فرسایش خاک ; قهقرای تدریجی حیات. . .
موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

فرسایش خاک ; قهقرای تدریجی حیات. . .

روزنامه همشهری، یکشنبه 28 مرداد ,1375 18 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1045

فرسایش خاک در بازفت چهارمحال و بختیاری (واپسین بخش ) فراموش نکنیم که خاک تنهاچیزی است که نمی توان آن رااز خارج وارد کرد!

اشاره: به راستی چگونه است که زاگرس, این ستیغ بلند مهربان, که درپهنه وسیعی از کشور ما زمینه حیات و معیشت میلیون ها تن از هم میهنان مان را فراهم کرده است, چنان در دام تخریب و ویرانی قرارگرفته که گفته می شود, هر قطره بارانی می تواند تکه ای از خاک آن را به جلگه های دوردست بکشاند در سال های نه چندان دور, زاگرس ما چه سیمایی خواهد داشت و زاگرس نشینان آواره کدام سرزمین ها خواهند بود در واپسین بخش این گزارش, دوباره به بازفت می رویم و سوگنوشت یکی از دلمشغولان طبیعت میهن را پی می گیریم.

احداث جاده های دسترسی درمناطق بازفت مثل جاده چمن گلی به ترکی به عرض متوسط 5 متر و به طول متوسط 60 کیلومتر و در بعضی نقاط ارتفاع 10 متر برای حداکثر 5 یا 6 پارچه آبادی چه می گویم , در بعضی موارد برای جمعیتی شامل چند خانوار به عدد انگشتان یک دست و شاید کمتر, آنهم خوش نشین عشایری که دائم در کوچاند و نیز بلوطها و فندقهایی که در همسایگان ما ثروتی مهم و ارزآور است. ولی در خاک زرخیز میهن اسلامی ما به علت احداث غیر فنی جاده خاکی و برش بی محابای تپه های سست که اکثرا رسوبی و بر روی لایه ای از خاک لس که خاکی است صابونی شکل استقراریافته و.. . باید ریشه کن شود و متاسفانه دیر نیست که چون سبزه پایمال گشته در زیردرخت سایه دار, سایه نیزمی رود تا از درخت رخت بربندد. بوته های روئیده بر سختون های کوه نیز از حمله بزهای عشایردر امان نمانده و درختان گویی به پهنای دشتهای خوزستان می گریند و درختان بلوط شمعی گشته اند برمزار خود. یکی از عشایر می گفت که احشامش (باید توجه کرد که اکثر بز نگهداری می )!¢÷÷î به علت نبود علوفه فروخته است و دیگری مترصد این بودکه گوسفندانش را به شهر ببرد. در اوایل تیر که چنین باشد مرداد و شهریور چگونه خواهد گذشت
در پی سیل سال گذشته به دلایل پیش گفته میلیونها تن خاک مرغوب شسته
شد و چون شرنگ تلخی به کام سدهای تازه احداث شده و نیز سدهای
قدیمی ریخت که قطعا همچون طاعونی بر پیکر پربهای آنها وارد آمده
است.
سدهای بزرگی که در خوزستان واقع است, دارای حوزه آبخیزچند صد
هکتاری در منطقه چهارمحال و بختیاری و لرستان می باشد و بخش موثر
این حوزه در منطقه بازفت قرار دارد. اگر سرچشمه های حیرت انگیز در
دره های عمیق رشته کوههای زاگرس را از دست بدهیم و بگذاریم بازفت
ویران شود این ثروت مهم طبیعی را هرگز دوباره به دست نخواهیم آورد.
سالیان درازی است که ایل راههای کوهستانی عشایر کوچرورا از قشلاق
به ییلاق و برعکس هدایت می کنند. هزاران سال است که جنگل های بلوط
حوزه آبخیز رودخانه های کارون وکرخه پذیرای حیات وحش است و به
گواهی عشایر غیوری که درجای جای کوهستانهای چهارمحال وبختیاری
ماوا دارند, درگذشته های دورتر کمتر شاهد خشم رودخانه ها سیل های
ویرانگر و پیامدهای نابودکننده آن بوده اند. سیل 29 مرداد سال 74 و
تکرار این حادثه تلخ در اواخر شهریورماه همان سال در سرچشمه های
رودخانه ها در بازفت, چنان خسارات سنگین و غیرقابل جبرانی بر پیکر
ایل و ایلیات و زیست بوم این منطقه وارد کرد که به گواهی عشایر, پیکر
بی جان شماری از قربانیان و دام ها را از فراز درختان و لابه لای شاخه ها
بدست آورده اند. این سیل تنها محصول تلخ یک ساعت بارندگی بوده است.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست, پس ما پوشش گیاهی را از بین
برده ایم و زمین را بی دفاع کرده ایم.
با این شرایط وهم انگیز, جای بسی تعجب است که هنوز شماری از درختان
برپا ایستاده اند وهنوز گروههایی از عشایر درمنطقه بازفت
ماندگار شده اند بی شک عشق ریشه دار آنها به زیست بوم این منطقه
ماندگارشان کرده است.
اما مصیبت از سوی دیگر رخنموده است. راهسازی های بی رویه, باعث
فرسایش سریع خاک, از میان رفتن گونه های گیاهی به ویژه درختان
بلوط شده است. احداث جاده های دسترس در منطقه بازفت همچون جاده
چمن گلی به ترکی به عرض متوسط 5 متر و به طول متوسط 60 کیلومتر و
در بعضی نقاط تا ارتفاع 10 متر برای حداکثر 5 یا 6 پارچه آبادی حتی
در بعضی نقاط برای جمعیتی شامل چند خانوار که خوش نشین بوده و دائم
در کوچ می باشند. پیش از آن که به عنوان یک ضرورت مطرح شود.
بز در منطقه بازفت یکی از مهمترین آفت هاست. حتی درصخره های
مرتفع هیچ گیاهی ازیورش بزها در امان نمانده است. بزها, شاخه های
نورس و برگ ها و جوانه های بلوط را می خورند و زندگی این گونه پرارزش
را به خطر می اندازند. این هجوم ویرانگر بزها, چنان کوه و دشت را خالی
از گیاه و بوته کرده است که تنی چند از عشایر, دام های خود را فروخته
و ناچار به مهاجرت شده اند.
فرسایش خاک مرثیه غم انگیزی است. این تخریب دامنه دار که براثر چرای
بی رویه, بوته کنی برای تامین هیزم توسط عشایربا جاده سازی های
غیراصولی وغیرضروری و تبدیل مراتع ودامنه ها به زمین های کشاورزی
کم بازده واقع می شود, تنها در سال گذشته باعث سرازیر شدن میلیون ها
تن خاک مرغوب به رود کارون شد. فرسایش خاک حاصلخیز ثروت بی جانشینی
است که از یک سو باعث نابودی کشاورزی, کشت و کار و دامداری و
سرانجام بروز فقر و مهاجرت های دستجمعی می شود و از سوی دیگر, دریاچه
سدها را پر از گل و لای می کند و از عمر مفید آنها می کاهد و در نتیجه
این سرمایه های ملی براثر غفلت و کم توجهی به ورطه نابودی می افتند.
نگاهی به رود کارون این واقعیت تلخ را بر ملا می کند که اینک کف رود
کارون انباشته از گل و لای و خاک حاصلخیزی می باشد که بر اثر سیل از
دامنه ها شسته شده و به رودخانه سرازیر شده است. انباشت گل و لای در
رود کارون باعث شده که هر ساله در فصل بهار, سیلاب فراتر از نوار
ساحلی کارون, خیابان ها و معابر اهواز و دیگر شهرهای واقع در مسیر را
با خطر جدی روبه رو کند. انباشت گل و لای ناشی از فرسایش خاک در عمل
کشتیرانی را در کارون غیرممکن کرده است.
و چرا با اندکی طغیان کارون, آب آنقدر بالا می آید که مناطق وسیعی از
اهواز را فرا می گیرد. بدیهی است که به خاطر افزایش رسوبات از عمق
کارون کاسته شده است و از این رو آبهای آن در فصل بارندگی در پی
بستری سبز, به کرانه ها رومی آورند.
از مسئولین عاجزانه می خواهیم برای آبخیزداری این کشور گهربار
تمهیدی بیندیشند و از شعارگویی پرهیز کرده و به عمل روی بیاورند.
وقت بسیار تنگ است و کار بسیار سترگ. دیگر موعد حرف و مصاحبه و
گردهمایی و.. . گذشته است. فراموش نکنیم, ما همه چیز می توانیم از
خارج وارد کنیم, گوشت, نان, دارو و حتی آب, اما, خاک نه دیری نخواهد
پایید که قصه دردناک جنوب در دامنه های زاگرس هم رخ دهد. ناصرخسرو در
سفرنامه ای می نویسد از شوشتر تا اهواز را از میان جنگلی از
درختان سایه دار طی کرده است. . . واکنون این راه بیابانی است
تفتیده. باید برای منابع طبیعی کشور فکری اساسی کرد. باید از
بمباران قطرات باران و انهدام خاکدانه ها پیشگیری کرد. باید برای
مهاجرت بلوطها از دامنه به ارتفاع باهمه توان کوشید. در بازفت
هیچ نشانی از آبخیزداری و احیاء نیست واگر حتی لحظه ای به بازفت
بیایی, بسیار خواهی گریست برای زمین سوزان و بلوطهای عریان و خواهی
پرسید این جاده به چه بهایی احداث شده است جاده ای که موجب مهاجرت
عشایر بشود, جاده ای که زمینه ساز تخریب مراتع و جنگل ها بشود, احداث
آن چه ضرورتی دارد به راستی اندیشیه ایم که قبل از احداث هر سه
می بایست در پی احیاء پوشش گیاهی حوزه های آبخیز آن بود
پیش از اینکه بازفت, ازنفس فرو افتد و همچون دامنه های پایین دست
آن به دام بیابانی شدن بیفتد, به یاری اش بشتابیم. باور کنیم که
همین حالا هم قدری دیر است.
اسماعیل مددی

بازفت منطقه ای است واقع دررشته کوههای زاگرس در استان
چهارمحال و بختیاری از سرچشمه های رودخانه های مهمی همچون کارون دز
سیمره
 

نظر شما