آیا عکاسی هنر است
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

آیا عکاسی هنر است

روزنامه شرق پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۲ - ۱۶ شوال ۱۴۲۴ - ۱۱ دسامبر ۲۰۰۳
 

شاید از طریقی که در ادامه پی خواهم گرفت قادر به کمک به بعضی نتیجه گیری ها در این بحث شوم. طی سال های ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۷ بیش از یک سال را با William Mortensen در Leguna Beach کالیفرنیا گذراندم و فلسفه و تکنیک او را که بیش از ۴۰ سال به هر دوی آنها در کارهایم به عنوان یک عکاس چهره نگار وفادار مانده ام، از او آموختم. آقای Mortensen تکنیک های شخصی و خاص خودش را در نورپردازی سوژه، زمان بندی نوردهی و ظهور و چاپ فیلم داشت. او در هر یک از این مراحل در برابر گروه معروف f/64 به ریاست آنسل آدامز قرار می گرفت که معتقد به عدم هرگونه دستکاری در ظهور و چاپ فیلم بود. به نظر می رسد چنین فلسفه ای با استدلالی که ارائه می دهد به خودی خود عکاسی را از جرگه هنر خارج می کند. گروه آنقدر قدرت و نفوذ داشت که به مدت بیش از یک دهه در کنار گذاشتن مجازی Mortensen از تاریخ عکاسی موفق شد. Mortensen مفهوم «نور دادن برای سایه ها و ظهور برای روشنی ها» را با تجربه بر عکس قضیه یعنی «نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها» متغیر کرد. مفهوم قبلی، تکنسین های تاریکخانه را وادار می کرد با استفاده از تکنیک معروف «Pull» نگاتیو را به نقطه مشخصی از پروسه ظهور که توسط فاکتور شناخته شده ای به نام «گاما» تنظیم می شد، برسانند. این تغییر مختصر پیش از آن که پروسه ظهور کامل شود نگاتیو را از ادامه راه نگه می داشت. من نمی توانم در مورد نتایجی که با استفاده از این روش و توسط ستارگان پر فروغی همچون گروهf/64 که مطمئناً عکس های باشکوهی خلق کرده اند که برای همیشه باقی خواهند ماند، بحث و استدلال کنم، اما می توانم در باره آن مفهوم پایه و اساسی حرف هایی بزنم. Mortensen می گفت، نگاتیو مانند «دوربین پیچیده» چشم انسان است که به اندازه کافی برای ضبط و انتقال تدریجی یک سوژه دچار محدودیت و مضیقه است و بیشتر، سوژه را قاپ می زند و می دزدد تا آن را با تمام جزئیات و حواشی اش نشان دهد. مفهوم پایه و قدیمی ارائه شده هم تنها همین کار را انجام می دهد. ایده Mortensen بر اساس مفهوم «نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها» منجر به ظهور کامل فیلم برای دستیابی به آنچه که نامش را «۷ مشتق» (۷ _D) گذاشته بود، شد. او حتی برای اثبات نظریه اش فیلمی را به اندازه کافی در پروسه ظهور تحریک کرد تا کاملاً ظاهر شود. او به جای ۵ دقیقه، نگاتیو را حدود یک تا یک و نیم ساعت یا تا قبل از آن که نگاتیو آسیب ببیند و لکه دار شود در «Developer» نگاه داشت. مدت ها پیش از آن که او وارد عکاسی شود در نیویورک با هنرمندانی از جمله Bridgeman، Henri و Bellows مشغول تحصیل بود و طی یک سال در «یونان» از بسیاری جاها نقاشی کرد. پس از بازگشت به Salt Lake City به تدریس در کلاس های هنر دبیرستان قدیمی خود پرداخت. من تعدادی از کارهای رنگ و روغن او را در Laguna Beach مشاهده کردم که کارهای بسیار با ارزشی بودند. مسئله اینست که او یک هنرمند مسلم بود و آن استعداد و سرشت را با خود به عکاسی آورده بود.

من هیچ عکاس دیگری را سراغ ندارم که پرتره هایی با کیفیت آثار mortensen ارائه کرده باشد. احساس من این است که یادگیری اغلب هنرمندان از طریق منابع یکسانی بوده و در نتیجه کارهای آنها هم شبیه به هم و یکسان به نظر می رسد. به نظر من، هر چند که آنها تکنسین های خوبی محسوب می شوند اما فاقد آن بارقه هنرمندی هستند و آن بارقه خصوصیتی است که فرد با آن متولد می شود و آموختنی نیست هر چند که مطالعه عمیق و دقیق تاریخ هنر و آثار هنرمندان متقدم و موفق، به بهبود درک افراد از هنر و ارتقای کیفیت آثار آنها کمک می کند. من به عکس های بسیاری توجه کرده ام و مجلات و کتاب های متعددی را ورق زده ام و در آنها آثاری را دیده ام که بیشتر آنها را تکنسین ها و نه هنرمندان تهیه و عرضه کرده اند. یک مثال: Mortensen برای کمک به داوری در یک نمایشگاه عکس در Santa Ana دعوت شده بود، یکی از معدود دفعاتی که از خانه و استودیواش در Laguna Beach دور شده بود. او به قانون Schnitt ریاضی دان آلمانی که می گفت باید نسبت A به B برابر با نسبت B به A-B باشد (افقی و عمودی) در ترکیب بندی عکس معتقد بود و در میان عکس ها به دنبال تصاویری بود که بیشتر با این قانون مطابقت کنند. چندتایی از عکس هایی را قانون Schnitt در آنها بیشتر رعایت شده بود توجه او را به خود جلب کردند، آنها را جدا و برای مقایسه و بررسی بیشتر آنها را به دیوار تکیه داد. بقیه داوران گیج شده بودند بیشتر انتخاب های آنها در میان عکس هایی که Mortensen انتخاب و جدا کرده بود وجود نداشتند. برای آن که عکاسی جایگاه خودش را در هنر داشته باشد باید بدست هنرمندان برجسته و عکاسان خبره به لحاظ فنی اعتلا یابد. بسیاری از عکاسان تکنیکی، کارهای درخشانی در زمینه ثبت و ضبط آنچه که جهان دارد ارائه می دهند اما تنها «عکاسان هنرمند» قادر به حفظ جایگاه عکاسی در سالن های هنری و کلکسیون ها هستند.

* عکاسان و عکاسی، به کوشش وارزیک درساهاکیان و بهمن جلالی- انتشارات سروش ۱۳۶۸
 

نظر شما