من پرگو نیستم، گفت و گو با پری یوش گنجی
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

من پرگو نیستم، گفت و گو با پری یوش گنجی

روزنامه شرق، سه شنبه ۸ دى ۱۳۸۳ - ۱۵ ذیقعده ۱۴۲۵ - ۲۸ دسامبر ۲۰۰۴

چرا این کتاب دو اسم مختلف دارد؟

این کتاب از اول دو زبانه تولید شد. اسم فارسی آن «چراغ رنگ » از یک شعر محمد جعفری نقاش و شاعر گرفته شد. این شعر در متن کتاب آمده است. اسم انگلیسی کتاب را از یک سخنرانی برداشته اند. در یکی از سخنرانی هایی که در ژاپن انجام داده بودم گفته بودم «هنر یعنی تمدن و تمدن یعنی هنر» که بخشی از آن برای نام کتاب انتخاب شد. تکه هایی از آن سخنرانی نیز در کتاب آمده است. سوای شناسنامه، وقتی روکش جلد برداشته شود اسم کتاب روی جلد اصلی دیده می شود.

-چه طور شد که متن اصلی کتاب را به صورت مصاحبه درآوردید؟

متن کتاب های نقاشی را معمولاً منتقدان چیره دست می نویسند و نکات فراوانی در مورد زندگی نقاش و اجتماع او را مطرح می کنند که به شناخت کارهای نقاش کمک می کند. اصولاً مقدمه را خود نقاش نمی نویسد بلکه دیگران می نویسند. اما مدت چندانی نیست که نقاشی نو به سرزمین ما پا گذاشته است، احتمالاً پنجاه سال، تازه دوره انقلاب را نیز از سر گذرانده است. به این جهت عجیب نیست که در زمینه نقد و شرح و شناخت نقاشی هنوز در آغاز راه باشیم. البته بعضی ها تند صحبت می کنند و می گویند «ما منقد داریم» که این حرف خیلی تند و عصبی است اما کسانی که می توانند از منظر هنرهای بصری به نقاشی نگاه کنند و در مورد آن بنویسند زیاد نیستند. در واقع جز یکی دو نفر، کسی به این کار مشغول نیست. بقیه همه انشاهایی با ادبیات ضعیف است.

هنگامی که قرار شد این کتاب تولید شود با استادان صاحب نظر مشورت شد و امکانات مختلف بررسی گردید. چندین استاد پیشنهاد کردند که کتاب به صورت مصاحبه باشد. به این ترتیب تا حدود زیادی مسئله کمبود منقد چیره دست برطرف می شود. برای انجام مصاحبه نیاز به روزنامه نگار هنری بود که قادر به درک کار باشد. متأسفانه در این زمینه نیز فقیریم و روزنامه نگاران هنری ما در آغاز راهند. بنابراین تولیدکنندگان کتاب تصمیم گرفتند که از میان متن هایی که قبلاً در مورد این کارها چاپ شده بود انتخاب کنند که انصافاً کار دشواری هم بود زیرا باید از بین انبوه نقدها و نظرها و مصاحبه ها و سخنرانی ها و یادداشت های تدریس دانشگاهی و تحقیقات مختلف چه در ایران و چه در خارج به متنی پاکیزه می رسیدند. سپس صحبت از یکدستی آن پیش آمد. نیاز به سخندانی خوش ذوق بود که با کلام معاصر آشنا باشد. خوشبختانه در این زمینه فقیر نیستیم و قرعه فال به نام حسین عابدی شاعر و روزنامه  نگار بی نیاز از معرفی افتاد که انصافاً به بهترین نحوی سئوال ها را تنظیم کرد و باعث شد متن کتاب یکدست شود. کار درخشان حسین عابدی یکی هم این بود که سئوال هایی را به این مجموعه اضافه کرد که ضمن استحکام استخوان بندی اصلی به نرمی متن کمک فراوان کرد.

-می خواهیم نظر شما را در مورد منقدانی که از سکویی جز هنرهای بصری به نقاشی نگاه می کنند بدانیم.

بگذارید قبل از هر چیز بگویم آخرین کسی که صلاحیت صحبت در مورد کارهای خود را دارد خود نقاش است. وقتی گفته می شود که از منظر ادبیات به نقاشی نگاه می کنند باید بگویم که این نگاه هیچ عیبی هم ندارد. در همه جای دنیا هم متداول است که از منظر ادبیات هم به نقاشی نگاه کنند همان گونه که شاعران و نویسندگانی مانند آندره برتون و گیوم آپولینر و گرترود استاین چنین کرده اند. در سرزمین خود ما نیز کارهای خوبی از گلستان و دریابندری و مختاری به جا مانده است. مهم درک کار است. البته شما بهتر از هر کسی می دانید که نقد و نظر دارای انواع گوناگون است و مهم این است که نقد، شالوده و ساختار داشته باشد که بدون آن هیچ ارزشی نخواهد داشت. اشکال اصلی موقعی است که روزنامه نگاری ناآشنا به اصول هنرهای بصری و ساختارهای نقد، با ادبیاتی لمپنی سراغ نقد نقاشی می رود.

-زبان روان و بدون سکته کتاب نشان از ویراستاری خوب آن دارد و در جای  جای کتاب رد پای ادیبی چیره دست مشهود است.

آرایش و پیرایش و ویرایش کتاب مراحل فراوانی داشت. پس از آن که کتاب آماده شد طبعاً نیازمند کسی بود که این مجموعه را ویرایش کند. به خاطر اعتقاد به کار دکتر مجابی از ایشان درخواست شد که لطف کردند و این کار مهم را به عهده گرفتند و به طرز درخشانی از عهده برآمدند.

-طراحی و تنظیم و صفحه آرایی این کتاب بدیع است و ما در کتاب های هنری دیگر با آن مواجه نبوده ایم. دلیل این که این نوع صفحه آرایی این قدر به فضای کارها نشسته چیست؟

طراحی و تنظیم و کلیه کارهای هنری کتاب کار استاد مرتضی ممیز است. شاید مهمترین مشخصه کاری مرتضی ممیز این است که به کارهایی پرداخته که با آن ارتباط برقرار کرده یا به هر دلیلی به آن علاقه داشته است. کارهای استاد ممیز آنقدر با موضوع ارتباط نزدیک دارد که من در کمتر جایی سراغ کرده ام. کار ممیز به بهترین شیوه درون موضوع را می شکافد. وقتی من کتاب خود را باز می کنم می بینم که چه قدر شبیه درون من و خود من است و واقعاً زندگی خود را در کتاب می بینم.

-پس فرم کتاب می تواند الگویی برای کتاب های دیگر هنری باشد؟

این کتاب تا آن جا که به کار ممیز مربوط می شود در نوع خود یک شاهکار صفحه آرایی به شمار می رود و هر گرافیست جوان می تواند از آن نکته  ها بیاموزد. ترکیب متن راست نویس فارسی با متن چپ نویس انگلیسی در کتابی که برای نمایش تابلوهای نقاشی تولید شده با ظرافت خاص خود استاد ممیز انجام شده است. برای سهولت ارجاع شماره صفحات دو زبانه ارائه شده است. در تنظیم تابلوها تاریخ و سبک کار رعایت شده است به طوری که مسیر تحول را می توان دنبال کرد. استاد ممیز با وجود بیماری سنگین و مشغله فراوان به این کار همت گماشت و دستیارانش نیز در مسائل اجرایی به یاری او شتافتند.

-تعداد اندکی کار در این کتاب هست که آن هم به دوره های مختلف مربوط می شود. دلیلش چیست؟

این مسئله به روحیه هر فرد بستگی دارد. روحیه من این است که پرگویی نکنم. در این کتاب پرگویی نمی بینید. از هر دوره دو یا سه تابلو در کتاب گنجانیده شده که به سادگی تا آ خر به همین ترتیب همراه مخاطب پیش می رود. در این کتاب فقط ۳۵ کار از چند دوره نقاشی ها به نمایش درآمده که نمی تواند تمام منازل کاری مرا در بربگیرد. حجم کتاب را طوری در نظر گرفتیم که قیمت آن زیاد نشود در نتیجه از کتاب حجیم و پر از جزئیات پرهیز شد.

-گروهی که این کتاب را سامان داده اند تیم حرفه ای بوده است این امر تا چه حد در بهتر شدن کتاب تأثیر داشته است؟

من در زندگی خوش شانسی های گوناگونی آورده ام از جمله آشنایی و کار با همین گروه شانس من بوده است. شعرهایی که شاملو و جعفری و دیگران به من داده اند که در همین کتاب آمده من فکر می کنم که لیاقت آن را نداشته ام. من فکر می کنم شانس من بوده که چنین تیمی برای کتاب من زحمت کشیده اند. این یک کار دسته جمعی بزرگ بود و عده زیادی برای آن زحمت کشیدند. گروه هایی مانند عکاس های مختلف، مترجمین حرفه ای، بخش های لیتوگرافی و چاپ صحافی که همه کمک کردند و این کار چنان ماهرانه انجام شد که من هرگز خود را شایسته این همه لطف و اقبال هنرمندان و اجتماع نمی دانم و جز سپاس از انجام دهندگانش کار دیگری از دستم برنمی آید. برای این کتاب استادان مختلف مدت های زیادی زحمت کشیدند و کتاب تا آنجا که به کار آنان مربوط می شود سراپا خوبی است و حاصل کارشان برای تمامی دست اندرکاران هنر و پدیدآورندگان کتاب می تواند نکات مثبت داشته باشد. عده زیادی هستند شامل مترجمین و عکاسان و بخش های فنی و... که همگی به گونه ای جدی زحمت کشیدند و چون تعدادشان زیاد است نمی توانم از همه نام ببرم.

-ناشر کتاب که بود؟

ناشر این کتاب نشر نظر است. پس از آن که ناشر ابراز علاقه کرد، با توجه به سابقه کاری این انتشارات که کارهای بسیار خوبی انجام داده و چون در کارهای قبلی که انجام داده، کیفیت مهمترین عامل بوده، تصمیم گرفتیم که چاپ آن را به نشر نظر بسپاریم. گروه حرفه ای نشر نظر بسیار صمیمی و مهربان بودند.

-شما تمام نکات مثبت این کتاب را گفتید پس عیب این کتاب چیست؟

عیب این کتاب، نقاشی های پری یوش گنجی است که هنوز پس از سی سال حضور مستمر در همه جا، نام او را پریوش می نویسند. تنها منفی این کتاب نقاشی های من است و این را صمیمانه و صادقانه می گویم.

نظر شما