موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

دومین دیدگاه

روزنامه شرق، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۲ - ۱۴ شوال ۱۴۲۴ - ۸ دسامبر ۲۰۰۳

کوروش شمس: زمانی که اولین وبلاگ های فارسی زبان با تاخیری چند ماهه نسبت به تولد اولین پدیده در جهان روی اینترنت قرارگرفتند، کمتر کسی می توانست پیش بینی کند که این مولود تازه دنیای مجازی ظرف مدت زمانی بسیار کوتاه در ردیف رسانه های گروهی کشور قرار خواهند گرفت. اما به زودی این اتفاق افتاد و وبلاگرها که امروزه دایره گسترده ای از اقشار مختلف جامعه را تشکیل می دهند توانستند خلاء رسانه ای ناشی از محدودیت ها و خط قرمزهای مطبوعات و رادیو و تلویزیون در ایران را پرکنند. این موضوع اگرچه در بدو امر با واکنش های تند و بازدارنده ای از سوی مردان حکومت روبه رو شد، اما به سرعت مورد توجه گروه های مختلف اجتماعی و به ویژه روزنامه نگاران قرارگرفت. در واقع گسترش دامنه کاربری وبلاگ در جامعه ایران، موجب شد تا این رسانه غیررسمی که پیش تر به عنوان محلی برای نوشتن یادداشت های روزانه افراد و یا مجالی برای تخلیه انرژی های تهدید شده جوانان و نوجوانان مورد استفاده قرار می گرفت، امروزه به عنوان یکی از ابزارهای رسانه ای مورد پذیرش جامعه و متولیان آن قرار بگیرد.
رسانه ای که در عین غیر رسمی بودن از سطح تاثیرگذاری بالایی برخوردار بوده و از سویی نیز به دلیل غیر قابل کنترل بودن توسط حکومت قادر به فعالیت های اطلاع رسانی و خبری بدون روبه رویی با خطوط قرمز است. این ابزار رسانه ای نه تنها در ایران که در تمام جهان و به خصوص درمحافل آکادمیک به بزرگ ترین چالش روزنامه نگاران و کارشناسان علوم ارتباطات مبدل شده است در چنین شرایطی بدیهی است که برای حکومت ها ابعاد جدی تر و تازه تری پیدا می کند. درواقع دولت های جهان و از جمله دولت و حکومت ایران با پدیده ای روبه رو شدند که به رغم ظاهر بسیار ساده توانست تحولات پیچیده ای را در دنیای رسانه ها ایجاد کند.از این رو به نظر می رسید با توجه به سابقه دولت ایران یا به عبارت بهتر عملکرد ساختار فکری و فرهنگی حکومت در مواجهه با ابزار های اطلاع رسانی و ارتباطی وبلاگ ها مدت زمان زیادی دوام نیاورده و همراه خود استفاده از اینترنت در ایران را نیزبه نابودی بکشانند.اگرچه این پیش بینی تا حدودی نیز تحقق یافت و دولت ایران در قالب کنترل استفاده از اینترنت و ارائه خدمات اینترنتی با بخشنامه ها و مصوبه های مختلف که در حال حاضر فیلترینگ یکی از بارزترین آنهاست تلاش های فراوانی را برای تهدید فرایند اطلاع رسانی روی اینترنت به کار گرفت. اما به موازات آن مسائل دیگری نیز به وقوع پیوستند که نشان می دادند بخشی از این ساختارحکومتی در اندیشه استفاده از ابزار اینترنت برای جلوگیری از بروز پیامدهای منفی آن است. چندی پیش دو خبر کوتاه در دنیای وبلاگ ها دست به دست شد که مؤید این تحلیل است. اول این که تعدادی از وبلاگر ها، در مراسم افطاری رئیس مجلس شورای اسلامی  و درکنار گروه های مختلف روزنامه نگاران، هنرمندان و ورزشکاران حضور یافتند، این رویداد اگرچه اولین حضور رسمی  وبلاگ نویسان در جامعه نبود اما بدون تردید، یکی از با اهمیت ترین آنهاست و حکایت از این موضوع دارد که وبلاگ نویسان به عنوان، ارباب رسانه ای نوین و متفاوت و درعین حال واقعی و موثر نزد متولیان جامعه رسمیت یافته اند. دومین خبر هم از این قراربود که سید محمد علی ابطحی معاون پارلمانی رئیس جمهور با راه اندازی یک سایت شخصی تحت عنوان «وب نوشت» به خانواده وبلاگ نویسان پیوست. انتشار این دو خبر در میان وبلاگرها و برخی مطبوعات تخصصی با اظهار نظرها و تحلیل های مختلفی همراه بود. در عین حال تمام آنها در یک نکته اتفاق نظر داشتند: وبلاگ ها، نه تنها از سوی مردان دولت و حکومت به رسمیت شناخته شده اند بلکه به تدریج به عنوان ابزار ارتباطی و اطلاع رسانی نیز به کارگرفته خواهند شد. البته این تحلیل ، کمی با برخوردهای بخشی از بدنه حکومت با وبلاگ ها و نویسندگان آنها در تضاد است.
پس از تعطیلی گسترده مطبوعات طی چند سال اخیر ، سایت های اینترنتی به شدت مورد توجه جامعه قرارگرفتند، این موضوع باعث بروز حساسیت هایی درباره سایت  های اینترنتی شد اما هنوز مشکل سایت ها حل نشده بود که وبلاگ ها وارد کارزار شدند. این پدیده جدید که حتی تاب پذیرش اندک محدودیت های موجود در سایت های اینترنتی راه هم نداشت، آمده بود تا ساز و کارهای ارتباطی جامعه را دست  خوش تحولات مهمی  کند. درهمان زمان دو دیدگاه درباره وبلاگ ها وجود داشت، دیدگاه نخست وبلاگ ها را یک بازی سرگرم کننده برای سنین زیر ۲۵ سال می دانست و دیدگاه دوم با اندکی تردید، از این رسانه جدید به عنوان یکی از با نفوذترین و کارآمدترین ابزار های رسانه ای نام می برد. صاحبان دیدگاه اول در مورد وبلاگ ها همان اشتباه تاریخی را تکرار کردند که در مورد اینترنت مرتکب شده بودند. اما در مورد دیدگاه دوم این سئوال مطرح می شود که آیا طرفداران این نوع نگاه در بخش هایی از حکومت موجب جلوگیری از برخوردهای قهرآمیز و حذفی با پدیده وبلاگ شدند و دعوت از وبلاگ نویسان برای مراسم افطاری رئیس مجلس و یا پیوستن معاون پارلمانی رئیس جمهور به خانواده وبلاگرها حاصل وجود این دیدگاه است؟

نظر شما