موضوع : نمایه مطبوعات | پگاه حوزه

قرآن پژوهی با رویکرد خبری و یافته های جدید ارتباطی

مجله  پگاه حوزه  08 تیر 1381، شماره 55 

نویسنده : آشنا، حسام الدین
هر پژوهشگری می تواند از منظری خاص وباپرسشی مشخص به گوهر گرانبار کلام خداوند، یعنی قران مجید وارد شود و از صدف کلمات، گوهر معانی برگیرد. قرنهاست که اهل بلاغت و معانی بیان از منظر زیبایی شناسی کلام، به قران می پردازند و از هر آیه ای چندین نکته ی بلاغی و بیانی برداشت می کنند و حتی در وصف آیه ای از آیات الهی، کتاب می نگارند. دانشمندان زبان شناس، با جست وجوی عمیق در جملات قرآنی، شواهد نحوی را استخراج کرده و اعراب «القرآن الکریم» را بنیاد می گذارند. از این رو، از یک طرف پژوهش های مختلف در قرآن کریم موجب پیدایش دانش پردامنه ی علوم القرآن شده و از طرف دیگر، پیشرفت علوم تجربی و انسانی در دهه های گذشته نیز رویکردهای جدیدی را در قرآن پژوهی به دنبال داشته است. کیهان شناسان، پزشکان، روانشناسان، جامعه شناسان، سیاست پژوهان و دیگر عالمان نیز به رشته های مختلف «العلوم فی القرآن» رونق بخشیده اند و کتاب هایی، هم چون «الهیئه فی القرآن، علم النفس القرآنی، الصور الفنیه فی القرآن» و... حاصل تلاش های بی دریغ این اندیشمندان است.[1]

این گونه تلاش ها نمایانگر سه رویکرد اساسی در اسلامی کردن معرفت است: گروهی از افراد، علوم، معارف و متون اسلامی آغاز کرده اند و باعرضه ی پرسش های علوم به منابع دینی و استنباط اجتهادی، از آن به غنی تر کردن دانش دینی مدد رسانده اند و گروهی دیگر، از علوم اجتماعی آغاز کرده اند و با پذیرش روشها و برخی مفروضات اصلی آن، به اصلاح انحرافات در پرتو معرفت ناشی از کلام وحی و معصومان پرداخته اند.[2] رویکرد سوم را می توان برآیند رویکردهای قبلی و تلاش دو سویه برای ارتقای دریافت بشری از پدیده های علمی و اجتماعی در پرتو آموزه های دینی و افزایش بصیرت و معرفت دینی در پرتو یافته های علوم اجتماعی و تجربی دانست. در این رویکرد به جای تقابل اندیشی میان علم و دین، بر مشترکات تأکید می شود و تأییدات رویکردهای علمی و دینی نسبت به یکدیگر به عنوان پشتوانه ی اعتبار برداشت های متعارض در هر رویکرد تلقی می شود.

این مقاله تلاش می کند تا با عنایت به رویکرد تلفیقی و دو سویه در معرفت دینی - علمی از منظر خبرشناسی (یکی از شاخه های علم ارتباطات) به قرآن پژوهی بپردازد، اما فقط در حد طرح یک ایده و اشاره به نمونه هایی چند و نه یک پژوهش کلان و استقصاء تام. به نظر می رسد که پژوهشگران در ارتباطات هم می توانند از این مائده ی آسمانی درحد بضاعت خود بهره برگیرند و هم می توانند پرتوی تازه بر این گنج پنهان بیفکنند و جلوه ای از جلوات نورانی آن را بر تشنگان معرفت بنمایانند.[3]

قرآن، یک رسانه ی ویژه
اکنون که قرآن کریم به شکل یک کتاب مدون در اختیار ماست، حاصل سه فرآیند ارتباطی است:

1. ارتباط خدا با انسان یا ارتباط وحیانی؛ این ارتباط ناشناخته که برای فهم کیفیت و فرآیند آن، راهی جز استناد به خود قرآن کریم و اقوال پیامبر اکرم «صلی اللّه علیه و آله» (پیام و گیرنده ی پیام) وجود ندارد، بسیار قابل تأمل است. در این نوشته ی کوتاه فقط به وجه ارتباطی، یعنی یکی از وجوه متعدد آن اشاره می شود:

از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) وحی یا شعور مرموز ارتباطی خاص میان خداوند با برخی مخلوقات منتخت است. ایشان برای تفهیم مطلب، از تمثیل امواج رادیو استفاده کرده اند که علیرغم وجود امواج در هوا فقط از طریق گیرنده ی مناسب قابل تبدیل به انرژی صوتی است.[4] مباحث امروزین در حوزه، فشرده سازی دیجیتالی و پهنای باند می تواند در فهم تمثیلی پدیده ی وحی که در اصطلاح شناسی قرآنی و به تعبیر راغب اصفهانی، به معنای اشاره ی سریع آمده است، کمک شایانی بنماید. در این تعبیر انتقال وحی بسیار سریع و حجم زیادی از اطلاعات باچگالی بسیار بالا از یک فرستنده ی خاص به یک گیرنده ی خاص (نقطه به نقطه) است. شاید آیات شریفه ی زیر به فهم این پروتکل ارتباطی خاص مدد رساند:

«ما کان لبشر أن یکلّمه الله إلا وحیا او من ورای ححاب اَو یرسل رسولا فیوحی باذنه مایشاء إنّه عَلِی حکیم» (شوری 51) «ولا تعجل بالقران من قبل ان یقضی الیک وحیه»(طه 114)

این ارتباط مستلزم رمزگذاری و رمزگشایی است. یکسانی و هماهنگی میان دستورالعمل های رمزگذاری و رمزگشایی شرط اصلی عدم اختلال در هنگام دریافت است.[5] عصمت پیامبر اکرم (ص) در مقام تلقی وحی را در پرتو این اصل ارتباطی بهتر می توان درک کرد. از سوی دیگر اولین مرتبه ی نزول نیز در همین مرحله واقع می شود و پیام الهی بر قلب انسانی فرود می آید. در اصطلاح شناسی علوم قرآنی این مرحله را نزول دفعی و زمان آن را «لیلة القدر» می دانند.

2. ارتباط میان فردی، شفاهی، مستقیم، شخصی و رو در روی پیامبر با مردمانی که وحی را بر آنان تلاوت می نمود. در مرتبه ی اول نزول، هنوز کلمات درپیام نقشی ندارند ولی در مرتبه ی دوم نزول، همراه با ساخت یافتگی پیام در قالب زبان عربی است. تبدیل وحی به گفتار و پیام شفاهی نوعی تنزیل است؛ یعنی تمام ویژگی های فرازبانی وحی که نمود آن در جذبه های روحانی پیامبر اکرم (ص) در هنگام دیدار جبرئیل رخ می نمود، از پیام حذف می شود. در این مرحله امر قلبی به پدیده ی زبانی تبدیل می شود، اما هنوز ویژگی های زبان گفتاری و پیام شناسی را درخود دارد؛یعنی حاوی تاکیدات و فشارها (Atress And Intonation) و قرائن حالیه و مقالیه است. معاصران پیامبر اکرم (ص) و مخاطبان اولیه ی قرآن کریم، امکان درک توام با همزمانی و فهم محتوا (Content) را در پرتو زمینه ی (Context) داشته اند؛ در نتیجه درک معانی ضمنی این پیام الهی برای آنان با سهولت بیشتری نسبت به آیندگان ممکن بود. قرآن کریم نیز به صراحت از پیامبر خواسته است که وحی را بر مردم تلاوت کند «اتل ما اوحی الیک من الکتاب...» عنکبوت 45 و محتوای کتاب قلبی را بر آنان آشکار نماید: «قل انما یوحی الی انما الهکم اله واحد فهل انتم مسلمون»(انبیا 108) این مرحله را نزول تدریجی قران و زمان آن را 23 سال نبوت پیامبر و در مناسبت های مختلف می دانند.مسلمانان براین عقیده اند که تبدیل وحی به کلمات نیز امری الهی و پیشینی است.

3. تبدیل ارتباط شفاهی به پیام غیر مستقیم و غیرشخصی؛ یعنی نوشته شدن قرآن کریم براساس ترتیب مورد نظر پیامبر اکرم و تبدیل آن به کتاب.

در این مرحله ویژگی های پیام شفاهی نیز از قرآن موجود حذف شد و در واقع سومین مرتبه ی نزول واقع شد. همان گونه که متن نوشته شده، هیچگاه قابل مقایسه با تصویر توام با صوت نیست؛ قرآن مکتوب هم نسبت به قرآن ناطق در عصر پیامبر از مرتبه ی نازلتری برخوردار است و درک آن با مشکلات و احتمال خطای بیشتری همراه است.[6] این فرآیند سه مرحله ای لزوم توجه به ویژگی ها و مراحل رمزگشایی از پیام را در هر یک از مراتب نزول نشان می دهد.

رویکرد ارتباطی در تفسیر قرآن سعی می کند از دو پوسته و قشر خط و کلام بگذرد و با بازیابی مجدد متن در زمینه ی فرا تاریخی خود به گوهر وحیانی قرآن کریم توجه کند. شاید بازنگری مباحث مربوط به ذاتی و عرضی در دین از این منظر ارتباطی، نتایج شگفتی ببار آورد.

اولین مرحله ی رمز گشایی از قرآن (قرآن مکتوب) در تفسیر ارتباطی (بعنوان جایگزینی برای تفسیر ترتیبی و موضوعی) عبور از اصطلاح کتاب به معنای متداول است. برای تقریب به ذهن، ابتدائا باید گفت: قرآن کریم بیش از آن که دارای خصوصیات یک وسیله ی ارتباط جمعی به اسم کتاب باشد، به یک نشریه شبیه است آن هم از نوع گاهنامه.[7] در جریان نزول تدریجی، آیات الهی در شرایط و اوقات متفاوت، در سبک ها و حجم های مختلف نازل می شد. تفکیک آیات مکی و مدنی، اختلاف طول متوسط آیات، لحن و آهنگ متفاوت آیات و تألیف کتب متعدد درباره ی شان نزول آیات، این باور را تقویت می کند که قرآن کریم در واقع مجموعه ای از گفتارهای کوتاه و بلند در موضوعات بسیار متنوع است که در طول 23 سال در شرایط مختلف و به مناسبت های گوناگون منتشر شده است و پس از اتمام دوره ی انتشار یا حتی در طول دوره ی انتشار به گونه ای استثنایی و هنرمندانه، این بسته های آیات در یک ویرایش و تدوین جدید به یک کتاب تبدیل شد. قرآن، مکتوب بسیار فراتر از دوره ی صحافی شده ی یک گاهنامه است؛ اگر قرآن فقط به ترتیب نزول مرتّب و تدوین می شد، چیزی نبود جز گزارش تاریخی از شرایط و مراحل دعوت پیامبر و نه کتابی جاودان برای همه ی تاریخ. آنچه قرآن مکتوب را به معجزه ی پیامبر تبدیل کرده، نه فقط حسن اجزاء، بلکه حسن تالیف هم هست. به تعبیر ساخت گرایان، کلّیت قرآن فراتر از جمع اجزاء آن است.

تفسیر ارتباطی قرآن کریم - فراتر از تفسیر ترتیبی و موضوعی - نظر به مشابهت قرآن، با یک محصول ارتباطی تدوین شده دارد. همان گونه که فهم، تحلیل، تفسیر و رمز گشایی از یک فیلم بدون آشنایی با فن تدوین - به عنوان معماری فیلم - ممکن نیست، یا تحلیل یک بسته ی خبری بدون شناخت پدیده ی ویراستاری، خبر ناقص است، در تفسیر قرآن کریم - به عنوان متعالی ترین محصول ارتباطی موجود در جهان - نیز باید به اهمیت نحوه ی تدوین و گزینش های الهی در ویراستاری این مجموعه عظیم توجه کرد.

قرآن، یک رسانه ی خبری
اگر قرآن کریم را از حیث محتوایی مورد بررسی قرار دهیم، با سه نوع گویه ی اصلی مواجه می شویم: بخش کوچکی از قرآن را احکام تشکیل می دهد که با حجمی حدود پانصد آیه معمولاً در «کتب آیات الاحکام و احکام القرآن» تجزیه و تحلیل می شود. این آیات به هنجارسازی و آموزش بایدها و نبایدهای تکلیفی می پردازد و رفتارهای مومنان را شکل می دهد. آیاتی نظیر: «کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم» (بقره 183) «ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» (آل عمران 97) «فاغسلوا وجوهکم وایدیکم الی المرافق» (مائده 6) «اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه» (بقره 282) در این مجموعه ی آیات جای دارند. کارکرد گروه دوم آیات الهی را می توان مشابه به کارکرد کلاسیک «راهنمایی» و «پرورش احساسات» در وسایل ارتباط جمعی ارزیابی کرد. این مجموعه ی آیات که از آن هابه عنوان «مواعظ» یاد می شود، شامل عقاید حقّه، مباحث کلامی و وصایای الهی برای زندگی سعادتمند در دنیا است؛ آیات زیر به عنوان نمونه ای از این گروه قابل ذکر است:

«و وصّینا الانسان بوالدیه حملته امه وهنا علی وهن» (لقمان14) «ولقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله» (نساء131)، «ولن تغنی عنکم فئتکم شیئا و لو کثرت» (انفال19)، «و توبوا الی الله جمیعا ایها المومنون لعلکم تفلحون» (نور31).

گروه سوم آیات الهی «اخبار» است که دارای کارکردی مشابه وظیفه ی اطلاع رسانی در رسانه های جمعی است. بخش اعظم آیات الهی را می توان در این مقوله جای داد، چرا که رسالت اصلی پیامبر اکرم(ص) یعنی ابلاغ الهی جز در سایه ی اخبار از گذشته، حال و آینده قابل تحقق نبود. یکی از رویکردهای مهم درتفسیر ارتباطی قرآن کریم، بررسی خبر رسانی در این وسیله ی ارتباطی است. اهمیت این رویکرد در آن است که اخبارقرآنی دارای چنان ارزش های خبری است که ماندگاری زمانی آن را در گستره جغرافیایی و در پهنای فرهنگ های متفاوت تضمین کرده است. یک متخصص خبر نویسی حق دارد از خود سوال کند که چگونه می توان خبری نوشت که هرگز کهنه نشود، همواره تازگی خود را حفظ نماید و در عین حال برای همه ی انسان ها از هر رنگ و نژاد و با هر پیشینه و فرهنگ دارای جذابیت خبری باشد؟ آن محقق فرضی می تواند با کاوش در عناصر و ارزش های موجود در پیام های خبری کتاب الهی پاسخ خود را بیابد. در این بخش از نوشته با رویکرد درون متنی، به تحلیل پاره ای از پیام های خبری قرآن کریم می پردازیم و امیدواریم در نوشته ای دیگر به بحث برون دینی به خصوص ارزش های خبری (Values News) در قرآن کریم بپردازیم.

اصطلاح شناسی خبری درقرآن کریم
با بررسی اجمالی قرآن، روشن می شود که سه کلید واژه ی مهم در حوزه ی خبر وجود دارد: «خبر، حدث و نبأ». اگر چه پیام های خبری قرآن کریم به این واژه ها محدود نمی شود، ولی آیات مرتبط با این واژه ها را می توان نمونه ای از کل آیات دانست.

خبر در لغت به معنای آگاهی به پدیده هاست. ویژگی این آگاهی معرفت به لایه های زیرین و باطن امور است و از همین باب است «خبره و خبیر»؛خبیر فقط دانا نیست، بلکه دانای نهان هاست. از این روست که خضر نبی (ع) در پایان آن سفر آزمایشی، خطاب به موسی (ع)می گوید: «وکیف تصبرعلی مالم تحط به خبرا» (کهف 68) در آیاتی که واژه ی خبر همراه با دو واژه نبأ و حدّث به کار رفته است، این ویژگی معنایی خبر، یعنی عمق و بصیرت به خوبی به چشم می خورد«قل لاتعتذروا لن نومن لکم قد نبأنا الله من اخبارکم»(توبه 94) «یومئذ تحدّث اخبارها بأنّ ربک اوحی لها» (زلزال 5-4) آن چه در این مورد قابل ذکر است، عدم کاربرد ریشه ی سه حرفی خبر در صیغه های فعلی است. خبر در قرآن بیش از آن که به فرآیند و جنبه ی فعلی مربوط باشد، به محتوای پیام می پردازد.

ریشه ی سه حرفی حدّث و مصدر آن حدوث به معنای پدید آمدن یک چیز پس از آن است که وجود نداشته است و حدیث هر کلامی است که از راه گوش یا وحی در بیداری و خواب به انسان می رسد؛ در نتیجه در حدیث دو وجه تازگی و کلامی بودن لحاظ می شود. خداوند کتاب خود را حدیث نامیده است: «الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها» (زمر23). نگاهی اجمالی به آیات نشان می دهد که حدیث در زبان قرآن در معنایی مشابه به گزارش خبری و اعم از گفتار انسانی و مشتمل برشرح فرایندها و وقایعی مانند جریان موسی و آتش: «هل اتاک حدیث موسی» (طه9) داستان میهمانان ابراهیم «وهل اتاک حدیث ضیف ابراهیم المکرمین» (ذاریات 24) و... می باشد.

شاید مرتبط ترین واژه بامباحث خبری امروزین، «نبأ» باشد. این واژه در عمیق ترین و اصیل ترین لایه ی معنایی به حرکت از یک مکان به مکان دیگر اشاره دارد. نبأ خبری است که منتقل می شود، از دروغ خالی است و دارای فایده ی بزرگی است و به واسطه ی آن، یا علم حاصل می شود و یا یک طرفِ احتمال تقویت می شود. پس نبأ در زبان قرآن، یک پیام خبری است که دارای چهار ویژگی انتقال، مفید بودن، صادق بودن، آگاه کننده و کاهش دهنده ی ابهام می باشد.

بررسی آیات الهی نشان می دهد که فرستندگان اصلی این گونه پیام های خبری، خداوند و پیامبران الهی هستند. اساساً نبوت چیزی جز دریافت نبأ الهی و انتقال آن به دیگران نیست. اگر صفات منتسب به نبأ را در قرآن کریم مورد توجه قرار دهیم، روشن می شود که پیام های خبری در قرآن انواعی دارد؛ اخبار یقینی: «وجئتک من سبا بنبأٍ یقین» (نمل 22)، اخبار حقیقی: «نحن نقص علیک نبأهم بالحق» (کهف 13)، اخبار پنهانی: «ذلک من انبأ الغیب نوحیه إلیک» (یوسف 102)، اخبار بزرگ:«عم یتساءلون عن النباء العظیم» (نباء2-1) دریک تقسیم بندی زمان محور می توان پیام های خبری قرآن را به سه دسته ی گذشته، حال و آینده نگر تقسیم کرد. گاهی سخن از اخبار گذشتگان است: «کذالک نقص علیک من انبأ ما قد سبق» (طه 99) گاه مساله مربوط به اخبار جاری است. گاه در یک واقعه ی خاص پیامبر از اخبار داخلی دیگران مطلع می شود و مردمان رانسبت به آن آگاه می کند:«قل لاتعتذرو ا لن نومن لکم قد نبأنا الله من اخبارکم» (توبه 94) اخبار آینده نگر هم در میان آیات فراوان به چشم می خورد: «سوف ینبّئهم الله بما کانوا یصنعون» (مائده 14)، «یوم یبعثهم الله جمیعا فینبّئهم بما عملوا» (مجادله 6)

سوال بعدی مربوط به محتوای پیام های خبری قرآن است که با لفظ «نبأ» از آن ها یاد شده است. در واقع می توان پرسید پاسخ سوال «چه چیز» در عناصر خبری قرآن چیست؟

در یک تحلیل کل نگر و با جمع بندی آیات، می توان گفت که انبأ قرآنی» سه محور عمده دارند:

1- بیان لایه های نهانی و صورت واقعی گفتارها و کردارهای آدمیان (آل عمران 49 و...)

2- بیان نقاط عطف و دوران ساز در زندگی بشر بخصوص سر گذشت پیامبران الهی (شعرا 49، قصص 3، تعابن 5 و...)

3- حقایق باطنی جهان هستی و رابطه ی خداوند باجهان (انعام 5، شعرا 6، هود 100 و... )

به نظر می رسد پیام جاودانی قرآن و مهمترین، سرنوشت سازترین و ماندگارترین پیام خبری در این کتاب الهی، آیه ی شریفه ی «نبی عبادی انی انا الغفور الرحیم و ان عذابی هو العذاب الالیم» سوره ی حجر، آیه ی 5-49 باشد. یعنی به بندگانم اطلاع دهید که من بخشنده و مهربانم و کیفرم بس دردناک است. شاید یکی از رموز ماندگاری «انباءقرآنی» توجه به سه محور اساسی بالاست که هیچ یک دچار تغییر و تبدیل نمی شود و گذشت زمان آن را کهنه نمی کند. این ارزش ها خبری ماندگار است که قرآن را همواره تازه و قابل مراجعه می سازد.

پی نوشت ها:

[1] برای آشنایی بایک جمع بندی از تلاش های انجام شده در راه اسلامی کردن معرفت نگاه کنید به: ابراهیم عبدالرحمن رجب: دور نمایی از بازسازی اسلامی علوم اجتماعی، ویژه نامه ی حوزه و دانشگاه.

[2] باید اعتراف کرد که در این راه فضل تقدم با دانشمندان عرب زبان مصری است که با تخصص های مختلف ارتباطی به پژوهش در قرآن کریم پرداخته اند.

[3] بجز مباحث تفسیری، ذیل آیه ی شریفه ی 51 سوره ی شوری در تفسیر المیزان، علامه طباطبایی (ره) کتابی مستقل تحت عنوان وحی یاشعور مرموز نگاشته اند.

[4] برای آشنایی با مباحث رمز گشایی و رمز گذاری در ارتباطات نگاه کنید به: ارتباط شناسی، مهدی محسنیان راد، تهران، سروش، 1369، فصل دوم.

[5] برای آشنایی با ویژگی های ارتباطات رو در رو و با واسطه نگاه کنید به: کتاب وسایل ارتباط جمعی، دکترکاظم معتمد نژاد، تهران، دانشکده ی علوم ارتباطات اجتماعی، 1355، ص 61-66.

[6] این تفاوت گذاری دقیق را اولین بار در نشریه ی همایون در سال 1317 دیدم و نویسنده را ستودم. نگاه کنید به: سرمقاله ی نشریه ی همایون، سال 1317، شماره ی ششم.

[7] برای آشنایی دقیق با بار معنایی این واژه ها نگاه کنید به: «المفردات فی غرائب القرآن»: راغب اصفهانی، تهران، دفتر نشر کتاب 1404 قمری و معجم مقاییس اللغة، ابن فارس، تهران، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 قمری.

نظر شما