موضوع : نمایه مطبوعات | خبرگزاری

گفتاری در باب کرسی های آزاداندیشی تدبیر تا احساس

روزنامه کیهان سه شنبه اول دی 1388- شماره 19541

دکتر عاطفه سمایی
دبیرشورای عالی خواهران مسلمان
8سال پیش جمعی از علمای حوزه و دانشگاه و فرهیختگان جامعه، طی نامه ای به رهبر عزیز انقلاب بر ضرورت و نیاز تشکیل کرسی های نظریه پردازی و آزاداندیشی تأکید کردند که مهم ترین دلیل آن را، آگاهی بخشی به نسل جوان در محیط های دانشگاهی و فرهنگی و جلوگیری از بروز تنشها در سطح جامعه ذکر کرده بودند.
علیرغم تأکیدات مکرر رهبری بر لزوم تشکیل چنین محیطی در دانشگاه که فی الواقع «مکمل و مقوم دانایی سیاسی در هر کشور1» است؛ بنا به دلایلی تاکنون محقق نشده است قبل از پرسیدن این سؤال مهم که چرا در راه اندازی کرسی های آزاداندیشی موفق نبوده ایم باید پرسید که؛ چرا رهبری مدام بر چنین مسئله ای تأکید می ورزند؟
از ابتدای انقلاب تاکنون آنچه مورد تأکید امام خمینی رحمت الله علیه و امام خامنه ای ارواحناله الفداه؛ درخصوص دانشگاهها بوده است توجه و حساسیت ویژه بر مقوله اسلامی شدن دانشگاههاست که تاکنون اتفاق قابل ذکری، آنچنان که موردنظر مقام معظم رهبری باشد رخ نداده، رهبری با تشریح فضای این مبارزه مهم، مقدمات نیل به هدف را ترسیم کرده و خاطرنشان فرمودند که پیروزی در مسیر اسلامی شدن دانشگاهها متأثر از دو حرکت شایان ذکر در این حوزه است؛ یک حرکت طولانی مدت که باتوجه حساسیت بر مقوله علوم انسانی محقق می شود و دیگر حرکت کوتاه مدت که با برگزاری کرسی های آزاداندیشی دینی در دانشگاهها و حوزه های علمیه به نتیجه خواهدرسید.
و حال با این مقدمه باید پرسید که، چرا در طی این 7سال آنچه مدنظر مقام معظم رهبری بوده رخ نداده است؟
دوشنبه شب مورخ 23 آذرماه مصاحبه ای از خبر 30:20 پخش شد که در نوع خود از برنامه های بی سابقه صداوسیما بود که پاسخ سؤال فوق را تا حدی به نکته سنجان داد!
در این مصاحبه از بسیاری از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی که از چهره های نظریه پرداز کشور بوده و بعضاً نام آنها در نامه ای که به رهبری برای مطالبه این کرسی ها نوشته شده بود به چشم می خورد، سؤال فوق پرسیده شد. که در مقاله حاضر بنده درصدد برآمدم علل عدم تحقق کرسی های آزاداندیشی را در این زمان طولانی مدت، براساس همان مصاحبه بیان کنم.
فاصله عمیق بین انتظارات رهبر در این حوزه با آنچه در ذهن اعضای این شورا می گذرد! زیرا اکثر اعضا کرسی های نظریه پردازی را با آزاداندیشی یکسان می دانستند!
بی توجهی اعضای شورا نسبت به پیگیری این مطالبه مهم رهبری، به طور مثال همه دیدند که در برابر سؤال مجری، بعضی از اعضا با پاسخهایی نظیر «اطلاع ندارم» یا «من چند جلسه نبودم» و «خبر ندارم» و یا «هنوز فکر نکردم» و... تعجب همگان را برانگیختند! گویی همه اتفاقات در همین چند جلسه رخ داده است که دست بر قضا حضرات غایب بوده اند! چنین جواب هایی شنونده را به این گزینه راهنمایی می کند که آقایان نه تنها در جلسات حضور به هم نمی رسانند از فضای دانشگاهها نیز غافل اند! گیرم توفیق شرکت در جلسات شورا را نداشتید، از فضای دانشگاهها نیز بی خبر بودید؟!
محول کردن همه مسئولیت بر دوش دبیر کل شورا. وقتی مجری از اعضا می پرسید که چرا کرسی ها طی این 7 سال حتی یک قدم هم جلو نرفته است؟ به جای پاسخ به سوال، با توسل به روش فرضیه فرافکنی یافتن مقصر، به جای بیان علت، جوابی که یک صدا شنیده می شد این بود که تقصیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است! البته اگر ما نیز مخاطب سوال بودیم همین جواب را می دادیم اما این پاسخ از جانب اعضا حکایت از بی خبری است هم بی خبری از شورا و تکالیف اش و هم جامعه.
شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت با این استدلال که رسانه ملی همراه نیست!! و این جا بود که ریاست رسانه ملی ناهمراه هم، اعتراف تکان دهنده ای داشتند، «قرار نیست همه چیز را ما تولید کنیم». آری این بود درددل رسانه ملی! خالی بودن دست رسانه ملی از محتوای حساسی که آقایان باید تولید کنند یا تولیدش راحمایت کنند!
بی تفاوتی اعضایی که به نمایندگی از وزارتین علوم، بهداشت و ... به عنوان مهمترین سطح تحقق کرسی ها، در شورا حضور دارند. در مصاحبه کذا دیدیم که یکی ازهمین نمایندگان در برابر سوال مجری، مستاصل و حیران طلب پاسخ از دیگری کرد و آن دیگری هم قرار شد که برود و مطالعه کند و ما را حواله کرد به بزرگی که بدون فکر هم سخن می گفت و دیگری نیز جانب سکوت گرفت و بدین منوال کلافه کرسی های آزاداندیشی در جمع آزاداندیشان شورای عالی چرخید و چرخید و آخر سر هم ما نفهمیدیم در این 7 سال، چه شد و چه کس مقصر بود که آن خواسته و مطالبه شفاف و عینی رهبری محقق نشد؟!
تا اینکه خود رهبری، این معما را با جدیت در مطالبه از دانشجویان حل کردند و با تبیین کرسی ها به ما ثابت کردند که: «آزاداندیشی واقعی با اقداماتی مانند ایجاد کرسی های آزاد» فکری - سیاسی» و معرفتی در دانشگاهها و بحث منطقی دانشجویان برای درک حق و حقیقت، محقق می شود.»
مهمترین علت عدم راه اندازی کرسی ها بعد از بیگانگی با اصل موضوع؛ نادیده انگاشتن نقش مخاطبین و حتی تولیدکنندگان اصلی آن یعنی دانشجویان و طلاب هستند، که در این مدت کسی نه نظرشان را پرسید و نه حتی به سراغ شان رفت، حال آنکه طبق سفارش رهبری؛ این کرسی ها برای ارتقای بینش سیاسی دانشجویان و براساس نیاز حیاتی آن دانشگاه باید صورت گیرد.
پس طبیعتاً اگر با فرض اندیشیدن راهکاری برای کرسی ها! بایددانست که برای همه دانشگاهها قابل تجویز نیست. و یقینا این کرسی ها با اقبال دانشجویان مواجه نخواهد شد مگر اینکه آنان، کرسی ها را در راستای مطالبه اصیل خود ببینند.
اینجاست که آدمی منظور این سخن رهبری را درک می کند که فرمودند، «متاسفانه آزاداندیشی در جامعه ما یک شعار مظلوم است» اما برای به سر منزل مقصود رسیدن باری که برداشته نشده است! نیازمند مقدماتی هستیم.
ادامه دارد


    

نظر شما