.
آخر بازی: این اجرا از یکی از آثار بزرگ ساموئل بکت که بسیار تاریک و پوچ است و تفاوت زیادی با «در انتظار گودو» دارد، در اکتورز تیاتر بسیار خوب از آب درآمده است.اد کلودیو در نقشی که به طور متناوب هوسباز و زورگوست، بازی شگفت انگیزی را ارائه می دهد. میشل کلودیو در نقش کلاو که از سر اجبار مطیع است، خوب بازی می کند. دو شخصیت دیگر نمایش (که بث ادواردز و مارک هکمن نقششان را بر عهده می گیرند) در سطل زباله های پشت صحنه زندگی می کنند و تاویلی نوستالژیک را پیشنهاد می کنند. این نمایشنامه بکت، اثری بزرگ، فوق مدرن، سرگرم کننده و در عین حال دردآور است. از آن دست نمایش هایی که کمتر در اینجا به روی صحنه می رود. از این فرصت جذاب، لذت ببرید.
بدبختی: شخصیت «هوادار شماره یک» نمایش بدبختی که آنی ویلکر نقشش را بازی می کند، یکی از به یادماندنی ترین شخصیت هایی است که همیشه توسط نویسنده ژانر وحشت استفان کینگ خلق می شود. حالا دلتا کینگ نیز در اقتباس نمایشی اش از اثر هیجان انگیز ادبی کینگ، این شخصیت را خلق می کند. آنی در یک خانه  روستایی متروک زندگی می کند و شیفته مجموعه داستان های عاشقانه است. سرنوشت جوری رقم می خورد که نویسنده این داستان ها در یک جاده برفی در کولاک گیر می کند و آنی نجاتش می دهد. او که در وضعیت بسیار بغرنجی قرار گرفته احساس می کند آدم خوش شناسی است که آنی پیدایش کرده است. او کم کم می فهمد که پرستارش آدم خل وضعی است.
دزدی: این کمدی آفریقایی _ آمریکایی در دهه سی می گذرد و پنج زن نقش رابین هودهای امروزی را بازی می کنند و می کوشند با سرقت از یک بانک پول لازم برای تحصیل یک زن سیاهپوست جوان و بااستعداد را تهیه  کنند. چون وجه کمدی نمایش بارزتر است بسیاری از جنبه های ارزشمند اثر پنهان باقی می ماند.
شیطان درون: در این اثر کمدی سیاه، پسری که می  خواهد انتقام پدر به قتل رسیده اش را بگیرد نقش اصلی را برعهده دارد. اما در حاشیه آنقدر داستان های جزیی وجود دارد که اگر آنها را جمع کنید و روی هم قرار دهید از ساختمانی چند طبقه هم بلندتر خواهد شد. گابریل مونتویا، کارگردان نمایش تلاش زیادی برای طراوت بخشیدن به این اجرای کم هزینه به خرج می دهد. گالن  هاوارد،  استفانی آلتولز و میشاییل کلودیو،  بازیگران جوان نمایش به خوبی از ایفای نقش بر می آیند.
رسالت ایتهاکا: این نمایش اولین اثر پی جو شالاسکی، نمایشنامه نویس بیست و سه ساله آمریکایی است. کیت جوان در بعد از ظهر روز ازدواجش به فکر گذشته، آینده و دوست پسر قدیمی اش می افتد. اگر چه لاسکی در این نمایش به مسائل جالب توجهی می پردازد، اما به اشکالاتی که تمام نمایشنامه نویسان جوان و نوپا دارند تن می دهد. شخصیت های دو بعدی، تعدد مسائل مورد بحث و دیالوگ هایی که بی توجه به وجه نمایشی فقط گفته می شوند. اما ما این واقعیت را که لاسکی با گستاخی و پشتکار نمایشنامه ای بلند بر روی صحنه آورده است را تحسین می کنیم.

نظر شما