موضوع : پژوهش | پایان نامه

جستاری بر پویانمایی باب اسفنجی و دلالت های تربیتی مترتب بر آن بر اساس ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت

پیشنهاده کارشناسی ارشد 1398
پدیدآور: زینب تصویری

استاد راهنما: زینب السادات اطهری
دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
چکیده

یکی از اساسی‌ترین مسائلی که امروزه در محافل علمی و آموزشی جهان مطرح است، مسئله تربیت و پرورش انسان‌هاست. سال‌های اولیه عمر هر فرد که بدون شک مهم‌ترین و مؤثرترین دوران زندگی او بشمار می‌رود، سال‌های شکل‌گیری شخصیت انسان است. ازآنجاکه همه معلومات، عادت‌ها و ویژگی‌های اخلاقی به‌دست‌آمده در این سال‌ها در عمق روح فرد باقی می‌ماند و بنای اصلی شخصیت و چارچوب وجودی او را در بزرگ‌سالی تشکیل می‌دهد. توجه همه‌جانبه به تربیت و رشد انسان در دوران کودکی ضروری می‌باشد. کودک به دلیل اشتغالات ذهنی کمتر، ازلحاظ روانی و ذهنی، آمادگی بالایی برای دریافت تعالیم و مفاهیم دارد و در این دوران شخصیت او بسیار انعطاف‌پذیر است لذا استعداد هرگونه تربیتی را دارد و هر آنچه در این دوران دریافت می‌کند، ریشه‌دار و محکم در وجودش باقی می‌ماند.(جمالزاده، 1393: 10) در این دوران منابع مختلفی، برای ارضای حس پذیرندگی روح و روان کودک وجود دارد. یکی از این منابع خانه و خانواده می‌باشد که کودک در سال‌های پیش از ورود به مدرسه بیشترین زمان خود را با آن‌ها سپری می‌کند. پس از ورود به مدرسه و آغاز دوران تحصیلی کودک، گروه‌های همسالان، هم‌کلاسی‌ها و هم‌مدرسه‌ای‌ها، مربیان و سایر افرادی که در این حیطه قرار دارند، منبع دیگری برای شکل دادن به تربیت فرد محسوب می‌شوند. علاوه بر موارد فوق، منبعی که از همان اوایل کودکی در محیط پیرامونی کودک وجود دارد و در کنار خانواده و مدرسه دارای تأثیراتی بر کودکان است رسانه می‌باشد. رسانه برای جلب توجه کودکان از برنامه‌های گوناگون استفاده می‌کند که قصه و داستان در قالب پویانمایی‌ها ازجمله آن‌ها محسوب می‌شوند و بیشتر علاقه‌مندی کودکان را نیز همین پویانمایی‌ها دربرمی گیرند (موسی پور و درتاج، 1387: 162-164). واژه پویانمایی به معنی - جان بخشیدن و تحرک دادن است، درحالی‌که پویانمایی از تعدادی تصویر ثابت، متوالی و مرتبط تشکیل‌شده است، اگر این تصاویر به‌سرعت و به‌طور متوالی نمایش داده شوند، چشم انسان دچار خطای دید شده و آن‌ها را به‌صورت تصویر متحرک می‌بیند (مظلومی، 1390: 7). واقعیت و تخیل در کودک آن‌چنان به‌هم‌پیوسته است که جدا کردن آن بسیار دشوار است. عدم برخورداری از رشد کامل ذهنی و وجود خصایص شدید عاطفی ازجمله ویژگی‌های دوران کودکی است که حاکی از تناسب زبان تصاویر با زبان و گرایش‌ها طبیعی این گروه و درنتیجه جذب آن‌ها به رسانه و خصوصاً پویانمایی‌ها می‌شود (کریمی،1390: 8). علاوه بر جذابیت و گیرایی پویانمایی برای کودکان، پر کردن خلائی به نام اوقات فراغت نیز باعث تشدید نقش رسانه در زندگی کودکان می‌شود. انسان‌ها هر سنّی که داشته باشند، یک فعالیت اصلی و محوری دارند که گذراندن زمان در آن سن، حول آن محور است. این فعالیت اصلی در طول زمان (به خاطر طبع خاص انسان) برای انسان ملال‌آور می‌شود. پس انسان در امور و فعالیت‌هایش باید دارای تنوع باشد که این تنوع، اولاً باید غیرازآن فعالیت اصلی باشد و ثانیاً درزمانی خارج از زمان آن فعالیت باشد تا آسیبی به این فعالیت اصلی نرسد. فعالیت اصلی کودک پیش از مدرسه، بازی و پس از مدرسه، درس است. طبیعی است که کودک از بازی و درس خسته شده و نیازمند یک فعالیت جانبی می‌شود تا اوقاتی را که خالی از فعالیت اصلی است را پر کند و خستگی‌های خود را برطرف نماید. رسانه یکی از گزینه‌هایی است که می‌تواند در زمان‌های فراغت کودک مورد استفاده قرار گیرد (آذری، 1377، 77). در چند دهه اخیر با پیشرفت‌های رخ‌داده در دنیای فناوری و در پی آن رواج نمایش خانگی، فیلم‌ها و برنامه‌ها و طیف محتواهای در دسترس کودکان و خانواده‌ها افزایش‌یافته است. فناوری‌های جدید به مخاطبان امکان می‌دهد به‌جای اینکه به سالن بسته سینما بروند یا فیلمی را در یک‌زمان معین از تلویزیون ببینند، فیلم‌ها را هرزمانی که می‌خواهند تماشا کنند. نکته قابل‌تأمل درباره فناوری‌های جدید این است که کودکان می‌توانند بارها برنامه موردعلاقه خود را بدون هیچ‌گونه احساس خستگی تماشا کنند. بعضی از کودکان تمام صحنه‌ها و گفتار برنامه دلخواهشان را حفظ هستند و همین امر باعث می‌شود که به کوچک‌ترین نکته‌های درون برنامه‌ها توجه کرده و آن را در ذهن خود تحلیل کنند و به خاطر بسپارند (ده صوفیانی،1392: 51-52). رسانه علاوه بر تمام جذابیت‌های ظاهری که دارد دارای تأثیرات پنهانی فراوانی است به‌طوری‌که می‌تواند بر علم کودکان و باورها و ارزش‌های آن‌ها تأثیر بگذارد، هم‌چنین می‌تواند نگرش‌های آن‌ها یا احساساتشان نسبت به امور مختلف را تغییر دهد یا نسبت به نحوه برخورد با مشکلات اجتماعی و فردی نگرش ایجاد کند و می‌تواند موجب بروز اعمال خاص و دگرگونی در الگوهای رفتاری بشود (گونتر ،36:1372). مک کوبی می‌گوید: «دلایلی وجود دارد که بپذیریم نگرش‌ها و باورهای کودکان ممکن است توسط رسانه‌ها شکل‌دهی شود. برنامه‌هایی که احساسات و نگرش‌های شخصیت‌های کارتونی را به کودکان القا می‌کنند، همچنین می‌توانند به‌عنوان یکی از منابعی محسوب شوند که عناصر لازم را جهت نظم بخشیدن و بیان تجربیات برای کودکان فراهم کنند» (گونتر،42:1372). رسانه‌ها، بیشتر به روشی غیرمستقیم، اما فراگیر اطلاعات و آگاهی‌های بسیاری را به مخاطبان منتقل می‌کنند و زندگی روزمره آنان را زیر نفوذ خود قرار می‌دهند و هرچه مدت ارائه محتوا یا مضمونی خاص در برنامه‌ای بیشتر باشد، تأثیر بیشتری بر مخاطب می‌گذارد، همچنین رسانه می‌تواند از طریق برنامه‌های نمایشی و سرگرم‌کننده تأثیر بیشتری بر کودکان بگذارد، درحالی‌که بخش بزرگی از یادگیری انسان از راه مشاهده رفتار و اعمال دیگران انجام می‌شود (گرجی بندپی، 1391، ص 25-30). علاوه بر این‌ها، رسانه‌ها می‌توانند ابزاری برای انتقال محتوای آموزشی و آموزش اقشار مختلف مردم باشند. این آموزش می‌تواند مستقیم و یا غیرمستقیم باشد. گاهی یک محتوای آموزشی به‌طور مستقیم از طریق رسانه به مخاطب ارائه‌شده و گاه نیز در خلال برنامه‌های گوناگون و غیرمستقیم مط

نظر شما